My clasmate p⁸

تهیونگ شروع کرد لبای یون رو مکیدن
سوهو:امممم....میگم من میتونم این عکسرو تو کانال مدرسه اپ کنم
یون:سوهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
سوهو:الفراررررررررررررر
پرش زمانی به شب
یون:خوب مامان بابا من میرم بخوابم شب بخیر
تهیونگ:صب کن منم بیام
یون:خوب اممم...‌شب بخیر
تهیونگ:اممم...شب بخیر
تهیونگ:یون
یون:هوم
تهیونگ:من....اممممم
میشه بغلت کنم
یون:اممم...باشه
تهیونگ یون رو بغل کرد و خوابیدند
یون ویو:
صب با نوری که به چشمام میخورد از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ منو محکم بغل کرده و خوابیده اههههه من عاشقشم خیلی کیوته
تهیونگ: به چی مینگری
یون:تو بیداریییییییی
ته:اره
یون:شت[خجالت]
ته:نگران نباش خجالت نداره
یون:هن
ته:امممم میای امروز بریم استخر
یون:اوک

*پرش زما نی به موقعی که میخواستن برن استخر*
یون ویو:
یه مایو پوسیدمو رفتم تو اب
که تهیونگ اومد شتتتتتت خدا چه بدنی داره لعنتییییی
.........
دیدگاه ها (۵۱)

My clasmate p⁹

my clasmate p¹⁰

my clasmate p⁷

My clasmate

فیک : اما من عاشقتم پارت ۳ همه ی پلیسا دورشون محاصره شدن تفن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط