پارت بیست و ششم / part26
پارت بیست و ششم / part26
تهیونگ : از اتاق بیرون اومدم ..
_خوبه ؟ آینه نبود خودمو ببی...
جانکوک : روی مبل نشسته بودمو سرم تو گوشی بود با صدای تهیونگ سرمو بالا آوردم..
بعد از یک دقیقه ای به خودم اومدم..هول شده بودم :
_بهت....خیلی....یعنی...خب...خوبه!
تهیونگ : آه ممنون
و کمی سرمو خم کردم.
که چونمو گرفتو سرمو بلند کرد و جدی شروع کرد به درست کردن موهام. تقریبا لال شده بودم و نمیتونستم صحبت کنم..!
جانکوک : الان تموم میشه
تهیونگ : لازم به این کار ..
جانکوک : تو خدمتکار شخصی منی ، یعنی متعلق به من ..یعنی برای من !
تهیونگ : آب دهنمو قورت دادم
جانکوک یقه لباس تهیونگو درست میکنه-
تهیونگ :خودمانجامش..
جانکوک : پس هرکاری دوست داشتم انجام میدم باهات..من دوست دارم الان موهاتو درست کنم یقه لباستو خودت گفتی هرچی باشه قبول میکنی اینم جزوشه.
تهیونگ : تقریبا قلبم اومده بود تو دهنم..
جانکوک : پس آماده باش
به ساعت مچیش نگاه میکنه-
الانا باید بریم.
تهیونگ : ب...بله
جانکوک لبخندی میزنه-
تهیونگ : چشمام گرد شد اولین بار بود که لبخند میزد!! تمام مدت بهش خیره بودم و توان صحبت کردن نداشتم.
بعد از نیم ساعتی سراغ آینه قدی رفتمو به خودم نگاهی انداختم :
_واوووو! چه...چه خوب شدم!!
و برای خودم ژست میگرفتم
به آینه خیره بودم..
پشتم بود!!
برگشتمو نگاهش کردم.
موهاشو بالا داده بود و پیرسینگ هاشو زده بود..
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ : از اتاق بیرون اومدم ..
_خوبه ؟ آینه نبود خودمو ببی...
جانکوک : روی مبل نشسته بودمو سرم تو گوشی بود با صدای تهیونگ سرمو بالا آوردم..
بعد از یک دقیقه ای به خودم اومدم..هول شده بودم :
_بهت....خیلی....یعنی...خب...خوبه!
تهیونگ : آه ممنون
و کمی سرمو خم کردم.
که چونمو گرفتو سرمو بلند کرد و جدی شروع کرد به درست کردن موهام. تقریبا لال شده بودم و نمیتونستم صحبت کنم..!
جانکوک : الان تموم میشه
تهیونگ : لازم به این کار ..
جانکوک : تو خدمتکار شخصی منی ، یعنی متعلق به من ..یعنی برای من !
تهیونگ : آب دهنمو قورت دادم
جانکوک یقه لباس تهیونگو درست میکنه-
تهیونگ :خودمانجامش..
جانکوک : پس هرکاری دوست داشتم انجام میدم باهات..من دوست دارم الان موهاتو درست کنم یقه لباستو خودت گفتی هرچی باشه قبول میکنی اینم جزوشه.
تهیونگ : تقریبا قلبم اومده بود تو دهنم..
جانکوک : پس آماده باش
به ساعت مچیش نگاه میکنه-
الانا باید بریم.
تهیونگ : ب...بله
جانکوک لبخندی میزنه-
تهیونگ : چشمام گرد شد اولین بار بود که لبخند میزد!! تمام مدت بهش خیره بودم و توان صحبت کردن نداشتم.
بعد از نیم ساعتی سراغ آینه قدی رفتمو به خودم نگاهی انداختم :
_واوووو! چه...چه خوب شدم!!
و برای خودم ژست میگرفتم
به آینه خیره بودم..
پشتم بود!!
برگشتمو نگاهش کردم.
موهاشو بالا داده بود و پیرسینگ هاشو زده بود..
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۰.۰k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.