عشق غیر منتظره
عشق غیر منتظره
p2
ویو ایلین
(اسلاید دو و سه عمارت )
یه اتوبوس گرفتم و رفتم اونجا ، ته راست میگفت، از دیوار بالا رفتم و از یکی از پنجره ها پریدم تو ، بدنم خیلی درد میکرد ، که دیدم پام خونیه و سیاهی مطلق...
بیدار شدم دیدم یه دختر بالا سرمه ، و زخم هام رو پاک کرده
دختره : اگه ارباب بفهمه سرم رو میکَنه ، آخه این چه کاری بود کردم ، اووو بیدار شدی ؟ دیدم کف زمین افتادی و خونی هستی ، اول نمیخواستم کمکت کنم ولی الان کردم ، اسم من یونا عه
علامت یونا €
_ ممنون . تو اینجا کار میکنی ؟
€ آره، از وایل چه خبر ؟
_ چییی ؟ تو اونجا رو میشناسی ؟
€ آره من اونجا کار میکردم ولی بعد اومدم اینجا و لو رفتم و جئون منو خدمت کار خودش کرد ، شاید باورت نشه ولی اونقدر را هم که فکر میکردم آدم بدی نیست
_ دیوونه شدی ؟ اون افتضاح ترین آدم دنیاست ، پس به وایل خیانت کردی ؟
€ خیانت که نه ولی دیگه اونجا نرفتم و هیچ کی رو نفرستادن دنبالم ، بهم اهمیت ندادن و گذاشتن اینجا بپوسم
_ متاسفم ، راستی من میخوام اینجا خدمت کار شم ، باید چیکار کنم ؟
€ نمیتونی همین جوری خدمت کار شی اون هارو هر روز چک می کنن
_ پس چیکار کنم ؟
€ باید بری پیش رئیس جیمین
_ کجاست ؟
€ اونجا
_ ممنون
و رفتم اونجا و بهش یه اطلاعات الکی دادم ولی اسم واقعیم رو گفتم
و اومدم بیرون ، بهم یه اتاق مشترک با یونا دادن ، من هم رفتم و خوابیدم
صبح بیدار شدم ، و لباس خدمت کاریم رو پوشیدم ، خیلی باز بود ، منم مادر زادی سینه های بزرگی دارم و کامل معلوم بود ، قفسه ی سینم توری بود و لباس زیرم و سینم دیده میشد ( اسلاید پنج ) و رفتم پایین دیدم یه خوانم اونجاست ، خودم رو بهش معرفی کردم و از شانسم کمترین مقام رو گرفتم و رفتم که ظرف هارو بشورم که دستم به یه دختر خوردم
_ ببخشید
دختر : حواست باشه ، من لیا هستم ، تازه واردی ؟
_ آره
علامت لیا &
& به نعفته برام کار کنی و کنیز من باشی و از من اطاعت کنی ، من بیشترین مقام رو دارم
_ باش
و رفتم ، چقدر خودخواه
_ اون کیه ؟ ( یه نکته ، تمام خدمت کار ها بجز اجوما ، اون لباس رو پوشیدن )
€ لیا ، فکر میکنه کوک دوسش داره واسه همین هی بهش نزدیک میشه و خودشو تحریک کننده میکنه که کوک خوشش بیاد ، حتی یک باز از زیر اون لباس توری لباس زیر نپوشیده بود ، میفهمی ؟ کامل بالا تنه اش و سینه هاش معلوم بود ولی ارباب سرش داد زد و اون هم دیگه اون کار رو نکرد راستش دلم خونک شد
_ آها ، ببینم تو الان به اون گفتی کوک ؟
€ هیششش ، اگه ارباب بشنوه اعدامم میکنه ، آره دیگه ما بین خودمون به اون میگیم کوک ولی ارباب صداش میکنیم ،
_ یعنی اگه کوک صداش کنن اون رو اعدام میکنه ، خیلی خشنه عوضی
€ یک بار یکی از خدمت کار هارو چون کوک صداش کرده بود به تفنگ کشت ، از اونروز دیگه هیچ وقت کوک که نه جونگ کوک که نه جئون جونگ کوک هم صداش نکردیم .
_ چه وحشتناک، اون خیلی خشنه
€ آره، اون یکی رو کشت
_ بابا کوک رو نمی گم لیا رو میگم ، داره سر یکی از اعضای دارو دستش داد میزنه
€ اون از کوک هم بد تره
_ اسم دختری که سرش داد میزنه چیه ؟
€ سیلا ، و اون یکی هم جیلا
& سیلا ، یبار دیگه اون کار رو کنی می کشمت فهمیدی ؟
سیلا : بله ( گریه )
اجوما : ساکت ، ارباب داره میاد ، صف شید
به ترتیب مقام وایسادیم و تعظیم کردیم ، پس اون جئونی که میگن اینه ، خیلی قیافه ی سردی داره و جذابه و تیپشم مشکیه
علامت کوک+
+تو جدیدی ؟
_ بله
+اسمت ؟
_ آیلین
+خوبه ، من رفتم
همه : روز خوبی داشته باشید ارباب
ویو کوک
اومدم پایین دیدم یه دختر اونجاست ، لباسش تحریکم کرد ، تاحالا به لباس خدمت کار ها دقت نکرده بودم . خیلی زیبا بود ،
ویو آیلین
& فکر نکن چون ارباب با تو سرد نبود تورو دوست داره
_ باشه
& ایش، من رفتم جیلا ، سیلا بیایین
راستش قیافش مخم رو زد ، خیلییییی جذاب بود ، پیش از حد جذاب بود ، آه آیلین گول ظاهر رو نخور ، آدم بدیه
خولاصه کل روز رو تمیز کردیم و بعد رفتیم خوابیدیم
ویو کوک
علامت جیمین ÷
+جیمین ، اسم اون ایلینه یعنی ممکنه
÷ نه بابا
+ولی اگه باشه چی ؟
÷ارباب ، امکان نداره
+ نباید ریسک کرد ، باید حواست بهش باشه که آسیب نبینه
÷چشم
+اون حتما خودشه
÷پس حواسمون باید جمع باشه
+آره خوبه برو
÷خدافظ
و رفت خوابید منم رفتم خوابیدم
( اسلاید ۴ اتاق خواب کوک)
دستم شکست 😂
اشتباه نکنین ، مثل فیک قبلی نیست
۵ لایک ۱۰ کامنت
p2
ویو ایلین
(اسلاید دو و سه عمارت )
یه اتوبوس گرفتم و رفتم اونجا ، ته راست میگفت، از دیوار بالا رفتم و از یکی از پنجره ها پریدم تو ، بدنم خیلی درد میکرد ، که دیدم پام خونیه و سیاهی مطلق...
بیدار شدم دیدم یه دختر بالا سرمه ، و زخم هام رو پاک کرده
دختره : اگه ارباب بفهمه سرم رو میکَنه ، آخه این چه کاری بود کردم ، اووو بیدار شدی ؟ دیدم کف زمین افتادی و خونی هستی ، اول نمیخواستم کمکت کنم ولی الان کردم ، اسم من یونا عه
علامت یونا €
_ ممنون . تو اینجا کار میکنی ؟
€ آره، از وایل چه خبر ؟
_ چییی ؟ تو اونجا رو میشناسی ؟
€ آره من اونجا کار میکردم ولی بعد اومدم اینجا و لو رفتم و جئون منو خدمت کار خودش کرد ، شاید باورت نشه ولی اونقدر را هم که فکر میکردم آدم بدی نیست
_ دیوونه شدی ؟ اون افتضاح ترین آدم دنیاست ، پس به وایل خیانت کردی ؟
€ خیانت که نه ولی دیگه اونجا نرفتم و هیچ کی رو نفرستادن دنبالم ، بهم اهمیت ندادن و گذاشتن اینجا بپوسم
_ متاسفم ، راستی من میخوام اینجا خدمت کار شم ، باید چیکار کنم ؟
€ نمیتونی همین جوری خدمت کار شی اون هارو هر روز چک می کنن
_ پس چیکار کنم ؟
€ باید بری پیش رئیس جیمین
_ کجاست ؟
€ اونجا
_ ممنون
و رفتم اونجا و بهش یه اطلاعات الکی دادم ولی اسم واقعیم رو گفتم
و اومدم بیرون ، بهم یه اتاق مشترک با یونا دادن ، من هم رفتم و خوابیدم
صبح بیدار شدم ، و لباس خدمت کاریم رو پوشیدم ، خیلی باز بود ، منم مادر زادی سینه های بزرگی دارم و کامل معلوم بود ، قفسه ی سینم توری بود و لباس زیرم و سینم دیده میشد ( اسلاید پنج ) و رفتم پایین دیدم یه خوانم اونجاست ، خودم رو بهش معرفی کردم و از شانسم کمترین مقام رو گرفتم و رفتم که ظرف هارو بشورم که دستم به یه دختر خوردم
_ ببخشید
دختر : حواست باشه ، من لیا هستم ، تازه واردی ؟
_ آره
علامت لیا &
& به نعفته برام کار کنی و کنیز من باشی و از من اطاعت کنی ، من بیشترین مقام رو دارم
_ باش
و رفتم ، چقدر خودخواه
_ اون کیه ؟ ( یه نکته ، تمام خدمت کار ها بجز اجوما ، اون لباس رو پوشیدن )
€ لیا ، فکر میکنه کوک دوسش داره واسه همین هی بهش نزدیک میشه و خودشو تحریک کننده میکنه که کوک خوشش بیاد ، حتی یک باز از زیر اون لباس توری لباس زیر نپوشیده بود ، میفهمی ؟ کامل بالا تنه اش و سینه هاش معلوم بود ولی ارباب سرش داد زد و اون هم دیگه اون کار رو نکرد راستش دلم خونک شد
_ آها ، ببینم تو الان به اون گفتی کوک ؟
€ هیششش ، اگه ارباب بشنوه اعدامم میکنه ، آره دیگه ما بین خودمون به اون میگیم کوک ولی ارباب صداش میکنیم ،
_ یعنی اگه کوک صداش کنن اون رو اعدام میکنه ، خیلی خشنه عوضی
€ یک بار یکی از خدمت کار هارو چون کوک صداش کرده بود به تفنگ کشت ، از اونروز دیگه هیچ وقت کوک که نه جونگ کوک که نه جئون جونگ کوک هم صداش نکردیم .
_ چه وحشتناک، اون خیلی خشنه
€ آره، اون یکی رو کشت
_ بابا کوک رو نمی گم لیا رو میگم ، داره سر یکی از اعضای دارو دستش داد میزنه
€ اون از کوک هم بد تره
_ اسم دختری که سرش داد میزنه چیه ؟
€ سیلا ، و اون یکی هم جیلا
& سیلا ، یبار دیگه اون کار رو کنی می کشمت فهمیدی ؟
سیلا : بله ( گریه )
اجوما : ساکت ، ارباب داره میاد ، صف شید
به ترتیب مقام وایسادیم و تعظیم کردیم ، پس اون جئونی که میگن اینه ، خیلی قیافه ی سردی داره و جذابه و تیپشم مشکیه
علامت کوک+
+تو جدیدی ؟
_ بله
+اسمت ؟
_ آیلین
+خوبه ، من رفتم
همه : روز خوبی داشته باشید ارباب
ویو کوک
اومدم پایین دیدم یه دختر اونجاست ، لباسش تحریکم کرد ، تاحالا به لباس خدمت کار ها دقت نکرده بودم . خیلی زیبا بود ،
ویو آیلین
& فکر نکن چون ارباب با تو سرد نبود تورو دوست داره
_ باشه
& ایش، من رفتم جیلا ، سیلا بیایین
راستش قیافش مخم رو زد ، خیلییییی جذاب بود ، پیش از حد جذاب بود ، آه آیلین گول ظاهر رو نخور ، آدم بدیه
خولاصه کل روز رو تمیز کردیم و بعد رفتیم خوابیدیم
ویو کوک
علامت جیمین ÷
+جیمین ، اسم اون ایلینه یعنی ممکنه
÷ نه بابا
+ولی اگه باشه چی ؟
÷ارباب ، امکان نداره
+ نباید ریسک کرد ، باید حواست بهش باشه که آسیب نبینه
÷چشم
+اون حتما خودشه
÷پس حواسمون باید جمع باشه
+آره خوبه برو
÷خدافظ
و رفت خوابید منم رفتم خوابیدم
( اسلاید ۴ اتاق خواب کوک)
دستم شکست 😂
اشتباه نکنین ، مثل فیک قبلی نیست
۵ لایک ۱۰ کامنت
۱۵.۲k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.