ܠߊ یܭ؟ܭߊ ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ ܠو؟
ܠߊیܭ؟ܭߊܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊܠو؟
#سناریو
#درخواستی
ولی باهم زیاد خوب نیستن وا/ت دستش رو خیلی بد ناگهانی با چاقو میبره (به عنوان همسر)
نامجون : هی ا.ت چی شد بیا بشین بغلم تا چسب بزنم(و یه چسب کیوت به دستت میزنه)
جین :هی گریه نکن ادم اینقد ضعیف نمیشه یه زخمه کوچیکه دیگه این حرفارو نداره که
شوگا :عع دستتو بریدی؟موردی نیست بیا بغلم تا بریم بخوابیم دردت رو فراموش میکنی
جیهوپ :عععع گریه نکن یه چاقو عه دیگه بیا چسب میزنم درست میشه
جیمین :عع چرا دستتو بریدی اخه همیشه دست و پاچلفتی بودی/که گریه ا.ت شدت میگیره/جیمین :باشه باشه گریه نکن تو خیلی هم خوبی فقط گریه نکن
تهیونگ : عی بابا غذا نخواستیم بیا برات چسب بزنم /بعد چسب زدن :مراقب دستت باش که دیگه نبریش
جونگکوک :اخه اسکل تو چیت کم بود یه زن اسکل تر از خودت نصیبت شد اص ....(زیر لب)/که ا.ت حرفشو قطع کرد/ا.ت :اره دیگه من اسکلم بشکنه این دستم که نمک نداره داشتم موز خورد میکردم تا برات شیرموز درست کنم/کوک :شوخی کردم همسر نازم من می..../ا.ت :اره همسر نازم(پوزخند_زیر لب)
#سناریو
#درخواستی
ولی باهم زیاد خوب نیستن وا/ت دستش رو خیلی بد ناگهانی با چاقو میبره (به عنوان همسر)
نامجون : هی ا.ت چی شد بیا بشین بغلم تا چسب بزنم(و یه چسب کیوت به دستت میزنه)
جین :هی گریه نکن ادم اینقد ضعیف نمیشه یه زخمه کوچیکه دیگه این حرفارو نداره که
شوگا :عع دستتو بریدی؟موردی نیست بیا بغلم تا بریم بخوابیم دردت رو فراموش میکنی
جیهوپ :عععع گریه نکن یه چاقو عه دیگه بیا چسب میزنم درست میشه
جیمین :عع چرا دستتو بریدی اخه همیشه دست و پاچلفتی بودی/که گریه ا.ت شدت میگیره/جیمین :باشه باشه گریه نکن تو خیلی هم خوبی فقط گریه نکن
تهیونگ : عی بابا غذا نخواستیم بیا برات چسب بزنم /بعد چسب زدن :مراقب دستت باش که دیگه نبریش
جونگکوک :اخه اسکل تو چیت کم بود یه زن اسکل تر از خودت نصیبت شد اص ....(زیر لب)/که ا.ت حرفشو قطع کرد/ا.ت :اره دیگه من اسکلم بشکنه این دستم که نمک نداره داشتم موز خورد میکردم تا برات شیرموز درست کنم/کوک :شوخی کردم همسر نازم من می..../ا.ت :اره همسر نازم(پوزخند_زیر لب)
۱۳.۸k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.