part28
#part28
#part29
#part30
#abtin
بغلش کردم گذاشتمش
روی مبل روش یکم
آب پاچیدم
چشم هاشو باز کرد
خوبی دلسا
چیشدی یهو
#delsa
چشم هامو باز کردم
خوبم مرسی
گفتی که میخواید وارد رابطه شید
اوکی با بغض ولی دلوین
مواظب داداشم باش
#abtin
فدات شم من اینجوری نگو
مگه میخوام ازدواج کنم
محکم بغلش کردم
#delvin
قول میدم مواظبش باشم
بیا بغلم دلسا دلم واست تنگ شده
#delsa
رفتم بغلش
که مامان درو باز کرد اومد تو
#diyana
سلام کیوت هام
خوش اومدی دلوین قشنگ خاله
#delvin
ممنون خاله جان
نیم نگاهی به آبتین کردم
#delsa
مامانی چقدر زود اومدی با خنده 😂
#abtin
دلسا هیچی نمیگی هااا
#diyana
طرح هام زود تموم شد
زود اومدم چطور
#delvin
زدم به شکم دلسا
هیچی نمیگی ها
#abtin
هوفف مثلا می خواستیم
یکم عاشقانه بازی کنیم ها
مامان اومد
(توی ذهنش)
#delsa
دست دلوین رو گرفتم
بردم اتاقم درو بستم
خوب من چیکار کنم
مامانم زود اومد
الان اگه بغلش کنی
شک میکنه مامانم
یکم تحمل کن
#delvin
دلسا تو چرا رل نمیزنی
چیزی شده احساس میکنم
چیزی شده همش توی خودتی
بگو من دوستتم
#delsa
نه چیزی نشده خوبم
#delvin
مطعمن باشم خوبی
#diyana
دلسا آبتین باباتون زنگ زده
میگه بیا بریم جایی
تا شب نیستم
مراقب خودتون باشید
رفتم از خونه بیرون
#delsa
مامان رفت
من و دلوین اومدیم از اتاق بیرون
آبتین اومد سمت دلوین
محکم بغلش کرد موهاشو ناز کرد
نشست روی مبل اونم نشوند بغلش
با هم داب می گرفتن
فقط من این وسط تنها بودم
اونم رفتم اتاقم درو بستم
#abtin
دلسا رفت توی اتاقش
سرمو فرو بردم توی گردن دلوین
نفس کشیدم اولین بار بود که
میتونم این حس عشق رو تجربه کنم
حس هست که نمیتونم توصیفش کنم
#delvin
سرمو چرخوندم بهش
که بینی هامون مماس هم شد
لب هامون بهم خورد
#delsa
دیگه نمیتونستم
این همه عشق رو تحمل کنم
صدای خنده هاشون
کل حال رو برداشته بود
از اتاق اومدم بیرون
رفتم نشستم روی به روی
دوتاشون دستمو گذاشتم
زیر چونم نگاشون میکردم
#delvin
دلسا بنظرم وقتشه تو هم
از تنهایی در بیای
#delsa
حیف که اون نمیدونه و..
ولش اصلا راستش
من از پسرا خوشم نمی یاد
#abtin
مگه ما چمونه
#delsa
تو که هیچی اصلا
بهترین پسری هستی که دیدم
بقیه رو گفتم
#abtin
عه آرتا پست گذاشته
#delsa
واییییییییییی ببینم
حمایت شه
❤️🩹✨
#part29
#part30
#abtin
بغلش کردم گذاشتمش
روی مبل روش یکم
آب پاچیدم
چشم هاشو باز کرد
خوبی دلسا
چیشدی یهو
#delsa
چشم هامو باز کردم
خوبم مرسی
گفتی که میخواید وارد رابطه شید
اوکی با بغض ولی دلوین
مواظب داداشم باش
#abtin
فدات شم من اینجوری نگو
مگه میخوام ازدواج کنم
محکم بغلش کردم
#delvin
قول میدم مواظبش باشم
بیا بغلم دلسا دلم واست تنگ شده
#delsa
رفتم بغلش
که مامان درو باز کرد اومد تو
#diyana
سلام کیوت هام
خوش اومدی دلوین قشنگ خاله
#delvin
ممنون خاله جان
نیم نگاهی به آبتین کردم
#delsa
مامانی چقدر زود اومدی با خنده 😂
#abtin
دلسا هیچی نمیگی هااا
#diyana
طرح هام زود تموم شد
زود اومدم چطور
#delvin
زدم به شکم دلسا
هیچی نمیگی ها
#abtin
هوفف مثلا می خواستیم
یکم عاشقانه بازی کنیم ها
مامان اومد
(توی ذهنش)
#delsa
دست دلوین رو گرفتم
بردم اتاقم درو بستم
خوب من چیکار کنم
مامانم زود اومد
الان اگه بغلش کنی
شک میکنه مامانم
یکم تحمل کن
#delvin
دلسا تو چرا رل نمیزنی
چیزی شده احساس میکنم
چیزی شده همش توی خودتی
بگو من دوستتم
#delsa
نه چیزی نشده خوبم
#delvin
مطعمن باشم خوبی
#diyana
دلسا آبتین باباتون زنگ زده
میگه بیا بریم جایی
تا شب نیستم
مراقب خودتون باشید
رفتم از خونه بیرون
#delsa
مامان رفت
من و دلوین اومدیم از اتاق بیرون
آبتین اومد سمت دلوین
محکم بغلش کرد موهاشو ناز کرد
نشست روی مبل اونم نشوند بغلش
با هم داب می گرفتن
فقط من این وسط تنها بودم
اونم رفتم اتاقم درو بستم
#abtin
دلسا رفت توی اتاقش
سرمو فرو بردم توی گردن دلوین
نفس کشیدم اولین بار بود که
میتونم این حس عشق رو تجربه کنم
حس هست که نمیتونم توصیفش کنم
#delvin
سرمو چرخوندم بهش
که بینی هامون مماس هم شد
لب هامون بهم خورد
#delsa
دیگه نمیتونستم
این همه عشق رو تحمل کنم
صدای خنده هاشون
کل حال رو برداشته بود
از اتاق اومدم بیرون
رفتم نشستم روی به روی
دوتاشون دستمو گذاشتم
زیر چونم نگاشون میکردم
#delvin
دلسا بنظرم وقتشه تو هم
از تنهایی در بیای
#delsa
حیف که اون نمیدونه و..
ولش اصلا راستش
من از پسرا خوشم نمی یاد
#abtin
مگه ما چمونه
#delsa
تو که هیچی اصلا
بهترین پسری هستی که دیدم
بقیه رو گفتم
#abtin
عه آرتا پست گذاشته
#delsa
واییییییییییی ببینم
حمایت شه
❤️🩹✨
۱۱.۲k
۰۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.