لجباز جذابP45
لجباز_جذابP45
وبالاخره رسیدیم خونمون.. رفتم توی اتاقمو روی تختم دراز کشیدمم..
+هففف امروز بدترین روز عمرم بوود..
هر موقع پامو میزارم تو مدرسه یه اتفاق جدید میفته... مگه اون مدرس مال کیه که... مال کوکه؟ اه ای بابا یعنی یه روز نمیشه من به این بشر فکر نکنم... هر چند نمیتونیم باهم باشیم.. بخاطر اون ملیسا.. هففف...
÷بیداری؟
+عااا اره
÷خب... تعریف کن؟
+چیرو؟
÷که چجوری به این روز افتادی؟
+اوکی.... اون روزی که تو خونه نبودی من از خونه زدم بیرون و کوک هم دنبالم اومد.. اما من نفهمیدم هوسوک رو دیدمم.. یکم باهاش کل کل کردممم که..............
÷ازت خبر نمیگیرم پر رو تر شدیی
+هع عزیزم من بخاطر تو و مامان که ناراحت نشین نگفتم که سوال پیچم کنین
÷ات از دستت خیلی عصبانیم چون دستت اینجوری شدههه فعلا کاریت ندارممم... ولی تو هم دست از این لجبازیات بردار همین لجبازیات تو رو به اینجا رسوند..
+فقط که من لجباز نیستمم جونگ کوک از من لجباز ترهه جایی به حرفش گوش نمیدادممم تهدیدم میکرد.. پسره یه... اه
÷از فردا ورود جونگ کوک ممنوع... و رفتن تو از خونه به بیرون هم ممنوع.. شما دوتا خیلی زیاده روی کردین...
+تهیونگگ
÷بیین ات دارم به زبون
$ات برات... تو اینجایی؟
÷دیگه داشتم میرفتم.. خبب خپب بخوابی فعلا..
$بیا
+مامان تو که میدونی من سوپ دوست ندارممم مگه سرما خوردم هی بهم سوپ میدی؟
$ات یا غذاتو بخوور یا س....
+دومی
$پس سوپت رو بخور
+ولی اینکه اولی بوود..
$یا غذاتو بخور یا سوپت رو بخور تو دومی رو گفتی... حالام مجبوری بخوری..
+مامان اگه حالم بد شد نگرانم نشی چون مال سوپاست..
$چرت نگوو اومدم خورده باشیی...
+هفففف
اصلا یعنی چی که من نمیتونم برم بیرووون...
اه یعنی الان داره چیکار میکنه؟ یعنی ملیسا رفته پیشش؟ وااای نهههه.... امکان نداره... ارهه من اونو میشناسم کوک اصلا.... وااای نههه گوشیم کجاستت؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_یعنی الان داره چیکار میکنه؟ حتما خوابیدهه.. شایدم بیدارهه داره فیلم میبینه... نکنه جیمین... نه نهه اصلااااا تهیونگ نمیزارههه ارهه
ولی اگه... وااای نههه...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+زنگ بزنم؟ بهش چی بگم؟ نه اصلا زنگ نمیزنممم....
_زنگ بزنم؟ نه حتما خوابیده... اره خسته بوود...
+شاید گوشی دست اون ملیساعهه باشهه
_اگه اون پسر عموش اومده باشه خونشون چی؟ زندش نمیزارممم
تقق.. تقق
+بله؟
_بله؟
$ات نامجون اومده
§جونگ کوک ملیسا اومده...
+چیی؟ بهش بگووو خوابمم
_چی؟ بهش بگوو خوابمم
+باید با اون دختره حرف بزنمممم.. فردا
_با برم پیش تهیونگگ
+نه ولش کن باز شرر میشه
_ای بابا یک سره خونشونم بد میشهه
+ای بابا خب زنگ میزنم دیگهه
_ولش کن زنگ میزنم حالشو میپرسمم
+عهه سلام کوک
_سلام چطوری؟
+عاا خوبمم تو چطوری؟
_منم خوبمم دستت خوبه؟
+بهتر شدهه..
