یه چیزی خوردیم بعد از میارکا پرسیدم مامان بابات کجان

یه چیزی خوردیم بعد از میارکا  پرسیدم: مامان بابات کجان. ¤نمیدونم فقط میدونم بابام پلیسه
@یعنی چی ¤دو سال پیش مامان و بابام بهم گفتن که منو به سر پرستی  گرفتن 
@خب ام ...‌ تو دبی بودن چه حسی داره
¤منو که دزدین از کره هیچ جا رو ندیدم
فقط وقتی اون آقا منو آورد دیدم.
@اسمش فیلیکسه بیا یه فیلم ببینیم فردا خودم میبرمت همه جا رو بگردی
) ساعت ۳ شب یا صبح(
احساس کردم یه چیزی افتاد رو پام دیدم میارکا رو پام خوابش بردهموهاشو ناز کردم قیافش خیلی شبیه شوگا بود
چشماش و موهاش به من رفته بود
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱۲

×بیا باهم ازدواج کنیم @چی ×اگه اینکارو نکنی بچتون رو میکشم @...

پارت ۱۰

پارت ۹

رمان فیک پارت 13نشنیدم پس 3قدم رفتم جلو که یهو یه بشکن زدو گ...

آی .. آی... بابا تروخدا نزن... ببخشید ...دیگه ....تکرار نمیش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط