part32
#part32
#part33
#abtin
خوب روی من آب میریزی دیگه
ارههه
#delvin
ازترس هیچی نمیگفتم
#abtin
خیلی کیوت شده بود
صورتش از ترس
میخواستم یکم اذیتش کنممم
دلوین راهبه توی اتاقه
پشت سرته
با یه چاقو
که جیغ کشید
بغلم کرد محکم
#delvin
محکم بغلش کردم
گریه کردم
تروخدا نذار من و بکشه
#abtin
صورتشو گرفتم بین
دوتا دست هام
بوسه ای روی لب هاش زدم
بغلم کردم
دراز کشیدم روی تخت
اونم بغلم بود
موهاشو ناز میکردم
فدات شم من
شوخی بود همش
اشک هاشو پاک کردم
دلسا رو صدا کردم
پاستیل بیاره با هلگا رو
اونم آورد
#delvin
واییییییییییی خیلی قشنگننن
کاش منم داشتم
#delsa
حوصلم سر رفته بود
رفتم اتاق پیش
آبتین دلوین
هلگا رو گرفتم بغلم
بابا ارسلان کو هلگا
قربونت بشم من
#delvin
خیلی نازه چقدر کوچولو هست
#delsa
واسه تولدم بابام گرفته
واسه تولد آبتین هم پاستیل و گرفته
خیلی دوسشون دارم
مامانو بابامو
#abtin
دلسا بنظرم وقتشه
وارد رابطه شی
#delsa
خوشم نمیاد از رل زدن
#delvin
دلسا جدیدا خیلی
دوستی مون سرد شده
دقت کردی
باید همه چی رو
از اول بگی
#delsa
قرار نیست همه چیز همو بدونیم
دلم درد گرفت
رفتم دستشویی
#delvin
من میرم اتاقشو میبینم
اگه چیز مشکوکی بود صدات میکنم
رفتم داخل اتاقش
همه جا رو گشتم
یه دفتری رو پیدا کردم
وقتی بازش کردم
از تعجب هیچی نمیگفتم
آبتین رو صدا کردم
اونم اومد بعد چند صفحه
تازه فهمیدیم چی شده
حمایت شه
❤️🩹✨
#part33
#abtin
خوب روی من آب میریزی دیگه
ارههه
#delvin
ازترس هیچی نمیگفتم
#abtin
خیلی کیوت شده بود
صورتش از ترس
میخواستم یکم اذیتش کنممم
دلوین راهبه توی اتاقه
پشت سرته
با یه چاقو
که جیغ کشید
بغلم کرد محکم
#delvin
محکم بغلش کردم
گریه کردم
تروخدا نذار من و بکشه
#abtin
صورتشو گرفتم بین
دوتا دست هام
بوسه ای روی لب هاش زدم
بغلم کردم
دراز کشیدم روی تخت
اونم بغلم بود
موهاشو ناز میکردم
فدات شم من
شوخی بود همش
اشک هاشو پاک کردم
دلسا رو صدا کردم
پاستیل بیاره با هلگا رو
اونم آورد
#delvin
واییییییییییی خیلی قشنگننن
کاش منم داشتم
#delsa
حوصلم سر رفته بود
رفتم اتاق پیش
آبتین دلوین
هلگا رو گرفتم بغلم
بابا ارسلان کو هلگا
قربونت بشم من
#delvin
خیلی نازه چقدر کوچولو هست
#delsa
واسه تولدم بابام گرفته
واسه تولد آبتین هم پاستیل و گرفته
خیلی دوسشون دارم
مامانو بابامو
#abtin
دلسا بنظرم وقتشه
وارد رابطه شی
#delsa
خوشم نمیاد از رل زدن
#delvin
دلسا جدیدا خیلی
دوستی مون سرد شده
دقت کردی
باید همه چی رو
از اول بگی
#delsa
قرار نیست همه چیز همو بدونیم
دلم درد گرفت
رفتم دستشویی
#delvin
من میرم اتاقشو میبینم
اگه چیز مشکوکی بود صدات میکنم
رفتم داخل اتاقش
همه جا رو گشتم
یه دفتری رو پیدا کردم
وقتی بازش کردم
از تعجب هیچی نمیگفتم
آبتین رو صدا کردم
اونم اومد بعد چند صفحه
تازه فهمیدیم چی شده
حمایت شه
❤️🩹✨
۶.۱k
۱۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.