17 port

برگشتم برم بخوابم که یهو جلوم یکی دیدم اومد جلو چون تاریک بود هیچی نمیدیم کی عه هی میرفتم عقب اونم میومد جلو که نور افتاد و صورتش کوک بود اما چرا اینطوری می‌کرد بوی الکل میداد معلوم بود مست بود

ات: چیکار میکنی برو اونور ( سعی داره بکشتش کنار)
انقدر نزدیک بود مه نفسای گرم به صورتش میخورد
ات: برو عقب

ک: نمیخوام

ات:بزار بر…….
که کوک حرفشو نزاشت کامل بزنه لبشو روی لباش گذاشت از اعماق وجودش مک میزد که انگار تشسنس بعد ۵ مین ازش دل کند ات حولش داد که کوک رفت اونور
(ویو ات)
دویدم تو اتاق حالم از خودم بهم میخورد رفتم روی تخت پتو رو کشیدم روی سرم به زور چشمامو بستم بخوابم اما خوابم نبرد که صدای در اومد خیلی میترسیدم کاری کنه که صدای در حموم اومد بعد ۲۰مین اومد بیرون نگاش نمردم فقط میترسیدم که کاری کنه نمیدونم
ویو کوک
از حموم اومدم بیرون نگام نمیکرد دیگه مست نبودم نمیدونم چرا منتظر بودم نگام کنه احساس میکنم بهش حس پیدا کردم نمیدونم چم شده یه شلوارک پوشیدم حال نداشتم لباس بپوشم رفتم روی تخت که دیدم نفس های ات منظم شده فهمیدم خوابه پس منم بقلش کردم سرمو بردم تو گردنش کردم کم کم چشمام گرم شد خاموشی
ویو صبح😂

اینم از این پارت خوشگلا 😁🍬
حمایت فراموش نشه 🤭😉