من و ملاقات با BTS
من و ملاقات با BTS
part «۳»
چشمامو باز کردم دیدم اعضا بالا سرم هستن
گفتم : صبح همگی بخیر چیزی شده ؟
جیهوپ: صبح تو هم بخیر عجیجم خیلی ناز خوابیده بودی دلمون نیومد بیدارت کنیم .
شوگا : پاشو بریم صبحانه .
من : پس صبحانه هم آماده هست بریم .
رفتم سر میز دیدم کلی چیز میز گذاشته بودند
گفتم : واییییی مرشیییی برم دست و صورتم رو بشورم بدو میام 😂😂.
جیمین : بدو گلم ☺️.
بعد صبحانه نامجون گفت : خو الان چی کار کنیم ؟
یهو جین گفت : از خودت بگو سوریون .
من : خو چی بگویم ؟
جی مین : چه سازی بلدی بزنی ؟
من : گیتار البته پیانو هم میخام برم.
جین : آفرین یه دقیقه وایسا الان من میام.
یهو جین با گیتار اومد و گفت : بیا برامون بزن و بخون.
گفتم : امممممم آخه آماده نیستم.
جی مین و جی هوپ : چه آماده ایی بزن بابا.
من : امممممممم اوک.
شروع کردم یکی از آهنگای قشنگ خودشون رو خوندم خودشون داشتن باهام میخوندن زدن من که تموم شد همه بهم نگاه میکردن
گفتم : نکنه بد زدم ؟ یا صدام خوب نبود ؟
یهو همه اعضا با صدای بلند گفتند : عالییییییییییییی
گفتم : خو میشه حالا شماها برام بزنید ؟
گفتند : اگه تو میگی چرا که نه تا صبح برات میزنیم.
وسط زدن اونا گوشیمو روشن کردم دیدم مامانم داره زنگ میزنه سریع رفتم تو اتاق.
از زبان بی تی اس :
جین سوریون کو ؟
جیمین: چمیدونم کجا رفت شوگا تو بگو دیدی کجا رفت ؟
شوگا: نه منم ندیدم
از زبان من :
من یهو اومدم سریع جین رو بغل کردم جین خودش مونده بود
گفت : خفه شدم بگو چی شده
همه اعضا : چی شده ؟
من : مامانم
همه اعضا : خو
من : گفته تا یه هفته برای کارش باید بره یه کشور دیگه منم میتونم خونه دوستم بمونم و اونجا مدرسه برم بیشتر اوقات من خونه دوستم هستم چون مامانم و بابام نیستن اگه مزاحم هستم که برم؟
همه اعضا : یعنی تا آخر هفته مال ما هستی ؟
من : ارههههههههههههههههههههه
جین محکم تر منو بغلم کرد و گفت : چه مزاحمی بابا هورررررررررررررااااااااا
پیش خودم میگفتم : خدایااااااااا دمتگرم
جیمین : جین بیا این ور منم میخام بغلش کنم.
شوگا : اره بیا این ور
جین : به هیچ کی نمیدم دلتون بسوزه از این به بعد سوریون مال منه
یهو نامجون گفت : عه سوریون داری گریه میکنی ؟
جین و جیمین : چت شد ؟
جی هوپ : چیشدی لاوم ؟
من : باورم نمیشه 🥺 نه نمیشه من و شماها میدونید پنج سال و نیم آرزوی دیدن شماها رو داشتم میدونید چقدر انتظار کشیدم وای باورم نمیشه من عاشششششششق همتونم
جی هوپ : اوخی فدات بشم من حالا دیدی مارو گریه نکن خوشگلم ماهم تورو دوست داریم ما همه ی آرمی هارو دوست داریم .
من از بغل جین پیش جی هوپ رفتم همه اعضا گفتند : ای بابا پس ما چی ؟
من : همتونو بغل میکنم
خلاصه هفت نفرو بغل کردم 😂
نزدیک ظهر بود من گفتم : خووووو یه چیزی بگید
وی گفت : چی بگیم خو .
