نه از مسجد فتوحی شد نه از

- نه از مسجد فتوحی شد نه از
میخانه امدادی ..

به هر جانب که رفتم، پایِ امیدم
به سنگ آمد ..

#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۳)

رفتم جلو گفتم :«ببخشید خانوم آتیش داری ..؟» هول شد گفت :«واس...

- تا نگاهم بکنیاز هیجان خواهم مـُرد!آنکه با چشمِ خود آدم بکُ...

در دستان اشسلاحی سفید داشتو در کوله بارش شرافت!بی نیاز از گل...

خاطرات بهمن پنجاه و هفت تکرارشدروزهایی که دلم دربند آن دلدار...

.احمد علی نیری در سال چهل و پنج و در روستای «آینه‌ورزان» دما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط