پارتکما
⭐پارت۶۹/کما⭐
انگار مین سو هم متوجه اون داداشی که اولش گفتم تا فشاریش بشم،شد و تک خنده ای کرد ولی من اون لحظه کاملا جدی بودم.
تهیونگ:داداش؟داداشششش؟؟د آخه من ریدم پس کله ی اون داداشی که من بخوام واسه تو باشم
آت:خب مگه چشه؟برادرمی دیگه،نیستی؟
مین سو:چرا چرا هست مطمئنم که فقط برادراته
با این حرفش منم پوزخندی زدم و به سمت تخت رفتم.
آت:مین سو؟تو اذیت نمیشه منم کنارت بخوابم؟
تهیونگ:دیگه داری شورشو در میاری..بخاطر این که لج منو در بیاری میخوای پیش این بخوابی؟مگه اینکه از رو جنازه من رد شد
مین سو زرنگ تر از این حرفاست که موقعیت و درک نکنه
مین سو:نه آت..اگه میشه توهم رو اون یکی کاناپه بخواب خودت که میدونی یکم بد خوابم..اون دفه دیدی چقدر اذیت شدی؟
وای مین سوی دیوونه میخواد خودشو دو دستی چال کنه؟اخه د لعنتی من کی پیش تو خوابیدم اخهه
تهیونگ:ات؟تو پیش این یارو خوابیدی؟
بگو که داره زر مفت میزنه
مین سو:داداش فقط پیشم خوابیده.توی لاشی فکر میکنی هر دختری پیش هر پسری بخوابه ،پسره باید بهش تجاوز کنه...ولی نه من مثل تو لاشی نیستم ..فقط بغل هم خوابیدیم همین ...مگه نه ات؟
کثافتتت آخه چقدر دروغغغغ
آت:کاملا حق با توعه
تهیونگ:تمومش کنین این کثافت بازیاروو
آت همین الان میای بریمم گرفتی؟وگرنه اون یکی طرف صورتتم قرمز میشه
در یک آن رنگ صورت مین سو تغییر کرد.واوو رفیق به این میگن بچه ها سعی کنین همچین رفیقی پیدا کنین
مین سو:تهیونگ خفه شو ته خفت نکردمااا
تهیونگ:تویه بچه پرورشگاهی میخوای منو خفه کنی؟
چرا تا الان نمیدونستم این پسر چقدر عوضیهه
نه تنها به مین سو بلکه به منم حتی توهین کرد
مگه پرورشگاهی بودن چشه؟
ولی اون از کجا میدونست؟
تا حالا اینقدر مین سو رو عصبانی ندیده بودم چنان غرید که حتی منم ترسیدم
مین سو:گمشو بیرون تهیونگ گمشو کثافت
همون لحظه خودمو جلوش انداختم.میدونستم تهیونگ دست بردار نیست
آت:مین سو آروم باش قربونت بشم آروم باش تو مریضی.
من فردا صبح میام بهت سر میزنم خب؟قل میدم فردا ساعت ۹ صبح میام اینجا.واست صبحونه هم آماده میکنم خب؟الان برو بخواب دیر وقته فدات بشم برو
متوجه هر لحظه سرخ شدن تهیونگ میشدم ولی مگه مهمه؟
مین سو:آت مواظب خودت باشیا!اگه بازم خواست بزنتت به خودم زنگ بزن حتی اگه خودمم نتونستم بیام یکی دیگه رو میفرستم خب؟
تهیونگ:خفه شوووووو مگه من دشمنشم؟فقط خفه شو
دومین پارت امروز🥹
انگار مین سو هم متوجه اون داداشی که اولش گفتم تا فشاریش بشم،شد و تک خنده ای کرد ولی من اون لحظه کاملا جدی بودم.
تهیونگ:داداش؟داداشششش؟؟د آخه من ریدم پس کله ی اون داداشی که من بخوام واسه تو باشم
آت:خب مگه چشه؟برادرمی دیگه،نیستی؟
مین سو:چرا چرا هست مطمئنم که فقط برادراته
با این حرفش منم پوزخندی زدم و به سمت تخت رفتم.
آت:مین سو؟تو اذیت نمیشه منم کنارت بخوابم؟
تهیونگ:دیگه داری شورشو در میاری..بخاطر این که لج منو در بیاری میخوای پیش این بخوابی؟مگه اینکه از رو جنازه من رد شد
مین سو زرنگ تر از این حرفاست که موقعیت و درک نکنه
مین سو:نه آت..اگه میشه توهم رو اون یکی کاناپه بخواب خودت که میدونی یکم بد خوابم..اون دفه دیدی چقدر اذیت شدی؟
وای مین سوی دیوونه میخواد خودشو دو دستی چال کنه؟اخه د لعنتی من کی پیش تو خوابیدم اخهه
تهیونگ:ات؟تو پیش این یارو خوابیدی؟
بگو که داره زر مفت میزنه
مین سو:داداش فقط پیشم خوابیده.توی لاشی فکر میکنی هر دختری پیش هر پسری بخوابه ،پسره باید بهش تجاوز کنه...ولی نه من مثل تو لاشی نیستم ..فقط بغل هم خوابیدیم همین ...مگه نه ات؟
کثافتتت آخه چقدر دروغغغغ
آت:کاملا حق با توعه
تهیونگ:تمومش کنین این کثافت بازیاروو
آت همین الان میای بریمم گرفتی؟وگرنه اون یکی طرف صورتتم قرمز میشه
در یک آن رنگ صورت مین سو تغییر کرد.واوو رفیق به این میگن بچه ها سعی کنین همچین رفیقی پیدا کنین
مین سو:تهیونگ خفه شو ته خفت نکردمااا
تهیونگ:تویه بچه پرورشگاهی میخوای منو خفه کنی؟
چرا تا الان نمیدونستم این پسر چقدر عوضیهه
نه تنها به مین سو بلکه به منم حتی توهین کرد
مگه پرورشگاهی بودن چشه؟
ولی اون از کجا میدونست؟
تا حالا اینقدر مین سو رو عصبانی ندیده بودم چنان غرید که حتی منم ترسیدم
مین سو:گمشو بیرون تهیونگ گمشو کثافت
همون لحظه خودمو جلوش انداختم.میدونستم تهیونگ دست بردار نیست
آت:مین سو آروم باش قربونت بشم آروم باش تو مریضی.
من فردا صبح میام بهت سر میزنم خب؟قل میدم فردا ساعت ۹ صبح میام اینجا.واست صبحونه هم آماده میکنم خب؟الان برو بخواب دیر وقته فدات بشم برو
متوجه هر لحظه سرخ شدن تهیونگ میشدم ولی مگه مهمه؟
مین سو:آت مواظب خودت باشیا!اگه بازم خواست بزنتت به خودم زنگ بزن حتی اگه خودمم نتونستم بیام یکی دیگه رو میفرستم خب؟
تهیونگ:خفه شوووووو مگه من دشمنشم؟فقط خفه شو
دومین پارت امروز🥹
- ۵.۴k
- ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط