•وقتی به عنوان همکلاسی از هم متنفر بودید و بعد چند مدت عا
•وقتی به عنوان همکلاسی از هم متنفر بودید و بعد چند مدت عاشقت میشه•
🐻 #بومگیو 🐻 پارت3~🌻
با این حرف معلم افکاراتت خراب شد و چاره ای جز کنار اومدن با بومگیو نداشتی
بعد ساعت ها که به محل مورد نظر رسیدید هر کسی با هم تیمیش به سمت اتاقشون رفت ولی تو و بومگیو ثاکت یجا وایساده بودید و کاری نمیکردید..
تا اینکه بومگیو سکوت رو شکست
_میگم..از اونجایی که مجبورم سه روز رو باهم بگدرونیم بنظرم بهتره دیگه دعوا نکنیم
+...
_ام..و بابت کار هام معذرت میخوام
با شنیدن این حرف تعجب کردی..فکرشم نمیکردی همچین حرفیو از بومگیو بشنوی
ولی چون توهم با حرفش موافق بودی معذرت خواهیشو قبول کردی
+خب..اوکیه اشکال نداره منم معذرت میخوام..راست میگی بهتره باهم کنار بیایم و همکاری کنیم تا اردومون خراب نشه
بومگیو هم سر تکون داد و در اخر بلخره به اتاق مشترکتون رفتید..
+اووو..اینجارو ببین..چه پنجره ی بزرگی داره
_اره خوشگله منظره ی خوبی داره
_وای دیوار رو نگا..انگار از چوب ساخته شدن
همینطوری که داشتید اتاقو میگشتید، بدون اینکه متوجه شده باشید کلی حرف میزدید و میخندیدید..
حالا دیگه اون حس تنفر بدون اینکه متوجه شید کم کم داشت ناپدید میشد و با گذشت زمان صمیمی تر میشدید..
.
.
.
چند روز گذشت..تو این مدت زمان
همه کاریو باهم انجام میدادید..شبا قبل خواب کلی حرف میزدید...میخندیدید و گاهی وقتا هم از حرف دل یکدیگه خبردار میشدید و این باعث شده بود خیلی بهم نزدیک بشید
حالا دیگه چند ماهی از اردو جنگلیتون میگذشت و شما دوتا دوست شده بودید..حتی چون تو مدرسه بغل دستی هم بودید بیشتر باهم ارتباط داشتید..
🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻
#سناریو #چند_پارتی #فیکشن #فیک #فیک_بومگیو #تی_اکس_تی #توباتو #کیپاپ #کی_پاپ #چوی_بومگیو #TXT #Tomorrow_x_together #Choi_Beomgyu #Beomgyu #Fic #K_pop #Kpop
🐻 #بومگیو 🐻 پارت3~🌻
با این حرف معلم افکاراتت خراب شد و چاره ای جز کنار اومدن با بومگیو نداشتی
بعد ساعت ها که به محل مورد نظر رسیدید هر کسی با هم تیمیش به سمت اتاقشون رفت ولی تو و بومگیو ثاکت یجا وایساده بودید و کاری نمیکردید..
تا اینکه بومگیو سکوت رو شکست
_میگم..از اونجایی که مجبورم سه روز رو باهم بگدرونیم بنظرم بهتره دیگه دعوا نکنیم
+...
_ام..و بابت کار هام معذرت میخوام
با شنیدن این حرف تعجب کردی..فکرشم نمیکردی همچین حرفیو از بومگیو بشنوی
ولی چون توهم با حرفش موافق بودی معذرت خواهیشو قبول کردی
+خب..اوکیه اشکال نداره منم معذرت میخوام..راست میگی بهتره باهم کنار بیایم و همکاری کنیم تا اردومون خراب نشه
بومگیو هم سر تکون داد و در اخر بلخره به اتاق مشترکتون رفتید..
+اووو..اینجارو ببین..چه پنجره ی بزرگی داره
_اره خوشگله منظره ی خوبی داره
_وای دیوار رو نگا..انگار از چوب ساخته شدن
همینطوری که داشتید اتاقو میگشتید، بدون اینکه متوجه شده باشید کلی حرف میزدید و میخندیدید..
حالا دیگه اون حس تنفر بدون اینکه متوجه شید کم کم داشت ناپدید میشد و با گذشت زمان صمیمی تر میشدید..
.
.
.
چند روز گذشت..تو این مدت زمان
همه کاریو باهم انجام میدادید..شبا قبل خواب کلی حرف میزدید...میخندیدید و گاهی وقتا هم از حرف دل یکدیگه خبردار میشدید و این باعث شده بود خیلی بهم نزدیک بشید
حالا دیگه چند ماهی از اردو جنگلیتون میگذشت و شما دوتا دوست شده بودید..حتی چون تو مدرسه بغل دستی هم بودید بیشتر باهم ارتباط داشتید..
🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻🐻
#سناریو #چند_پارتی #فیکشن #فیک #فیک_بومگیو #تی_اکس_تی #توباتو #کیپاپ #کی_پاپ #چوی_بومگیو #TXT #Tomorrow_x_together #Choi_Beomgyu #Beomgyu #Fic #K_pop #Kpop
۹.۴k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.