ادامه ی پارت قبلی
ادامه ی پارت قبلی
نامجون:اگه اینجوری باشه که نمیتونیم تو کنسرت بخونیم با هم
جونگکوک:یه بار دیگه بهش فرصت بده این دفعه اشتباه کرد...اصلا منم میام با هم بزنیم دهنش...قبوله؟
شوگا:تهیونگ فقط این دفعه رو میبخشمت اگه بار دیگه همچین رفتاری ازت ببینم ریز ریزت میکنم فهمیدی؟
تهیونگ:آره هیونگ فهمیدم...حالا میشه برم ات رو ببینم؟
شوگا:برو
تهیونگ به محض دریافت اجازه مثل فشنگ رفت سمت اتاق ات تقه ای به در زدم و با صدای ات که اجازه میداد بره داخل وارد اتاق شد
ات:تو اینجا چیکار میکنی؟ بازم اومدی منو بزنی؟؟
تهیونگ:نه
ات:پس واسه چی اومدی؟
تهیونگ:اومدم اینجا ناز بکشم که باهام آشتی کنی
ات:الکی تلاش نکن....باهات آشتی نمیکنم
ات ویو:یهو دیدم تهیونگ داره به دست و پام نگاه میکنه و بغضش گرفته
ات:تهیونگ؟
تهیونگ:من خیلی آدم بدیم(بغض)
ات:چت شد یهو؟خوبی؟
تهیونگ:من آدم بدیم که بهت آسیب زدم ات نگاه کن دست و پاتو بخاطر منه که اینجوری شدن یا کبودن یا قرمز شدن(بغض)
ات:درسته که تقصیر تو بود.....ولی تو آدم بدی نیستی
تهیونگ:هستم(بغض)
ات:نیستی
تهیونگ:هستم(گریه)
ات:عه عه چرا یهو گریت گرفت.....تهیونگ من الان خوبم آروم باش.....بعضی وقتا واقعا به این پی می برم که یه پسر کوچولو دوست پسرمه....با اینکه باهات قهرم دلم نمیاد بغلت نکنم
ات تهیونگ رو بغل میکنه
ات:آروم باش....من الان خوبم تهیونگ
تهیونگ:ببخشید ات من واقعا متاسفم که اینجوری شد...متاسفم که بهت آسیب زدم
ات:حالا کاریه که شده...تموم شد رفت پس الکی غصه نخور
تهیونگ:جدی میگی؟(بغض)
ات:آره
تهیونگ هم متقابل ات رو بغل میکنه
ات:آخ
تهیونگ:چیشد؟
ات:دستت رفت رو یکی از کبودیا
تهیونگ باز داره بغض میکنه که
ات:یه بار دیگه بغض کنی من میدونم و تو
تهیونگ:باشه(بغض)
تهیونگ:الان آشتی کردی؟
ات:نه...بدو برو بیرون...تازه باید ناز بکشی آقای کیم
تهیونگ:آخه چرا؟؟همین الان بغلم کردی
ات:یکم باید ناز بکشی حالا برو بیرون وگرنه به شوگا میگم بیاد جمعت کنه
تهیونگ:باشه باشه میرم
تهیونگ ویو:سر از کاراش در نمیارم....آخه همین چند دقیقه پیش بغلم کردی بعدش اینجوری میگی ناز بکش...هوف...ولی حق داره ناز میکشم رفتم پایین دیدم اعضا همه نشستن
اعضا:چیشد؟
تهیونگ:ها؟
اعضا:چیشد آشتی کردین؟
تهیونگ:نه هنوز باید ناز بکشم بعدش آشتی میکنه باهام
اعضا:موفق باشی
تهیونگ:آره امیدوارم الانم برم بیرون چیزایی که دوست داره رو بخرم مطمئنم حالش بهتر میشه
اعضا:کمک خواستی بگو
تهیونگ:حتما من فعلا میرم
ادمین ویو:خلاصه که تهیونگ هر جی که دوست داشتی رو برات خرید و الان اومده تو اتاق و داره ازت معذرت خواهی میکنه تو هم بعد از کلی ناز کردم میبخشیش و باز با هم آشتی میکنین و تهیونگ بهت قول داده که هیچوقت مست نکنه
نامجون:اگه اینجوری باشه که نمیتونیم تو کنسرت بخونیم با هم
جونگکوک:یه بار دیگه بهش فرصت بده این دفعه اشتباه کرد...اصلا منم میام با هم بزنیم دهنش...قبوله؟
شوگا:تهیونگ فقط این دفعه رو میبخشمت اگه بار دیگه همچین رفتاری ازت ببینم ریز ریزت میکنم فهمیدی؟
تهیونگ:آره هیونگ فهمیدم...حالا میشه برم ات رو ببینم؟
شوگا:برو
تهیونگ به محض دریافت اجازه مثل فشنگ رفت سمت اتاق ات تقه ای به در زدم و با صدای ات که اجازه میداد بره داخل وارد اتاق شد
ات:تو اینجا چیکار میکنی؟ بازم اومدی منو بزنی؟؟
تهیونگ:نه
ات:پس واسه چی اومدی؟
تهیونگ:اومدم اینجا ناز بکشم که باهام آشتی کنی
ات:الکی تلاش نکن....باهات آشتی نمیکنم
ات ویو:یهو دیدم تهیونگ داره به دست و پام نگاه میکنه و بغضش گرفته
ات:تهیونگ؟
تهیونگ:من خیلی آدم بدیم(بغض)
ات:چت شد یهو؟خوبی؟
تهیونگ:من آدم بدیم که بهت آسیب زدم ات نگاه کن دست و پاتو بخاطر منه که اینجوری شدن یا کبودن یا قرمز شدن(بغض)
ات:درسته که تقصیر تو بود.....ولی تو آدم بدی نیستی
تهیونگ:هستم(بغض)
ات:نیستی
تهیونگ:هستم(گریه)
ات:عه عه چرا یهو گریت گرفت.....تهیونگ من الان خوبم آروم باش.....بعضی وقتا واقعا به این پی می برم که یه پسر کوچولو دوست پسرمه....با اینکه باهات قهرم دلم نمیاد بغلت نکنم
ات تهیونگ رو بغل میکنه
ات:آروم باش....من الان خوبم تهیونگ
تهیونگ:ببخشید ات من واقعا متاسفم که اینجوری شد...متاسفم که بهت آسیب زدم
ات:حالا کاریه که شده...تموم شد رفت پس الکی غصه نخور
تهیونگ:جدی میگی؟(بغض)
ات:آره
تهیونگ هم متقابل ات رو بغل میکنه
ات:آخ
تهیونگ:چیشد؟
ات:دستت رفت رو یکی از کبودیا
تهیونگ باز داره بغض میکنه که
ات:یه بار دیگه بغض کنی من میدونم و تو
تهیونگ:باشه(بغض)
تهیونگ:الان آشتی کردی؟
ات:نه...بدو برو بیرون...تازه باید ناز بکشی آقای کیم
تهیونگ:آخه چرا؟؟همین الان بغلم کردی
ات:یکم باید ناز بکشی حالا برو بیرون وگرنه به شوگا میگم بیاد جمعت کنه
تهیونگ:باشه باشه میرم
تهیونگ ویو:سر از کاراش در نمیارم....آخه همین چند دقیقه پیش بغلم کردی بعدش اینجوری میگی ناز بکش...هوف...ولی حق داره ناز میکشم رفتم پایین دیدم اعضا همه نشستن
اعضا:چیشد؟
تهیونگ:ها؟
اعضا:چیشد آشتی کردین؟
تهیونگ:نه هنوز باید ناز بکشم بعدش آشتی میکنه باهام
اعضا:موفق باشی
تهیونگ:آره امیدوارم الانم برم بیرون چیزایی که دوست داره رو بخرم مطمئنم حالش بهتر میشه
اعضا:کمک خواستی بگو
تهیونگ:حتما من فعلا میرم
ادمین ویو:خلاصه که تهیونگ هر جی که دوست داشتی رو برات خرید و الان اومده تو اتاق و داره ازت معذرت خواهی میکنه تو هم بعد از کلی ناز کردم میبخشیش و باز با هم آشتی میکنین و تهیونگ بهت قول داده که هیچوقت مست نکنه
۱۷.۴k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.