گل پژمرده
گل پژمرده
پارت یازدهم
جیمین: معلوم بود اونم کره ایه ولی نمیدونم چرا یه دفعه بغلم کرد داشت قلبم از سینه ام در می اومد که به خودش اومد و گفت :واییی چقدر کیوتی . سلین:بعد از بغل کردنش به خودم اومدم و بهش گفتم چقدر کیوتی که انگار خجالت کشید و سرش و پایین انداخت و گفت ممنون . ا/ت: اها بالاخره قهوه ها اومد. جونگ کوک: عا راستی ا/ت می سان کجاست ؟ ا/ت: اها تهیونگ دیشب گفت میاد دنبالش و خودش میبرش مهد و بعدم میرن بیرون میگم جونگ کوک به نظرت میتونن ازم بچه رو بگیرن؟ جونگ کوک: نمیدونم ولی فک کنم چون وقتی نوزاد بود مهاجرت کردی و نذاشتی پدرش بچه رو ببینه میتونه شکایت کنه و اگه این کارو کنه جلسه دادگاه برگذار میشه ولی ناراحت نباش تهیونگ همچین آدمی نیست. جیمین: ببین ا/ت به نظرم اشتباه کردید که جدا شدین تهیونگ هنوز دوست داره ا/ت: مگه تهیونگ نامزد نداره؟ جیمین:هه نامزدش کجا بود بعد از رفتم تو دخترا خیلی بهش چسبیدن ولی اون تو رو دوست داشت و الانم داره ا/ت:اییی بسه ما از هم جدا شدیم. راستی فردا تولد می سانِ میخوام براش تولد بگیرم همه دعوتید به دوستامون هم گفتم اونا هم میان کوک: دوستامون کین؟ ا/ت: همونا که تهیونگ باهاشون اهنگ میخوند جیمین: آهان باشه میایم سلین: وای یعنی میتونم داخل جشن هم ببینمتون البته اگه منم دعوتم ا/ت: معلومه که دعوتی تو بهترین دوستمی به ماریا هم بگو بیاد سلین: اوکیه داداش😂 جونگ کوک: من دیگ برم امروز دادگاه دارم . جیمین: آره منم باید برم دیگ ا/ت: باشه بای جیمین و کوکی: بای فردا میبینمت
پارت یازدهم
جیمین: معلوم بود اونم کره ایه ولی نمیدونم چرا یه دفعه بغلم کرد داشت قلبم از سینه ام در می اومد که به خودش اومد و گفت :واییی چقدر کیوتی . سلین:بعد از بغل کردنش به خودم اومدم و بهش گفتم چقدر کیوتی که انگار خجالت کشید و سرش و پایین انداخت و گفت ممنون . ا/ت: اها بالاخره قهوه ها اومد. جونگ کوک: عا راستی ا/ت می سان کجاست ؟ ا/ت: اها تهیونگ دیشب گفت میاد دنبالش و خودش میبرش مهد و بعدم میرن بیرون میگم جونگ کوک به نظرت میتونن ازم بچه رو بگیرن؟ جونگ کوک: نمیدونم ولی فک کنم چون وقتی نوزاد بود مهاجرت کردی و نذاشتی پدرش بچه رو ببینه میتونه شکایت کنه و اگه این کارو کنه جلسه دادگاه برگذار میشه ولی ناراحت نباش تهیونگ همچین آدمی نیست. جیمین: ببین ا/ت به نظرم اشتباه کردید که جدا شدین تهیونگ هنوز دوست داره ا/ت: مگه تهیونگ نامزد نداره؟ جیمین:هه نامزدش کجا بود بعد از رفتم تو دخترا خیلی بهش چسبیدن ولی اون تو رو دوست داشت و الانم داره ا/ت:اییی بسه ما از هم جدا شدیم. راستی فردا تولد می سانِ میخوام براش تولد بگیرم همه دعوتید به دوستامون هم گفتم اونا هم میان کوک: دوستامون کین؟ ا/ت: همونا که تهیونگ باهاشون اهنگ میخوند جیمین: آهان باشه میایم سلین: وای یعنی میتونم داخل جشن هم ببینمتون البته اگه منم دعوتم ا/ت: معلومه که دعوتی تو بهترین دوستمی به ماریا هم بگو بیاد سلین: اوکیه داداش😂 جونگ کوک: من دیگ برم امروز دادگاه دارم . جیمین: آره منم باید برم دیگ ا/ت: باشه بای جیمین و کوکی: بای فردا میبینمت
۶.۳k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.