پارتکما

⭐‌پارت۶۸/کما⭐‌

ولی یکم زیاده روی کردم..چنان محکم کوبیدم که دره شکست و دستم از اون ور خورد به دیوار.از شدت عصبانیت نه چیزی حس کردم و نه صدای جیغ آت رو شنیدم.
آت:تهیونگ دستت...داره خون میاد
-قدمی به سمتم برداشت و خواست دست زخمی و بگیره تا نگاه کنه چقدر آسیب دیده که پسش زدم و دستمو کشیدم عقب.
تهیونگ:به تو ربطی نداره
-متوج بغضی که به غلوش افتاد شدم ولی به روی خودم نیاوردم واقعا از دستش شاکیم خیلی شاکی
ولی ای کاش میتونستم بگم اوکی دلت باهام نی برو ولی حیف نمیتونم بیخیالش بشم حتی اگه به زور شده اونو مال خودم میکنم.
تهیونگ:آت راه بیوفت بریم
آت:تهیونگ من امشب اینجا میمونم پیش مین سو...
-نذاشتم حرفش تموم شه که بلند عربده زدم
تهیونگ:غلط میکنی میمونی اینجا.مگه با تو نیستم؟راه بیوفتت
-مین سو زد به شونش و آروم پچ زد
مین سو:اشکال ندارع آت برو من از پس خودم برمیام
آت:نه نمیشه هر چقدرم اصرار کنی واقعا نمیشه وضعیتش خرابه کسی هم نیست ۲۴ ساعت کامل مراقبش باشه.
تهیونگ:یا با زبون خوش میای یا یجور دیگه حالیت میکنم نباید رو حرف من حرف دیگه ای بزنی فهمیدی؟
حالا راه بیوفت
آت:تهیونگ تروخدا بیخیال شو تو بیش از حد حساسی اون فقط دوستمه و منم به عنوان یه دوست باید کنارش باشم و کمکش کنم.
تهیونگ:آخرین باریه که دارم مثل آدمیزاد ازت میخوام راه بیوفتی بری تو پارکینگ
آت:نهههه من نمیــ.....
...
حتی حرفمم تموم نشد.از شدت تعجب حتی نتونستم به اون لحاظ عاطفیش بپردازم که چی شد..الان اون بهم سیلی زد؟اره دیگه پس چرا صورتم میسوزه و سرم خم شده اون ور؟با صدای بلند مین سو به خودم اومدم که همون لحظه قطره اشکی از روی گونم بی دلیل چکید..
مین سو:چه غلطی کردی مرتیکه حرومزاده؟میکشمت
ولی تهیونگ حتی اعتنایی نمی‌کرد و با افسوس و پشیمونی که تو نگاهش بود،زل زده بود به من و دل شکستم.
بیخیال خودم شدم و سعی کردم نزارم مین سو با اون حال خرابش زیاد حرکت کنه
آت:مین سو خواهش میکنم ولش کن من چیزیم نی بیا اینو ور یقشو ول کن .حالت خرابه لعنتی بیا اینور

تهیونگ:خفه خون بگیر چند لحظه ...منم میمونم همین جا
بالاخره تصمیم گرفتم حرف بزنم ولی قرار نبود با همون لحنی که همیشه باهاش حرف میزنم،حرف بزنم.
آت:داداش...یه تخت واسه سه نفر خیلی تنگه
اگه میتونی روی کاناپه بخوابی،حرفی ندارم

حمایت پلیز؟چند روز عاف بودم شرمنده🥲
۶ تا پارت همین الان میزارم 👀
رفتی بخونی؟
دیدگاه ها (۰)

⭐‌پارت۶۹/کما⭐‌ انگار مین سو هم متوجه اون داداشی که اولش گفتم...

⭐‌پارت۷۰/کما⭐‌مین سو:حتی بدتر(پوزخند)شبت خوش آت فعلا یه لبخن...

⭐‌پارت۶۷/کما⭐‌بچه ها اول از همه بپرسم که بنظرتون چند پارک دی...

⭐‌پارت۶۶/کما⭐‌آت:زود باش گمشو اونور+حتی یک قدمم از کاش تکون ...

black flower(p,301)

جیمین فیک زندگی پارت ۶۵#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط