بادیگارد جذاب من ...
بادیگارد جذاب من ...
پارت هفتم
__________
ویو ا.ت
جیمین اومد پایین و هر دو باهم خندیدیم که...
ات:ببینم جیمین تو ...قبل از من بادیگارد کی بودی ؟!
_هیچکی ...تو اولین کسی هستی که بادیگاردشم
ات:آ،آها ...بابام از کجا شمارت رو گرفت
_ولش کن فعلا...بعداً میفهمی ...خود اون شخص بهت میگه
ات:کی؟؟
_گفتم که بعداً میفهمی ...بیا فعلا صبحانه بخوریم بری دانشگاه
ات:اوه ارههه
باهم صبحانه خوردن و سمت دانشگاه حرکت کردند
پرش زمانی
مدیر@: آقای پارک جیمین لطفاً هرچی سریعتر به دانشگاه خانم جئون ا.ت بیاید
_چ،چی؟؟چرا؟؟
@خانم جئون از چند تا از قلدر های مدرسه کتک خوردند و ما دیر رسیدیم لطفاً بیاید
_چییی؟؟(داد)....شما چه غلطی میکنید اونجا پسس(داد)
@ببخشید ولی فعلا بیاید سریع ...
تلفن رو قطع کرد و سریع حرکت کرد سمت دانشگاه .....
_جئون ا.ت کجاست ؟!.... کجاستتت؟!....
@آروم باشید برید درمانگاه دان....آقای پارک ، آقای پارککک(داد)
جیمین سریع سمت درمانگاه دانشگاه دوید و وارد شد
_ا.ت...ا.تتت
پیش ا.ت رسید
_ا.ت...خوبی ؟؟
ات:آ،آره خوبم
_کی ؟؟...کی کتکت زده ؟؟
ات:مهم نیست
_گفتم کی اینکار رو کرده؟!
ات: ج،جون وو و اکیپش
_میکشمش (زیر لب)
ات:جیمین خوبی ؟!
_آره خیلی خوبم
پرش زمانی
&ببخشید ...غلط کردیم (گریه و التماس)
#ببخشید دیگه تکرار نمیشه خواهش میکنم (التماس)
_دفعه دیگه دست رو ا.ت بلند کنید میکشمتون.
_فهمیدید ؟!ارههه (داد)
همه:بلههه(التماس)
جیمین یه لگد به جون وو زد که باعث شد بیافته
ویو ا.ت
$بچه ها خبر ها رو شنیدید ؟؟
£کدوم خبر؟؟
$همراه ا.ت اون قلدر ها رو برده پشت مدرسه
¥چی؟! واقعا ؟؟
$آره
ات::چی گفتی ؟!...جیمین جون وو و اکیپش رو کجا برده؟؟
¶برده پشت مدرسه هیچ کس الان اجازه ورود نداره به اونجا
ات:چ،چرا؟!
∆نمیدونیم همراه تو گفته اگر کسی بیاد دستش رو میشکنم
ا.ت سریع سمت پشت مدرسه رفت
ات:نه نه نباید اینکار. رو کنه (نفس نفس زدن هنگام دویدن )
به پشت مدرسه رسید جیمین رو دید که به دیوار تکیه داده و اون ، اون قلدر ها دارن التماسش میکنند
صورت جون وو هم کمی خونی بود ...
سمت جیمین حرکت کرد که ...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#fake#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN
پارت هفتم
__________
ویو ا.ت
جیمین اومد پایین و هر دو باهم خندیدیم که...
ات:ببینم جیمین تو ...قبل از من بادیگارد کی بودی ؟!
_هیچکی ...تو اولین کسی هستی که بادیگاردشم
ات:آ،آها ...بابام از کجا شمارت رو گرفت
_ولش کن فعلا...بعداً میفهمی ...خود اون شخص بهت میگه
ات:کی؟؟
_گفتم که بعداً میفهمی ...بیا فعلا صبحانه بخوریم بری دانشگاه
ات:اوه ارههه
باهم صبحانه خوردن و سمت دانشگاه حرکت کردند
پرش زمانی
مدیر@: آقای پارک جیمین لطفاً هرچی سریعتر به دانشگاه خانم جئون ا.ت بیاید
_چ،چی؟؟چرا؟؟
@خانم جئون از چند تا از قلدر های مدرسه کتک خوردند و ما دیر رسیدیم لطفاً بیاید
_چییی؟؟(داد)....شما چه غلطی میکنید اونجا پسس(داد)
@ببخشید ولی فعلا بیاید سریع ...
تلفن رو قطع کرد و سریع حرکت کرد سمت دانشگاه .....
_جئون ا.ت کجاست ؟!.... کجاستتت؟!....
@آروم باشید برید درمانگاه دان....آقای پارک ، آقای پارککک(داد)
جیمین سریع سمت درمانگاه دانشگاه دوید و وارد شد
_ا.ت...ا.تتت
پیش ا.ت رسید
_ا.ت...خوبی ؟؟
ات:آ،آره خوبم
_کی ؟؟...کی کتکت زده ؟؟
ات:مهم نیست
_گفتم کی اینکار رو کرده؟!
ات: ج،جون وو و اکیپش
_میکشمش (زیر لب)
ات:جیمین خوبی ؟!
_آره خیلی خوبم
پرش زمانی
&ببخشید ...غلط کردیم (گریه و التماس)
#ببخشید دیگه تکرار نمیشه خواهش میکنم (التماس)
_دفعه دیگه دست رو ا.ت بلند کنید میکشمتون.
_فهمیدید ؟!ارههه (داد)
همه:بلههه(التماس)
جیمین یه لگد به جون وو زد که باعث شد بیافته
ویو ا.ت
$بچه ها خبر ها رو شنیدید ؟؟
£کدوم خبر؟؟
$همراه ا.ت اون قلدر ها رو برده پشت مدرسه
¥چی؟! واقعا ؟؟
$آره
ات::چی گفتی ؟!...جیمین جون وو و اکیپش رو کجا برده؟؟
¶برده پشت مدرسه هیچ کس الان اجازه ورود نداره به اونجا
ات:چ،چرا؟!
∆نمیدونیم همراه تو گفته اگر کسی بیاد دستش رو میشکنم
ا.ت سریع سمت پشت مدرسه رفت
ات:نه نه نباید اینکار. رو کنه (نفس نفس زدن هنگام دویدن )
به پشت مدرسه رسید جیمین رو دید که به دیوار تکیه داده و اون ، اون قلدر ها دارن التماسش میکنند
صورت جون وو هم کمی خونی بود ...
سمت جیمین حرکت کرد که ...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#fake#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN
۷.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.