criminal case part15 🕖📔🎞️🖋️
criminal case part15 🕖📔🎞️🖋️
از زبان نویسنده
همینطور کلویی نگران اینکه تو اون اتاق چه خبره گوش به زنگ پشت در ایستاده بود که یدفه در باز شد و با سینه های جونگ کوک مواجه شد
سریع خودشو جم و جور کرد اما برعکس اونکه انقدر نگران و عصبی بود جونگ کوک فقط مثل آدمایی که انگار یه گالن آب سرد ریختن روش بهش خیره شده بود
کلویی: حالت... حالت خوبه؟
-: تهیونگ کجاس؟
کلویی: ته تهیونگ؟ (از استرس لکنت زبون گرفته)
جونگ کوک که دیگه براش اعصابی نمونده بود سمتش قدم برداشت و به هر قدم که بهش نزدیک تر میشد کلویی هم تپش قلبش بالا تر از حد معمول می رفت
-: گفتم
اون... کجاست
کلویی: عاااااا... الان باهاش تماس میگیرم داشت که میرفت پس میزش تا تلفنو برداره با حرف جونگ کوک خشکش زد
-: چرا تو ترسیدی مگه کاری کردی؟
کلویی انگار روح از بدنش خارج شده بود آروم سرشو چرخوندم سمت جونگ کوک که فقط نیم رخش معلوم بود
کلویی: من؟
نه اصلا نگران نباشین من فقط نگران شمام آخه بنظر حالتون خیلی خوب نمیاد چیزی شده؟ (سعی میکنه خودشو جم و جور کنه تا بی گناه به نظر بیاد)
-: به من دروغ نگو
چون میفهمم همونطور که فایل هارو پاک کردی و با تهیونگ هم دست شدی تا ا/ت منو به قتل برسونی
کلویی نمی دونست دیگه چیکار کنه حالا دیگه پای اونم وسط بود
جونگ کوک سمتش قدم برداشت و رو به روش قرار گرفت اما هنوز پشت کلویی بهش بود چون می ترسید برگرده و تو چشاش نگاه کنه
-: چرا این کارو کردی؟
چی از جون من می خوای؟ چرا با تهیونگ هم دستی کردی؟
....
جواب منو بده چرا این کارارو کردی؟
کلویی برگشت سمت جونگ کوک و باهاش چشم تو چشم شد
کلویی: این کارو کردم چون... چون عاشقتم
کی خواستم مال من باشی ولی تو... یا وجود اینکه عاشق ا/ت نبودی ولی هیچ وقت اونو با کس دیگه ای عوضش نکردی
-: این برای من جواب نشد
چرا ا/ت؟ چرا اونو انتخاب کردی؟ بخاطر اینکه طعمه ی راحت تری بود؟
کلویی: تقصیر تهیونگه
اون ا/ت رو بودن اینکه بخواد کشت چون عاشقش بود و تو حتی با وجود اینکه هیچ وقت عاشقش نبودی ولی نخواستی هیچکسی هم اونو داشته باشه (به بغض کردن افتاده)
تو خیلی خودخواهی جونگ کوک... تو همه ی انسانارو با روحاشون برای خودت میخوای
با کارات آزارشون میدی ولی نمی زاری از هیچ کسی هم بهشون آزاری برسه
تو خودت... قاتل مرگ ا/ت هستی
شرط
۱۲۰ لایک ۱۵۰ کام
از زبان نویسنده
همینطور کلویی نگران اینکه تو اون اتاق چه خبره گوش به زنگ پشت در ایستاده بود که یدفه در باز شد و با سینه های جونگ کوک مواجه شد
سریع خودشو جم و جور کرد اما برعکس اونکه انقدر نگران و عصبی بود جونگ کوک فقط مثل آدمایی که انگار یه گالن آب سرد ریختن روش بهش خیره شده بود
کلویی: حالت... حالت خوبه؟
-: تهیونگ کجاس؟
کلویی: ته تهیونگ؟ (از استرس لکنت زبون گرفته)
جونگ کوک که دیگه براش اعصابی نمونده بود سمتش قدم برداشت و به هر قدم که بهش نزدیک تر میشد کلویی هم تپش قلبش بالا تر از حد معمول می رفت
-: گفتم
اون... کجاست
کلویی: عاااااا... الان باهاش تماس میگیرم داشت که میرفت پس میزش تا تلفنو برداره با حرف جونگ کوک خشکش زد
-: چرا تو ترسیدی مگه کاری کردی؟
کلویی انگار روح از بدنش خارج شده بود آروم سرشو چرخوندم سمت جونگ کوک که فقط نیم رخش معلوم بود
کلویی: من؟
نه اصلا نگران نباشین من فقط نگران شمام آخه بنظر حالتون خیلی خوب نمیاد چیزی شده؟ (سعی میکنه خودشو جم و جور کنه تا بی گناه به نظر بیاد)
-: به من دروغ نگو
چون میفهمم همونطور که فایل هارو پاک کردی و با تهیونگ هم دست شدی تا ا/ت منو به قتل برسونی
کلویی نمی دونست دیگه چیکار کنه حالا دیگه پای اونم وسط بود
جونگ کوک سمتش قدم برداشت و رو به روش قرار گرفت اما هنوز پشت کلویی بهش بود چون می ترسید برگرده و تو چشاش نگاه کنه
-: چرا این کارو کردی؟
چی از جون من می خوای؟ چرا با تهیونگ هم دستی کردی؟
....
جواب منو بده چرا این کارارو کردی؟
کلویی برگشت سمت جونگ کوک و باهاش چشم تو چشم شد
کلویی: این کارو کردم چون... چون عاشقتم
کی خواستم مال من باشی ولی تو... یا وجود اینکه عاشق ا/ت نبودی ولی هیچ وقت اونو با کس دیگه ای عوضش نکردی
-: این برای من جواب نشد
چرا ا/ت؟ چرا اونو انتخاب کردی؟ بخاطر اینکه طعمه ی راحت تری بود؟
کلویی: تقصیر تهیونگه
اون ا/ت رو بودن اینکه بخواد کشت چون عاشقش بود و تو حتی با وجود اینکه هیچ وقت عاشقش نبودی ولی نخواستی هیچکسی هم اونو داشته باشه (به بغض کردن افتاده)
تو خیلی خودخواهی جونگ کوک... تو همه ی انسانارو با روحاشون برای خودت میخوای
با کارات آزارشون میدی ولی نمی زاری از هیچ کسی هم بهشون آزاری برسه
تو خودت... قاتل مرگ ا/ت هستی
شرط
۱۲۰ لایک ۱۵۰ کام
۳۷.۷k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.