part45
#part45
#part46
با کشیدن دست مامان
روی سرم
بیدار شدم
#diyana
چیزی نمیخوای دورت بگردم
میخوای بریم پاساژ یکم خرید کنیم
#delsa
هنوز خواب و بیداری بودم
چشم هامو مالیدم یکم
عام نمیدونم
#arsalan
خانومم
#diyana
جانم آقاییم
#arsalan
میگم میری لباس بگیری
واسه شب که تولدشه ؟
چون من همه چی رو رزرو کردم
کیکش هم پروانه آبی دیگه
#diyana
میخوام ست بگیرم
ارسلان اون جوری قشنگ تره
مهمون ها ام که آتوسا اینا
مهراب اینا هستی
بعد دوستای آبتین
دوست های خود دلسا
#arsalan
هستی مگه تو از اون متنفر نبودی ؟
#diyana
راستش من زود قضاوت کردم
راجب تو اون اون مثل خواهر نداشتته
#arsalan
خوب من و آبتین هم ست آبی بزنیم
#diyana
وای ارسی آره خیلی قشنگ میشه
خودمم میخوام آبی بگیرم
با آرایش آبی
ناخن هامو ولی فرنچ کردم
که سرش آبیه
#arsalan
خوب دورت بگردم
همون کوروش میری ؟
#diyana
آره فدات شم
همون جا پیاده می شیم
#arsalan
پول کم آوردی فقط
کافیه یه زنگ بزنی
#diyana
باشه فدات شم
بوس کردم گونشو
بعد نیم ساعت رسیدیم کوروش
دلسا جان دخترم پیاده شو
#delsa
چشم مامانی.
پیاده شدم
#abtin
بابا کادو واسش
چی گرفتی
#arsalan
آیفون ۱۳ گرفتم
#abtin
آره خوبه منم دارم
میگم ست چه رنگی بزنیم
#arsalan
چون دلسا عاشق آبی آسمونی هست
همون رنگ
#diyana
دلسای قشنگم
امشب قراره بریم تولد
بریم لباس بخریم
#delsa
از خوشحالی پریدم بالا
باشه بریم
#diyana
رفتیم یه مغازه
یه لباس پرنسسی
یقه قایقی بود
روش پروانه های
توری بود
خیلی قشنگ بود
دلسا مامانی اونو نگا چقدر قشنگه
#delsa
نگاه کردم محوش شدم
قشنگه میشه بپوشمش
مثل لباس سیندرلا هست
#diyana
آره قشنگ مامان
سایزش رو گفتم به فروشنده
داد رفت پروف کنه
#delsa
پوشیدمش انقدر قشنگ بود
فیت تنم بود ترقوه های
نازکم خیلی نمایان بود
پوست سفیدم خیلی
قشنگ تر کرده بود لباس رو
توی تنم
پشتش هم بند بود که سفت میشد
یقش قایقی بود واقعا خیلی قشنگ بود
یه لحظه احساس کردم
توی دنیای پرنسس ها هستم
مامانی
#diyana
باز کردم درو فدات شم من
چقدر بهت میاد
بند هاشو سفت کردم
عالیه دورت بگردم
خودمم سایزمو
گفتم به فروشنده بهم داد
#delsa
مامان دیانا
#diyana
جان دلم
#delsa
میشه تاج هم بخری واسم
#diyana
عروسی مگه مادر جان( با خنده )
چون روز تولدش بود دلم نیومد نه بگم
چشم میخرم
همه خرید هامونو کردیم
یه اسنپ گرفتم
رفتیم یه میکاپ آبی صورتی کردیم
تکست دادم به ارسلان
به مهمون ها بگه
همه برن همون جا که رزو
کرده بودیم
لباس هامونو پوشیدیم
دلسا که کتشو روش پوشید
منم مانتومو
و ....
حمایت شه
🖤✨
#part46
با کشیدن دست مامان
روی سرم
بیدار شدم
#diyana
چیزی نمیخوای دورت بگردم
میخوای بریم پاساژ یکم خرید کنیم
#delsa
هنوز خواب و بیداری بودم
چشم هامو مالیدم یکم
عام نمیدونم
#arsalan
خانومم
#diyana
جانم آقاییم
#arsalan
میگم میری لباس بگیری
واسه شب که تولدشه ؟
چون من همه چی رو رزرو کردم
کیکش هم پروانه آبی دیگه
#diyana
میخوام ست بگیرم
ارسلان اون جوری قشنگ تره
مهمون ها ام که آتوسا اینا
مهراب اینا هستی
بعد دوستای آبتین
دوست های خود دلسا
#arsalan
هستی مگه تو از اون متنفر نبودی ؟
#diyana
راستش من زود قضاوت کردم
راجب تو اون اون مثل خواهر نداشتته
#arsalan
خوب من و آبتین هم ست آبی بزنیم
#diyana
وای ارسی آره خیلی قشنگ میشه
خودمم میخوام آبی بگیرم
با آرایش آبی
ناخن هامو ولی فرنچ کردم
که سرش آبیه
#arsalan
خوب دورت بگردم
همون کوروش میری ؟
#diyana
آره فدات شم
همون جا پیاده می شیم
#arsalan
پول کم آوردی فقط
کافیه یه زنگ بزنی
#diyana
باشه فدات شم
بوس کردم گونشو
بعد نیم ساعت رسیدیم کوروش
دلسا جان دخترم پیاده شو
#delsa
چشم مامانی.
پیاده شدم
#abtin
بابا کادو واسش
چی گرفتی
#arsalan
آیفون ۱۳ گرفتم
#abtin
آره خوبه منم دارم
میگم ست چه رنگی بزنیم
#arsalan
چون دلسا عاشق آبی آسمونی هست
همون رنگ
#diyana
دلسای قشنگم
امشب قراره بریم تولد
بریم لباس بخریم
#delsa
از خوشحالی پریدم بالا
باشه بریم
#diyana
رفتیم یه مغازه
یه لباس پرنسسی
یقه قایقی بود
روش پروانه های
توری بود
خیلی قشنگ بود
دلسا مامانی اونو نگا چقدر قشنگه
#delsa
نگاه کردم محوش شدم
قشنگه میشه بپوشمش
مثل لباس سیندرلا هست
#diyana
آره قشنگ مامان
سایزش رو گفتم به فروشنده
داد رفت پروف کنه
#delsa
پوشیدمش انقدر قشنگ بود
فیت تنم بود ترقوه های
نازکم خیلی نمایان بود
پوست سفیدم خیلی
قشنگ تر کرده بود لباس رو
توی تنم
پشتش هم بند بود که سفت میشد
یقش قایقی بود واقعا خیلی قشنگ بود
یه لحظه احساس کردم
توی دنیای پرنسس ها هستم
مامانی
#diyana
باز کردم درو فدات شم من
چقدر بهت میاد
بند هاشو سفت کردم
عالیه دورت بگردم
خودمم سایزمو
گفتم به فروشنده بهم داد
#delsa
مامان دیانا
#diyana
جان دلم
#delsa
میشه تاج هم بخری واسم
#diyana
عروسی مگه مادر جان( با خنده )
چون روز تولدش بود دلم نیومد نه بگم
چشم میخرم
همه خرید هامونو کردیم
یه اسنپ گرفتم
رفتیم یه میکاپ آبی صورتی کردیم
تکست دادم به ارسلان
به مهمون ها بگه
همه برن همون جا که رزو
کرده بودیم
لباس هامونو پوشیدیم
دلسا که کتشو روش پوشید
منم مانتومو
و ....
حمایت شه
🖤✨
۹.۱k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.