وقتی بازیت داد ولی دست کمی از اون نداشتی ...
وقتی بازیت داد ولی دست کمی از اون نداشتی ...
پارت دوازده
__________
ویو ا.ت
+یعنی چی نمیشه ردش کرد ؟!
جیهو:ا.ت یادت نیست ؟!...خودت سری قبلی چی گفته بودی
+کی باید اونجا باشم
جیهو:فردا ساعت پنج و نیم باید داخل ایستگاه پلیس باشی
+شت...ببین فردا صبح بلیط هست بگیر باید هر چی سریعتر حرکت کنیم
جیهو:اوکی
پرش زمانی
از خواب بلند شد گوشیش ساعت پنج و نیم صبح رو نشان میداد
بعد از یه دوش و حاظر شدن سمت فرودگاه حرکت کرد
پروازش برای ساعت هشت و نیم بود و هشت رسید به فرودگاه
بعد از انجام دادن کار های لازم سوار هواپیما شد
ویو هوپی
_گفتی امروز ساعت چند باید داخل ایستگاه پلیس باشم ؟!
کوک:پنج و نیم ...گفتند یه پلیس پیدا کردیم که بادیگاردت میشه و پرونده رو برعهده میگیره
_خب؟!...
کوک: خب ؟!...هیچ اطلاعاتی ازش ندارم چون به گفته خودشون تعطیلات رفته نیویورک
_اوکی
ویو ا.ت
وارد ایستگاه پلیس شد و سمت دفتر مدیر حرکت کرد هر چی نزدیک تر میشد صدای حرف زدن رو بیشتر و بهتر میتونست حس کنه ... مطمئن بود این صدا برای جیهوپ هست بعد از در زدن وارد دفتر مدیر شد که مدیر بلند شد و جیهوپ هم بلند شد
@خوش اومدید خانم کیم ا.ت
ویو هوپی
با شنیدن اسم کیم ا.ت برگشت با دیدن ا.ت یه دقیقه خشک شد ...ن،نکنه این میخواد بادیگارد و مسئول پروندش بشه؟!
_آقای چوی...مگه قرار نبود ساعت پنج و نیم بادیگارد من رو ببینیم پس چرا نیستند ؟!
+من کیم ا.ت هستم ...بادیگارد و مسئول پرونده شما آقای ...ببخشید اسم شریفتون چیه ؟!
_ها؟!...ا.ت من ...اوفف جانگ هوسوک ملقب به جیهوپ هستم
+خوشبختم
اقای چوی: آقا جانگ ، خانم کیم باید پیش شما زندگی کنند تا جان شما در امنیت بیشتری باشد ...بد که نیست ؟!
جیهوپ نگاهی از سر تا پای ا.ت کرد و گفت
_نه ...اتفاقا خیلی هم عالیه
سمت ماشین رفتند و تو ماشین نشستند
+میبینم به مرگ تهدید شدی کوچولو
_ببند دهنت رو هر،زه
+بهتره حواست باشه چی میگی ...من الان میتونم تو رو بکشم و بگم قاتلت این کار رو کرده ...یادت که نرفته من رئیس شرکت و افسر پلیسم
بعد از نیم ساعت به خونه رسیدن که...
نظر یادت نره رفیق
ببخشید اگر کم بود جبران میکنما
#bts#army#BTS#ARMY#fake#BANGTAN#J_HOPE
پارت دوازده
__________
ویو ا.ت
+یعنی چی نمیشه ردش کرد ؟!
جیهو:ا.ت یادت نیست ؟!...خودت سری قبلی چی گفته بودی
+کی باید اونجا باشم
جیهو:فردا ساعت پنج و نیم باید داخل ایستگاه پلیس باشی
+شت...ببین فردا صبح بلیط هست بگیر باید هر چی سریعتر حرکت کنیم
جیهو:اوکی
پرش زمانی
از خواب بلند شد گوشیش ساعت پنج و نیم صبح رو نشان میداد
بعد از یه دوش و حاظر شدن سمت فرودگاه حرکت کرد
پروازش برای ساعت هشت و نیم بود و هشت رسید به فرودگاه
بعد از انجام دادن کار های لازم سوار هواپیما شد
ویو هوپی
_گفتی امروز ساعت چند باید داخل ایستگاه پلیس باشم ؟!
کوک:پنج و نیم ...گفتند یه پلیس پیدا کردیم که بادیگاردت میشه و پرونده رو برعهده میگیره
_خب؟!...
کوک: خب ؟!...هیچ اطلاعاتی ازش ندارم چون به گفته خودشون تعطیلات رفته نیویورک
_اوکی
ویو ا.ت
وارد ایستگاه پلیس شد و سمت دفتر مدیر حرکت کرد هر چی نزدیک تر میشد صدای حرف زدن رو بیشتر و بهتر میتونست حس کنه ... مطمئن بود این صدا برای جیهوپ هست بعد از در زدن وارد دفتر مدیر شد که مدیر بلند شد و جیهوپ هم بلند شد
@خوش اومدید خانم کیم ا.ت
ویو هوپی
با شنیدن اسم کیم ا.ت برگشت با دیدن ا.ت یه دقیقه خشک شد ...ن،نکنه این میخواد بادیگارد و مسئول پروندش بشه؟!
_آقای چوی...مگه قرار نبود ساعت پنج و نیم بادیگارد من رو ببینیم پس چرا نیستند ؟!
+من کیم ا.ت هستم ...بادیگارد و مسئول پرونده شما آقای ...ببخشید اسم شریفتون چیه ؟!
_ها؟!...ا.ت من ...اوفف جانگ هوسوک ملقب به جیهوپ هستم
+خوشبختم
اقای چوی: آقا جانگ ، خانم کیم باید پیش شما زندگی کنند تا جان شما در امنیت بیشتری باشد ...بد که نیست ؟!
جیهوپ نگاهی از سر تا پای ا.ت کرد و گفت
_نه ...اتفاقا خیلی هم عالیه
سمت ماشین رفتند و تو ماشین نشستند
+میبینم به مرگ تهدید شدی کوچولو
_ببند دهنت رو هر،زه
+بهتره حواست باشه چی میگی ...من الان میتونم تو رو بکشم و بگم قاتلت این کار رو کرده ...یادت که نرفته من رئیس شرکت و افسر پلیسم
بعد از نیم ساعت به خونه رسیدن که...
نظر یادت نره رفیق
ببخشید اگر کم بود جبران میکنما
#bts#army#BTS#ARMY#fake#BANGTAN#J_HOPE
۳.۵k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.