*یکمی مونده از تکپارتی جیهوپی؟!*
*یکمی مونده از تکپارتی جیهوپی؟!*
دستاش رو دور کمرت حلقه کرد و سرش رو توی انحنای گردنت فرو کرد
عطرت رو بو کشید و به آرومی گردنت رو بوسید
لب هایش قبل از اینکه از گردنت دور بشه برای لحظه ایی درنگ کرد
روی پوست گردنت زمزمه کرد: می‌دونی که چقد دوستت دارم؟! من..من فقط نگران میشم وقتی نمی‌دونم کجایی..وگرنه..من تورو توی خونه قل و زنجیر نمیکنم لاو..
سرش رو از گردنت جدا کرد و پیشونی‌ش رو به پیشونی‌ت چسبوند: تو..توعه لعنتی همه چیز منی..ببخشید که میترسم از دستت بدم..من خودخواهم..تورو فقط برای خودم میخوام..
دستت رو گرفت و به سمت لبش برد و بوسه آرومی به پشت دستت زد: تو..تو مال منی..یادت بمونه..مال منی!.. میزنم گردن کسیو که بخواد تورو برای خودش ادعا کنه..
به حرفش لبخند زدی و اون هم به دیدن لبخندت، خنده آرومی گوشه لبش رو کشید
دستاش رو دور کمرت پیچوند و تورو به خودش به قدری نزدیک کرد که میتونستی ضربان قلبش رو حس کنی
سرش رو پایین آورد و لب هات رو به بوسه آرومی دعوت کرد
لب هاش رو روی لب هات حرکت میداد و دستاش رو دور گردنت آورد و به بوسه شور و شوق داد
بعد از چند دقیقه بوسه رو شکست و لب هاش لاله گوش‌ت رو لمس میکرد ،کنار گوش‌ت زمزمه کرد: دوستت دارم..یادت باشه..تو متعلق به منی...جانگ ا.تِ من!
خبخبخبخببب بلوبریام یه لایک و کامنت کوچولو می‌تونه خیلی خوشحالم کنه بوس بهتون:)))
دستاش رو دور کمرت حلقه کرد و سرش رو توی انحنای گردنت فرو کرد
عطرت رو بو کشید و به آرومی گردنت رو بوسید
لب هایش قبل از اینکه از گردنت دور بشه برای لحظه ایی درنگ کرد
روی پوست گردنت زمزمه کرد: می‌دونی که چقد دوستت دارم؟! من..من فقط نگران میشم وقتی نمی‌دونم کجایی..وگرنه..من تورو توی خونه قل و زنجیر نمیکنم لاو..
سرش رو از گردنت جدا کرد و پیشونی‌ش رو به پیشونی‌ت چسبوند: تو..توعه لعنتی همه چیز منی..ببخشید که میترسم از دستت بدم..من خودخواهم..تورو فقط برای خودم میخوام..
دستت رو گرفت و به سمت لبش برد و بوسه آرومی به پشت دستت زد: تو..تو مال منی..یادت بمونه..مال منی!.. میزنم گردن کسیو که بخواد تورو برای خودش ادعا کنه..
به حرفش لبخند زدی و اون هم به دیدن لبخندت، خنده آرومی گوشه لبش رو کشید
دستاش رو دور کمرت پیچوند و تورو به خودش به قدری نزدیک کرد که میتونستی ضربان قلبش رو حس کنی
سرش رو پایین آورد و لب هات رو به بوسه آرومی دعوت کرد
لب هاش رو روی لب هات حرکت میداد و دستاش رو دور گردنت آورد و به بوسه شور و شوق داد
بعد از چند دقیقه بوسه رو شکست و لب هاش لاله گوش‌ت رو لمس میکرد ،کنار گوش‌ت زمزمه کرد: دوستت دارم..یادت باشه..تو متعلق به منی...جانگ ا.تِ من!
خبخبخبخببب بلوبریام یه لایک و کامنت کوچولو می‌تونه خیلی خوشحالم کنه بوس بهتون:)))
۳۹.۵k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.