part

#part47
#part48
#delsa
توی ماشین بودیم
متعجب به مامان نگاه کردم
#diyana
تکست دیانا با ارسلان
( همه چی اوکی هست بیایم ؟)
#arsalan
سلام آره
#diyana
یه قصر مانند بود
رزرو کرده بودیم
سمت نیاوران بود
رسیدیم
دلسا رو دستشو گرفتم
پیادش کردم
من میرم خودت
بیا داخل
#delsa
باشه مامانی
#diyana
رفتم داخل
پیش ارسلان وایسادم
#delsa
تا رفتم تو
همه جا تاریک بود
یه دفعه چند تا آبشار
روشن شد
جلوی پام
برق ها روشن شد
همه دست زدن
از ذوق اشک ریختم
#diyana
تولدت مبارک
دلیل نفس
کشیدنم
#arsalan
تولدت مبارک دلسای من
#abtin
تولدت مبارک
خواهر کوچولوم
#delsa
مرسی
مانتومو
در آوردم دادم به مامان
رفتم
کنار دیزاینی که
کرده بودن
وایستادم.
تم پروانه آبی
جیغ ذوق
اهنگ گذاشتن
#diyana
مامانی دستمو گرفت
رفتیم وسط
#delsa
احساس می‌کردم
واقعا سیندرلا
شده بودم
مرسی از همتون
مرسی که
ست کردین
واقعا نمیدونم چی بگم
خیلی دوستون دارم
اهنگ گذاشتن
رقصیدم یکم
#atosa
قشنگ خاله تولدت مبارک
اینم کادوت
#delsa
مرسی خاله جونم
ای خدا آرتمیس چقدر کیوت شده
بغلش کردم
کوچولو من
#arsalan
رفتم پیشش
یکی از دست هاشو
بوس کردم
تولدت مبارک نفس بابا
کادوشو دادم بهش
#delvin
تولدت مبارک
توله صگگگ
بغلش کردم مثل فرشته ها
شدی دلسا
#delsa
رفتم سمت کیکم
همه گفتن ۳و ۲و ۱
آرزو کردم
فوت کردم همه دست زدن
#diyana
۱۷ ساله شدنت مبارک
قشنگ مامان
#delsa
همه بهم کادو دادن خیلی زیاد بود
همه رو گذاشتم یه گوشه
یه لحظه متوجه شدم
گوشوارم قفلش باز شده
داخل گوشم نیست
مامان و صدا کردم
#diyana
فدات شم گریه نکن
الان پیداش میکنم همه جا رو گشتم نبود
#arsalan
میخرم واست
دوباره فداتشم
ناراحت نباش
#delsa
داشتم می گشتم
خوردم به یه پسره
دستشو اورد جلو
گوشوارمو گذاشت دستم
سرمو بلند کردم دیدمش
اومدم بگم ممنون
محو چشم هاش شدم
و....
حمایت شه
❤️‍🩹✨
دیدگاه ها (۱۰۰)

#part49#part50انقدر چشم هاش قشنگ بود نمیتونستم حرف بزنم چیزی...

#part51#delsa هوی چیکار میکنی دیوونه با خنده #arta هیچی فقط ...

#part45#part46با کشیدن دست مامانروی سرم بیدار شدم #diyana چی...

#part43#part44#diyana رفتم تو پیشش روی صندلی نشستم قشنگ ماما...

رمان جیمین ( سایه عشق)

پآرت13. دلبرک شیرین آستآد

🧸Shadow of Love{part 4} 🦋× وایییی باورم نمیشه .... خالمهه .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط