سه ارباب خشن پارت (۲۹)

از خاب بیدار شدم ولی هنوز نیومده بودم دیگه داشتم نگران میشدم که به تهیونگ زنگ زدم

ا/ت: الو تهیونگ معلوم هست شما کجایین

تهیونگ: ما الان تو فرود گاهیم

ا/ت: چییی مگه قرار نبود بیاین میخاستم یه چیزی بهتون بگم

تهیونگ: اخه تو تو خاب ناز بودی نتونستیم بیدارت کنیم الانم داره نوبت پرواز ما میشه باید برم عسلم وقتی اومدیم بهمون بگو باشه؟

ا/ت: باشه ولی زود بیاید

تهیونگ: حتما زود بر میگردیم مواظب خودت باش

ا/ت: اوهم توهم همینطور

ا/ت: ولی من میخاستم یه چیزی بهشون بگمم😭😭

حوصلم سر رفته بود یه چیزی از یخچال برداشتم و خوردم رفتم و رو کاناپه نشستم و کانالارو جابه جا میکردم که تو آخبار میگفتن یه هواپیما تو دریا سقوط کرده
میخاستم عوضش کنم که دیدم اون همون هواپیمایی که تهیونگ و کوکی باهاش رفته بودن
یه لحظه احساس کردم قلبم نمیتپه حالم بد شده بود

ا/ت: نه نه این امکان نداره تهکوک من نمیدن این به هیچ وج واقعیت نداره

داشتم مص دیوونه ها باخودم حرف میزدم و گریه میکردم که گوشیم زنگ خورد

ا/ت: اا...الو😢😢

؟!: ببخشید شما آقای پارک جیمین رو میشناسید؟؟

ا/ت: بله مگه چی شده

؟!: میشه بگید چه نسبتی باهاش دارین؟

ا/ت: ایشون شوهر منه.....ببخشید میشه بگید چه اتفاقی افتادهههه

؟!: ایشون تصادف کردن و الان وضع خیلی بدی دارن جمجمشون تکون خورده و این وضعیت بهرانیه لطفا هرچه زود تر به بیمارستان فلانی مراجعه کنید

ا/ت: چییییییی............

ببخشید که پایانشو دارم غمگین میزارم😟😟
دیدگاه ها (۹۷)

فردا تولد بابامههههه😭

ارمی نیسی اگه اینو پخش نکنیسلام ارمی، شاید شنیده باشید که هی...

سه ارباب خشن پارت (۲۸)

اون وو😚😚😍

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط