پارت ۹

منو زمین گذاشت
به چان زنگ زدم که برام ماشین بفرسته
‌.
سوار ماشین شدم و فقط گاز میدادم
تا اینکه رسیدم به زمین مبارزه
وارد زمین شدم و بدون دستکش تا میتونستم به کیسه بکس مشت زدم

۱ ساعت بعد
&ویو فیلیکس&
داشتم میرفتم زمین مبارزه یکم تمرین کنم
که دیدم چراغاش روشن
رفتم داخل دیدم ا.ت با دست های خونی ک کیسه بکس پاره شده نشسته رو زمین داره گریه میکنه
اصلا ندیده بودم گریه کنه رفتم کنارش
(علامت فیلیکس&)(علامت ا.ت@)
&ا.ت خوبی ؟
@من (یه خنده)داغونم(با جیغ و گریه )

&چی شده. @من زندگیم نابود شد من **تو این زندگی
&آروم باش
بغلش کردم و سرشو بوسیدم
(داستان ا.ت و فیلیکس )
ا.ت بعد ۱۸ سالگی که شوگا به یه دلیلی که حالا تو پارتای بعد می‌فهمید ا‌ت رو ول میکنه
ا.ت رو یک مافیای پیر میدزده و دلش به حال ا.ت میسوزه و اونو به فرزند خوندگی قبول میکنه این پیر مرد دو تا پسر به اسم فیلاک و فیلکس ا.ت با فیلیکس خیلی صمیمی بود
که پیر مرد میمیره همه دارایی های پیر مرد به ا.ت میرسه و ا.ت قبول میکنه که مافیا بشه و بزرگترین مافیای میشه کل جهان به خودش دیده
از اون وقت فیلیکس پیشش بوده
اتمام
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱۰

یه چیزی خوردیم بعد از میارکا  پرسیدم: مامان بابات کجان. ¤نمی...

پارت ۸ رز مشکی

پارت اخر فیک دو پارتی از فیلیکس

فیک مافیای سیاه من part 3

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط