مرکبم من

مرکبم من
از قلم غرق شدهٔ درونم ورق خالیه
من هجرت کردم به سمت خودم
به لشکر افکارم برخوردم و اسیرم به خودم ...
دیدگاه ها (۱)

آواره ی مهاجمروی چرتکه خون چکید از دستای ملموس کشیده به چشما...

مردن ماشروع زنگیمونهروند تکامل قفله به این سورِ

سینه ی تیغو میشکافه انگشتاماینطوری میفهمم سالمممن بستریه حبس...

آن سوی آینه P33_هه(پوزخند)(ویو ا.ت)یه روز هست که ازش خبری نی...

قهوه تلخپارت ۵۶شاعت شیش شده بود بشدت گرسنه بودم ترجیح دادم ب...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۴#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط