★هایبرید شیطون من ★
★هایبرید شیطون من ★
پارت دوازده...
آخه اون احمق با یه تیشرت و شلوارک کجا میتونه رفته باشه!
سریع برگشت داخل خونه تا گوشی و کلیداشو ورداره اما با دیدن برجستگی روی تختش و جسمی که زیر پتو خزیده توی جاش ایستاد و نفسشو راحت خلاص کرد.
_پس اینجایی؟
به وضوح دید جونگکوک خودشو بیشتر جمع کرد.
تکخند آرومی بخاطر حرکات لوس جونگکوک کرد و سمت تخت قدم ورداشت.
_الان داری اینکارو میکنی لوست کنم؟بهت گفتم جونگکوک من صاحبت نیستم.
اروم بالای تخت نشست و نفسشو بیرون فرستاد .
_پس این کارات بی فایدست!
لبه پتو رو گرفت تا کنار بکشدش اما توله هایبرید زیر پتو محکم پتو رو چسبید و مانعش شد اما بار دیگه پتو رو محکمتر شنید اما با شنیدن صدای خرخر جونگکوک پتو رو با نارضایتی ول کرد .
هوف کلافه ای کشید و به تاج تخت تکیه داد.
_خیال نکن من نازتو میخرم پس بهتره تمومش کنی.
چند ثانیه به جونگکوکی که پتو رو محکم چسبیده بود خیره شد و از تخت بلند شد...
ادامه دارد...
پارت دوازده...
آخه اون احمق با یه تیشرت و شلوارک کجا میتونه رفته باشه!
سریع برگشت داخل خونه تا گوشی و کلیداشو ورداره اما با دیدن برجستگی روی تختش و جسمی که زیر پتو خزیده توی جاش ایستاد و نفسشو راحت خلاص کرد.
_پس اینجایی؟
به وضوح دید جونگکوک خودشو بیشتر جمع کرد.
تکخند آرومی بخاطر حرکات لوس جونگکوک کرد و سمت تخت قدم ورداشت.
_الان داری اینکارو میکنی لوست کنم؟بهت گفتم جونگکوک من صاحبت نیستم.
اروم بالای تخت نشست و نفسشو بیرون فرستاد .
_پس این کارات بی فایدست!
لبه پتو رو گرفت تا کنار بکشدش اما توله هایبرید زیر پتو محکم پتو رو چسبید و مانعش شد اما بار دیگه پتو رو محکمتر شنید اما با شنیدن صدای خرخر جونگکوک پتو رو با نارضایتی ول کرد .
هوف کلافه ای کشید و به تاج تخت تکیه داد.
_خیال نکن من نازتو میخرم پس بهتره تمومش کنی.
چند ثانیه به جونگکوکی که پتو رو محکم چسبیده بود خیره شد و از تخت بلند شد...
ادامه دارد...
۳.۳k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.