من : اههههه حوصله من سر رفت
کوک : بیا اینجا
من : چرا ؟
کوک : بیا
من : اومدم بگو کوک اومد نزدیکم.
گفت : آفرین که آمدی حالا برام آب بیار خیلی تشنه هستم.
من : برو بابا من خودم فردا کلاس دارم برم مشقامو بنویسم عه دفتر ندارم خودکار ندارم کتاب ندارم 😶
کوک : ببرمت خونتون برداری بیای ؟
من : امممم بیزحمت منو ببر خونه دوستم اون همکلاسی من هست اونجا بنویسم فردا بعد از مدرسه میام دوباره
جیهوپ : آدرس خونه دوستت رو بده بیارمش.
من : نه منو ببر
وی : طاقت دوریتو ندارم
کوک : باشه میبرمت
با هفت نفر داشتم خدافظی میکردم
جیهوپ : برگردی خب ؟
من : باش
به شانس من هوا بارونی شد و ماشین خراب شده بود
دعوا شده بود بین این که کی منو ببره
یهو وی گفت : سوریون تو بگو با کی میخوای بری ؟
من : ای بابا چه وضعی اینجا مگه میخام برم کجا چمیدونم کی بیاد.
نامجون : بچه ها راست میگه پس من میبرمش.
من : بسه بچه ها نامجون منو میبره برگشتنی یکی دیگه خب ؟
همه اعضا : نوچ نمیشه
من : ای بابا
شوگا : بزار همه ی ما بیایم
من : واااااات ؟ با هفت نفر تو این بارون برم خونه دوستم ؟ مگه میخام برم عروسی ؟ 😂😶
سکوت شده بود
گفتم : اوووووف یخ کردم باش همتون باهام بیاین فقط من چتر ندارم
همه اعضا همزمان باهم گفتند : من دارم
گفتم : ای بابا الان سر این که کی بیاد پیش من دعوا بشه نمیخاد با کلاه سویشرتم میام
جی هوپ : با هفت نفر اومدن همینه لاوم
✨ادامه دارد✨
part «۳»
چشمامو باز کردم دیدم اعضا بالا سرم هستن
گفتم : صبح همگی بخیر چیزی شده ؟
جیهوپ: صبح تو هم بخیر عجیجم خیلی ناز خوابیده بودی دلمون نیومد بیدارت کنیم .
شوگا : پاشو بریم صبحانه .
من : پس صبحانه هم آماده هست بریم .
رفتم سر میز دیدم کلی چیز میز گذاشته بودند
گفتم : واییییی مرشیییی برم دست و صورتم رو بشورم بدو میام 😂😂.
جیمین : بدو گلم ☺️.
بعد صبحانه نامجون گفت : خو الان چی کار کنیم ؟
یهو جین گفت : از خودت بگو سوریون .
من : خو چی بگویم ؟
جی مین : چه سازی بلدی بزنی ؟
من : گیتار البته پیانو هم میخام برم.
جین : آفرین یه دقیقه وایسا الان من میام.
یهو جین با گیتار اومد و گفت : بیا برامون بزن و بخون.
گفتم : امممممم آخه آماده نیستم.
جی مین و جی هوپ : چه آماده ایی بزن بابا.
من : امممممممم اوک.
شروع کردم یکی از آهنگای قشنگ خودشون رو خوندم خودشون داشتن باهام میخوندن زدن من که تموم شد همه بهم نگاه میکردن
گفتم : نکنه بد زدم ؟ یا صدام خوب نبود ؟
یهو همه اعضا با صدای بلند گفتند : عالییییییییییییی
گفتم : خو میشه حالا شماها برام بزنید ؟
گفتند : اگه تو میگی چرا که نه تا صبح برات میزنیم.
وسط زدن اونا گوشیمو روشن کردم دیدم مامانم داره زنگ میزنه سریع رفتم تو اتاق.
