وقتی عاشق مربیم شدم
وقتی عاشق مربیم شدم
پار④
در با شتابی محکم وا شد
کوک: هی هرزه مگه نگفتم نمیتونی با کسی حرف بزنی استراحت کنی هانننن(داد)
نکنه اومدی با رفیقه من لاس بزنی
ا/ت: م... م... من
کوک: اییشش دختره عوضی(میاد سمتش که بزنتش که تهیونگ دستشو میگیره)
تهیونگ: هی پسر از حدت نگذر یادت رفته اون فقط یه دختره که میاد تا بهش بسکتبال یاد بدی نه اینکه بزنی نزار منم از حدم بگذرم کاریو که نمیخام بکنم بکنم
کوک: هی پسر تو چته چرا داری طرف داریشو میکنی. تا دیروز که میگفتی چقد زشته ازش خوشت نمیومد الان شده دختر رویاهات؟؟
تهیونگ: کوک بس کن
کوک: نه اخه زیادی چرتو پرت میگی.......(حرفش نصفه موند)
ا/ت:(با بغض داد زد) هـــــــــــــــی بسه اگه مشکل منم میرم یه جا که دیه نبینین منو از اینجا هم میرم
تهیونگ: نه اخه...
ا/ت:( با گریه گوشاشو میگیره) بسه هعب بسه نمیخام چیزی بشنوم.. بدو بدو میره به سمت رخت کنو لباساشو بر میداره میره
.
.
.
.
.
.
پار④
در با شتابی محکم وا شد
کوک: هی هرزه مگه نگفتم نمیتونی با کسی حرف بزنی استراحت کنی هانننن(داد)
نکنه اومدی با رفیقه من لاس بزنی
ا/ت: م... م... من
کوک: اییشش دختره عوضی(میاد سمتش که بزنتش که تهیونگ دستشو میگیره)
تهیونگ: هی پسر از حدت نگذر یادت رفته اون فقط یه دختره که میاد تا بهش بسکتبال یاد بدی نه اینکه بزنی نزار منم از حدم بگذرم کاریو که نمیخام بکنم بکنم
کوک: هی پسر تو چته چرا داری طرف داریشو میکنی. تا دیروز که میگفتی چقد زشته ازش خوشت نمیومد الان شده دختر رویاهات؟؟
تهیونگ: کوک بس کن
کوک: نه اخه زیادی چرتو پرت میگی.......(حرفش نصفه موند)
ا/ت:(با بغض داد زد) هـــــــــــــــی بسه اگه مشکل منم میرم یه جا که دیه نبینین منو از اینجا هم میرم
تهیونگ: نه اخه...
ا/ت:( با گریه گوشاشو میگیره) بسه هعب بسه نمیخام چیزی بشنوم.. بدو بدو میره به سمت رخت کنو لباساشو بر میداره میره
.
.
.
.
.
.
۶.۵k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.