پارت۵۱
پارت۵۱
اریکا: خیلی فکر خوبیه
جیهیو: کمککککککککککککک........اریکاااا حالشششش بدهههههه یکییی بیادددد کمککککککککک اهایییی گولاخااااا با شماممم میگم خودشو با تیزی زدههه
یهو اومدن تو و سریع اومدن سمت اریکا و داشتن چکش میکردن (اریکا خودشو به مزدن زده بود)
یهو با چوپ زدم تو سر یکیشون ولی اون یکی دید اومد بزنه تو سرم که اریکا با پاش زد تو کونش و پرت شد اونطرف منم سریع با چوپ زدم تو سرش
اریکا: اخخخخ اصلا دلم میخواست تیکه تیکش کنم لعنتی خیلیی تو مخم بود
جیهیو:بیا بریم الان بهوش میان بعد اینا مارو به باد فنا میدن
جویی: خب پس این مرتیکه کجاس
سومی: اون طرف
بیاید بشینید
تهیونگ: ما هم بدون هیچ حرفی رفتیم نشستیم ....همش داشتم دورچ اطراف و نگاه میکردم ولی هیچ خبری نبود
جونگ کوک: پس اریکا کجاسس؟؟؟
جویی: اقا کوچولو باید صب کنی مراسم تموم شه بعد ایاشلله عشقتو میبینی
جونگ کوک: تا نبینم سالمن هیچ ازدواجی درکار نیست
سومی: زیاد حرف نزن وگرنه الان باید سر جداشده از بدنشونو ببینی
تهسونگ: جونگ کوک اروم باش
اریکا:اههههه پس کجان
جیهیو: اروم زر بزن الان پیدامون میکنن
اریکا:عمرننن بتونن باهامون کاری کنن
جیهیو:وایییییی خدایاااا یه عقلی به این بده به منم کمک کن تا از اینجا خلاص شیم
اریکا:خب نگاه کن.....
جیهیو:این اسلحس؟؟؟؟
اریکا:دوتا اسلحه هارو از تو جیب اون گولاخا برداشتم
جیهیو:واییییی.....افرینننننن...خپبه حالا بریم دنبال اون افریطه ها
اریکا:جیه...ی
جیهیو: چیه؟؟؟
اریکا: اون طرف
جیهیو: برگشتم دیدم جونگ کوک و تهیونگ با اون دونا دختر خر و یه مرده داره میگه خانم پارک سومی شما قبول میکنید با اقای جئون جونگ کوک ازدواج کنید
یهو دیدم اریکا نیست.....واییی الان گند میزنه
سریع رفتم دنبالش
اریکا: صبرررررررر کنیددددد.......قبل از جواب این جنده میخوام یه سوال بپرسم ........خانم سومی قبول میکنید من این تفنگ مخ شمارو گوز پیچ کنمم؟؟؟(با داد) هههه حق انتخاب نداری
جیهیو: داشت بهش شلیک میکرد اما دستشو گ فتم بالا و تیر هوایی زد
به خیر گذشتت
جونگ کوک: اریکااااااا
تهیونگ: جیهیووو
جیهیو و اریکا: با هم سریع دوییدیم سمتشون که یهو..........ً...........
لایک و کامنت یادتون نرهههه در ضمن فالو هم کنید ممنون💓💓💓
اریکا: خیلی فکر خوبیه
جیهیو: کمککککککککککککک........اریکاااا حالشششش بدهههههه یکییی بیادددد کمککککککککک اهایییی گولاخااااا با شماممم میگم خودشو با تیزی زدههه
یهو اومدن تو و سریع اومدن سمت اریکا و داشتن چکش میکردن (اریکا خودشو به مزدن زده بود)
یهو با چوپ زدم تو سر یکیشون ولی اون یکی دید اومد بزنه تو سرم که اریکا با پاش زد تو کونش و پرت شد اونطرف منم سریع با چوپ زدم تو سرش
اریکا: اخخخخ اصلا دلم میخواست تیکه تیکش کنم لعنتی خیلیی تو مخم بود
جیهیو:بیا بریم الان بهوش میان بعد اینا مارو به باد فنا میدن
جویی: خب پس این مرتیکه کجاس
سومی: اون طرف
بیاید بشینید
تهیونگ: ما هم بدون هیچ حرفی رفتیم نشستیم ....همش داشتم دورچ اطراف و نگاه میکردم ولی هیچ خبری نبود
جونگ کوک: پس اریکا کجاسس؟؟؟
جویی: اقا کوچولو باید صب کنی مراسم تموم شه بعد ایاشلله عشقتو میبینی
جونگ کوک: تا نبینم سالمن هیچ ازدواجی درکار نیست
سومی: زیاد حرف نزن وگرنه الان باید سر جداشده از بدنشونو ببینی
تهسونگ: جونگ کوک اروم باش
اریکا:اههههه پس کجان
جیهیو: اروم زر بزن الان پیدامون میکنن
اریکا:عمرننن بتونن باهامون کاری کنن
جیهیو:وایییییی خدایاااا یه عقلی به این بده به منم کمک کن تا از اینجا خلاص شیم
اریکا:خب نگاه کن.....
جیهیو:این اسلحس؟؟؟؟
اریکا:دوتا اسلحه هارو از تو جیب اون گولاخا برداشتم
جیهیو:واییییی.....افرینننننن...خپبه حالا بریم دنبال اون افریطه ها
اریکا:جیه...ی
جیهیو: چیه؟؟؟
اریکا: اون طرف
جیهیو: برگشتم دیدم جونگ کوک و تهیونگ با اون دونا دختر خر و یه مرده داره میگه خانم پارک سومی شما قبول میکنید با اقای جئون جونگ کوک ازدواج کنید
یهو دیدم اریکا نیست.....واییی الان گند میزنه
سریع رفتم دنبالش
اریکا: صبرررررررر کنیددددد.......قبل از جواب این جنده میخوام یه سوال بپرسم ........خانم سومی قبول میکنید من این تفنگ مخ شمارو گوز پیچ کنمم؟؟؟(با داد) هههه حق انتخاب نداری
جیهیو: داشت بهش شلیک میکرد اما دستشو گ فتم بالا و تیر هوایی زد
به خیر گذشتت
جونگ کوک: اریکااااااا
تهیونگ: جیهیووو
جیهیو و اریکا: با هم سریع دوییدیم سمتشون که یهو..........ً...........
لایک و کامنت یادتون نرهههه در ضمن فالو هم کنید ممنون💓💓💓
۳۷.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.