وبالاخره رسیدیم خونمون.. رفتم توی اتاقمو روی تختم دراز کشیدمم..
+هففف امروز بدترین روز عمرم بوود..
هر موقع پامو میزارم تو مدرسه یه اتفاق جدید میفته... مگه اون مدرس مال کیه که... مال کوکه؟ اه ای بابا یعنی یه روز نمیشه من به این بشر فکر نکنم... هر چند نمیتونیم باهم باشیم.. بخاطر اون ملیسا.. هففف...
÷بیداری؟
+عااا اره
÷خب... تعریف کن؟
+چیرو؟
÷که چجوری به این روز افتادی؟
+اوکی.... اون روزی که تو خونه نبودی من از خونه زدم بیرون و کوک هم دنبالم اومد.. اما من نفهمیدم هوسوک رو دیدمم.. یکم باهاش کل کل کردممم که..............
÷ازت خبر نمیگیرم پر رو تر شدیی
+هع عزیزم من بخاطر تو و مامان که ناراحت نشین نگفتم که سوال پیچم کنین
÷ات از دستت خیلی عصبانیم چون دستت اینجوری شدههه فعلا کاریت ندارممم... ولی تو هم دست از این لجبازیات بردار همین لجبازیات تو رو به اینجا رسوند..
+فقط که من لجباز نیستمم جونگ کوک از من لجباز ترهه جایی به حرفش گوش نمیدادممم تهدیدم میکرد.. پسره یه... اه
÷از فردا ورود جونگ کوک ممنوع... و رفتن تو از خونه به بیرون هم ممنوع.. شما دوتا خیلی زیاده روی کردین...
+تهیونگگ
÷بیین ات دارم به زبون
$ات برات... تو اینجایی؟
÷دیگه داشتم میرفتم.. خبب خپب بخوابی فعلا..
$بیا
+مامان تو که میدونی من سوپ دوست ندارممم مگه سرما خوردم هی بهم سوپ میدی؟
$ات یا غذاتو بخوور یا س....
+دومی
$پس سوپت رو بخور
+ولی اینکه اولی بوود..
$یا غذاتو بخور یا سوپت رو بخور تو دومی رو گفتی... حالام مجبوری بخوری..
+مامان اگه حالم بد شد نگرانم نشی چون مال سوپاست..
$چرت نگوو اومدم خورده باشیی...
+هفففف
اصلا یعنی چی که من نمیتونم برم بیرووون...
اه یعنی الان داره چیکار میکنه؟ یعنی ملیسا رفته پیشش؟ وااای نهههه.... امکان نداره... ارهه من اونو میشناسم کوک اصلا.... وااای نههه گوشیم کجاستت؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_یعنی الان داره چیکار میکنه؟ حتما خوابیدهه.. شایدم بیدارهه داره فیلم میبینه... نکنه جیمین... نه نهه اصلااااا تهیونگ نمیزارههه ارهه
ولی اگه... وااای نههه...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+زنگ بزنم؟ بهش چی بگم؟ نه اصلا زنگ نمیزنممم....
_زنگ بزنم؟ نه حتما خوابیده... اره خسته بوود...
+شاید گوشی دست اون ملیساعهه باشهه
_اگه اون پسر عموش اومده باشه خونشون چی؟ زندش نمیزارممم
تقق.. تقق
+بله؟
_بله؟
$ات نامجون اومده
§جونگ کوک ملیسا اومده...
+چیی؟ بهش بگووو خوابمم
_چی؟ بهش بگوو خوابمم
+باید با اون دختره حرف بزنمممم.. فردا
_با برم پیش تهیونگگ
+نه ولش کن باز شرر میشه
_ای بابا یک سره خونشونم بد میشهه
+ای بابا خب زنگ میزنم دیگهه
_ولش کن زنگ میزنم حالشو میپرسمم
+عهه سلام کوک
_سلام چطوری؟
+عاا خوبمم تو چطوری؟
_منم خوبمم دستت خوبه؟
+بهتر شدهه..
۱۴.۶k
۰۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.