از زبان بی تی اس :
جین سوریون کو ؟
جیمین: چمیدونم کجا رفت شوگا تو بگو دیدی کجا رفت ؟
شوگا: نه منم ندیدم
از زبان من :
من یهو اومدم سریع جین رو بغل کردم جین خودش مونده بود
گفت : خفه شدم بگو چی شده
همه اعضا : چی شده ؟
من : مامانم
همه اعضا : خو
من : گفته تا یه هفته برای کارش باید بره یه کشور دیگه منم میتونم خونه دوستم بمونم و اونجا مدرسه برم بیشتر اوقات من خونه دوستم هستم چون مامانم و بابام نیستن اگه مزاحم هستم که برم؟
همه اعضا : یعنی تا آخر هفته مال ما هستی ؟
من : ارههههههههههههههههههههه
جین محکم تر منو بغلم کرد و گفت : چه مزاحمی بابا هورررررررررررررااااااااا
پیش خودم میگفتم : خدایااااااااا دمتگرم
جیمین : جین بیا این ور منم میخام بغلش کنم.
شوگا : اره بیا این ور
جین : به هیچ کی نمیدم دلتون بسوزه از این به بعد سوریون مال منه
یهو نامجون گفت : عه سوریون داری گریه میکنی ؟
جین و جیمین : چت شد ؟
جی هوپ : چیشدی لاوم ؟
من : باورم نمیشه 🥺 نه نمیشه من و شماها میدونید پنج سال و نیم آرزوی دیدن شماها رو داشتم میدونید چقدر انتظار کشیدم وای باورم نمیشه من عاشششششششق همتونم
جی هوپ : اوخی فدات بشم من حالا دیدی مارو گریه نکن خوشگلم ماهم تورو دوست داریم ما همه ی آرمی هارو دوست داریم .
من از بغل جین پیش جی هوپ رفتم همه اعضا گفتند : ای بابا پس ما چی ؟
من : همتونو بغل میکنم
خلاصه هفت نفرو بغل کردم 😂
نزدیک ظهر بود من گفتم : خووووو یه چیزی بگید
وی گفت : چی بگیم خو .
من : اههههه حوصله من سر رفت
کوک : بیا اینجا
من : چرا ؟
کوک : بیا
من : اومدم بگو کوک اومد نزدیکم.
گفت : آفرین که آمدی حالا برام آب بیار خیلی تشنه هستم.
من : برو بابا من خودم فردا کلاس دارم برم مشقامو بنویسم عه دفتر ندارم خودکار ندارم کتاب ندارم 😶
کوک : ببرمت خونتون برداری بیای ؟
من : امممم بیزحمت منو ببر خونه دوستم اون همکلاسی من هست اونجا بنویسم فردا بعد از مدرسه میام دوباره
جیهوپ : آدرس خونه دوستت رو بده بیارمش.
من : نه منو ببر
وی : طاقت دوریتو ندارم
کوک : باشه میبرمت
با هفت نفر داشتم خدافظی میکردم
جیهوپ : برگردی خب ؟
من : باش
به شانس من هوا بارونی شد و ماشین خراب شده بود
دعوا شده بود بین این که کی منو ببره
یهو وی گفت : سوریون تو بگو با کی میخوای بری ؟
من : ای بابا چه وضعی اینجا مگه میخام برم کجا چمیدونم کی بیاد.
نامجون : بچه ها راست میگه پس من میبرمش.
من : بسه بچه ها نامجون منو میبره برگشتنی یکی دیگه خب ؟
همه اعضا : نوچ نمیشه
من : ای بابا
شوگا : بزار همه ی ما بیایم
من : واااااات ؟ با هفت نفر تو این بارون برم خونه دوستم ؟ مگه میخام برم عروسی ؟ 😂😶
سکوت شده بود
گفتم : اوووووف یخ کردم باش همتون باهام بیاین فقط من چتر ندارم
همه اعضا همزمان باهم گفتند : من دارم
گفتم : ای بابا الان سر این که کی بیاد پیش من دعوا بشه نمیخاد با کلاه سویشرتم میام
جی هوپ : با هفت نفر اومدن همینه لاوم
✨ادامه دارد✨
- ۲۵۰
- ۲۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط