ظهور ازدواج

ظهور ازدواج )
( پارت ۳۵۲ فصل ۳ )

با صورت خيلي اشفته و بهم ریخته اي تند دستش رو به
میز گرفت.
گنگ به دستش نگاه کردم.
دستش میلرزید.
ناباور به دستش خیره شدم که تند دستشو خيلي سفت مشت کرد و خيلي جدي و خشك و با بي رحم ترین لحن ممکن :گفت امشب میخوام با یه زن دیگه باشم..میخوام با
يکي ديگه بخوابم.. اژانس بگیر برو خونه..
قلبم هوري ريخت..
چنان شوکي بهم وارد شد که انگار برق گرفتتم
مثل چاقويي که توي قلبم فرو شده باشه تمام وجودم به
لرزه افتاد.
چي
گفت؟
اصلا..
از شدت بهت نمیتونستم خوب نفس بکشم و اشك تو
چشمام جمع شد اما
نگاه حتي يه هم بهم
ننداخت.
همونجور شوكه و له شده خیره بودم بهش.
اون..
نمیتونه انقدر بي رحم باشه..
این حقیقت نداره
تند بلند شد و با اخم و جدی ازم فاصله گرفت
والي..
نفسم بند اومد..
حقیقت داره..
اشکم بهت زده و منگ روي صورتم جاري شد.
ما خوب بودیم
گرم بودیم
من..
من میخواستمش..اونم منو میخواست اما...
گفت میخواد امشب با یه زن دیگه باشه؟
پس من چي؟
هق هق خفیفی از گلوم خارج شد و دستمو به زحمت به میز
گرفتم
رفت کنار دوتا دختر جلوي ميز بار وایستاد.
با حالت تحقیر و خرد شدن خيلي دردناکی به زور دست به
صورتم کشیدم تا اشکی رو صورتم نباشه..
حداقل نمیخوام اون شکستم رو ببینه.. نفرت داشت همه وجودمو میگرفت.
دیگه اینجا جای من نیست.
لرزون بلند شدم..
تمام بدنم یخ کرده بود و داشت میلرزید
به زور از یکی از متصدی های بار خواستم برام آژانس خبر
کنه و با حال خيلي بد و قلب له شده رفتم سمت در.. لحظه آخر چرخیدم و تلخ نگاش کردم.
اونم سرشو چرخوند سمتم که سریع و قبل از اینکه باهاش چشم تو چشم بشم سرمو برگردوندم و از بار بیرون اومدم..
پردرد از پله ها رفتم پایین
قلبم شکسته بود..
خرد شدنشو حس میکردم
زیر پاهاي جیمین ترینر له شده بود..
به درك..
داغون دستمو به دهنم گرفتم و محکم فشردمش تا گریه
نکنم.
بسه... دیگه خریت بسه..
اخ خدااا... خيلي سخت بود.. اما اشك نمیریزم..دیگه نه...
اخ قلبم..
قلبم میسوخت..
یه زن دیگه...
دیدگاه ها (۲)

ظهور ازدواج )( پارت ۳۵۳ فصل ۳ )تو اغوش شوهر من..به زحمت سي...

( ظهور ازدواج )( پارت ۳۵۴ فصل ۳ )درمونده پالتومو در آوردم و...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۵۱ فصل ۳ )لبخند شادي زدم و همونجور دست...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۵۰ فصل ۳ )و نوشیدنیشو سر کشیدنمیخواستم ...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۰۷ فصل ۳ ).یه دفعه با حجوم اب زیادی به...

✿) ظهور ازدواج (✿⁠)⁩(♡)پارت ۲۹۵ (⁠♡) نکن...سرده. تو رو خداا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط