رقابت سخت پارت سه

بچه ها 😭اون پاک شد لایک و نظر یادتون نره

#جنی
خسته شدم نشستم رو تخت
رزی شروع به غر غر کرد که : خودت شروع کردی خودتم تموم می کنی
لیسا هم شروع کرد :جنیییییییی
که یهو یکی در زد
رزی درو باز کرد
_سلام
_سلام
_خانم پارک چه یونگ شما و دوستان باید ساعت هفت کنار غذا خوری باشید وگرنه
_میدونم اخراج میشیم
_خدافظ
_بای

لیسا حمومشو طول میده پس اول او رفت حموم
بدش من
بعدش جیسو
بعد رزی
#رزی
دیگه اماده شدیم و لباس کمپانی رو پوشیدیم ؛ رفتیم کم کم گروه های دیگه هم اومدن
نشستیم سر یه میز خیلی بزرگ
که مدیر برنامه شروع کرد
_این مسابقه بین شماست
و یک سال طول میکشه و میمونیم
تا اینو گفت لیسا هاج و واج موند
_شامتون رو بخورید و هر جا میخوایید برید برید
خوردیم بلند شدیم
اما گروه های دیگه سر میز بودن که با ادای احترام خدافظی کردیم
که ریوجین گفت : رزی میشه یجا ببینمت
_اره ولی
_ساعت نه کنار ساحل باش
_باشه
رفتیم بالا بچه ها سریع یه لباس بلند پوشیدنو رفتن بیرون
من لباس صاحلیمو پوشیدمو رفتم کنار ساحل
رو شن نشتم
دیدم ریوجین هم کنار نشست
_سلام
_سلام ریوجین
_ام بزار از اول راستشو بگم یچیزی میخوام بگم امیدوارم درک کنی چون به نظر دختر ارومی و خوبی میای تصمیم گرفتم به تو بگم و با هم دوست باشیم
_باشه
_راستش
دیدگاه ها (۱)

رقابت سخت پارت چهار

رقابت سخت پارت ششم

چرا گزارش میدید

blackpink

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۸

#Our_life_again#ᏢᎪᎡͲ_⁶⁰خبرنگار: میتونین بیشتر از رابطه تون ب...

گفتم دلم میخواد یه دختر داشته‌باشم با تو. از توی تراس گفت چی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط