part

#part56
#delsa
وای دلوین خیلی خوشحالم
#delvin
منم واست خیلی خوشحالم دلسا
راستی اومدنی آبتین میاد دنبالم
#delsa
عا خوبه میرید خرید
#delvin
آبتین میگه بیام خونتون
#delsa
هوم خوبه خوش میگذره
من این وسط فقط سینگلم
#delvin
تو که این همه
درخواست داری
خوب یکی شونو قبول کن
#delsa
بیخی بابا
زنگ خوردش رفتیم بیرون
از مدرسه سلام
خسته نباشی داداش
#abtin
مرسی سلام دلوین کوچولوم
#delvin
هایی بیبی محکم بغلش کردم
#delsa
شما بریم میخوام سر راه برم جایی
#abtin
باش ولی زود بیا
#delsa
باش آبتین و دلسا رفتن
با همون فرم مدرسه
رفتم پاساژ کوروش
یکم قدم زدم
یکم خوراکی واسه خودم خریدم
ساعت و نگاه کردم
شده بود ۱ نیم
سریع با عجله بدو بدو کردم
سر راه کیفم افتاد
تا اومدم بردارم
یه دوتا پسر سر راهم بودن
یکی شون من و چسبوند به یه دیوار
اون یکی هم اومد جلوم وایستاد
داشت دکمه های مانتومو باز می‌کرد
کع با گذاشتن چیزی جلوی دهنم
چشم هام سیاهی رفت و..
حمایت شه
❤️‍🩹✨
دیدگاه ها (۲۶)

#part57#part58#delsa چشم هامو باز کردم توی یه اتاق بودم یه ن...

#part59 #part60#arta یکم استراحت کن #delsa ساعت چنده من باید...

#part55#amirاز حال رفت پخش شد توی بغلم #arsalan هوشش چیکار ک...

#part54#delsa اومدم بیرون چون هوا سرد بود یه بافت کرمی پوشید...

پارت ۶۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷ویو رزی:بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و فرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط