پارت² 💔🥺🏥
پارت² 💔🥺🏥
کوک:خوب مگه چیه؟
نامرا:اگه..اگه موهامم میریخ و زشت میشدم تو دیگه منو دوست...
کوک:ساکت باش*زد کنار*
نامرا بغض کرده بود و سرش و انداخت پایین 😔
کوک:الان این چه حرفی بود که تو زدی؟؟ من همه جوره دوست دارم ، اگه منم سرطان میگرفتم و کچل میشدم تو دیگه دوستم نداشتی؟ میرفتی با یکی دیگه ازدواج میکردی اره؟😠
نامرا سریع سرشو اورد بالا:هیچ وقت نباید این اتفاق بیوفته *بلند*
کوک:دیدی خودتم اینو دوست نداری پس ساکت باش و هیچی نگو
نامرا: ...
بیمارستان:/
کوک:خوب بیا نوبتمون شد *رفتن داخل*
جین:بههه نامرا خانم بالاخره تشریف اوردین
نامرا:ببخشید دیر شد
کوک:سلام
جین:سلام چطوری؟
کوک:خوبم مرسی
نامرا:چرا اینطوری سلام میدید
کوک:چطوری؟
نامرا:ی بغلی چیزی مثلا شما دوستید
جین:ببخشید زنداداش ولی همین دیروز دیدمش چه بغلی اخه 😒
نامرا:اهان داست میگی 🤌🏻
جین:اره حالا بیا شروع کنیم
کوک:بیا بشین
نامرا:ممنون
جین:خوب اماده ای؟
نامرا:اره
جین:پس شروع میکینم
...۳ ساعت بعد...
کوک:حاات خوبه؟
نامرا:اوهومم
کوک:درد نداری؟
نامرا:ن ندارم
جین:خوب تا ی ربع دیگه تموم میشه ، کوک میشه بیای؟
کوک:اره حتما
...
کوک:وضعیتش چطوره؟
جین:با شیمی درمانی داری از تکثیر سلول ها جلوگیری میکنیم ولی این فقط برای ی مدتیه و بعد سلول ها دوباره کارشونو شروع میکینن
کوک:باید عملش کنین نه؟
جین:اره باید هرچه زود تریوند مغز و استخوان انجام بشه
کوک:خطری که نداره؟
جین:همینو میخواستم بگم بهت ، ببین خودتم دکتری و میدوکی که بعد یاحین هر عمل ممکنه بیمار ی واکنشهایی نشون بده و ممکنه ای واکنش ها اصلا خوب نباشه و منجر به مرگ بیمار بشه
...
کوک:خوب مگه چیه؟
نامرا:اگه..اگه موهامم میریخ و زشت میشدم تو دیگه منو دوست...
کوک:ساکت باش*زد کنار*
نامرا بغض کرده بود و سرش و انداخت پایین 😔
کوک:الان این چه حرفی بود که تو زدی؟؟ من همه جوره دوست دارم ، اگه منم سرطان میگرفتم و کچل میشدم تو دیگه دوستم نداشتی؟ میرفتی با یکی دیگه ازدواج میکردی اره؟😠
نامرا سریع سرشو اورد بالا:هیچ وقت نباید این اتفاق بیوفته *بلند*
کوک:دیدی خودتم اینو دوست نداری پس ساکت باش و هیچی نگو
نامرا: ...
بیمارستان:/
کوک:خوب بیا نوبتمون شد *رفتن داخل*
جین:بههه نامرا خانم بالاخره تشریف اوردین
نامرا:ببخشید دیر شد
کوک:سلام
جین:سلام چطوری؟
کوک:خوبم مرسی
نامرا:چرا اینطوری سلام میدید
کوک:چطوری؟
نامرا:ی بغلی چیزی مثلا شما دوستید
جین:ببخشید زنداداش ولی همین دیروز دیدمش چه بغلی اخه 😒
نامرا:اهان داست میگی 🤌🏻
جین:اره حالا بیا شروع کنیم
کوک:بیا بشین
نامرا:ممنون
جین:خوب اماده ای؟
نامرا:اره
جین:پس شروع میکینم
...۳ ساعت بعد...
کوک:حاات خوبه؟
نامرا:اوهومم
کوک:درد نداری؟
نامرا:ن ندارم
جین:خوب تا ی ربع دیگه تموم میشه ، کوک میشه بیای؟
کوک:اره حتما
...
کوک:وضعیتش چطوره؟
جین:با شیمی درمانی داری از تکثیر سلول ها جلوگیری میکنیم ولی این فقط برای ی مدتیه و بعد سلول ها دوباره کارشونو شروع میکینن
کوک:باید عملش کنین نه؟
جین:اره باید هرچه زود تریوند مغز و استخوان انجام بشه
کوک:خطری که نداره؟
جین:همینو میخواستم بگم بهت ، ببین خودتم دکتری و میدوکی که بعد یاحین هر عمل ممکنه بیمار ی واکنشهایی نشون بده و ممکنه ای واکنش ها اصلا خوب نباشه و منجر به مرگ بیمار بشه
...
۴۰.۲k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.