part

#part_❾
#khanevadeh_hoseleh_sar_bar

پیش امین...
مسیح : بریز
یونا : ای بابام بریز دیگ چرا منتظری؟
حامیم : باش بابام ریختم...آبو ریختم سر امین و با استرس و ترس بیدار شد
امین : واااااااااااای یخ زدممممم حامیم صب کن ببین الان چیکارت میکنمم
Amin :
داشتم می دوییدم دنبال حامیم که از خونه بیرون زدیم...
حامیم صب کن بخدا کاریت ندارممم
حامیم : گوه خوردم باش گوه خوردم ولم کن
امین : از این خبرا نیس داداشی
رفتیم اون یکی ساختمون پشت خونمون..
حامیم : ببین عزیزم داداشی ما هردوتامون آدمای معروفی هستیم الان آبرومون میره ها!!!
امین : ب درک من تا نکشمت از اینجا نمیرم
داشتم میدوییدم دنبال حامیم ک به یکی خوردم
.... ¹ : هوووو چته روونی!
امین : درست حرف بزن خیلی خوب حالا خوردم
.... ² : آبجی بیا بریم
..... ¹ : این زمونه دیگ عوض شده خدایی
امین : چیزی زدین؟ آروم گفتم این حرفو بعد با حامیم از ساختمون خارج شدیم...
masih :
داشتم با بچه ها حرف میزدم ک امین و حامیم اومدن
یونا : اون شت امین حموم رفتنی هستی!
امین : میدونم
مجید : قیافتو خریدارم 😂
امین : مرض
بچه ها میگم امروز بریم بیرون غذا بخوریم؟
حامیم : بله ناخدا....
امین : خوشحالم ک ب حرف من گوش میدی
آرمین تو چت شده داش؟
آرمین :.....
حامیم : تو هم عاشق شدی ن؟
آرمین : حرف نمیزنم میگین عاشق شدم حرف میزنم میگین خسته نمیشی؟ خوب چیکار کنم
امین : هیچی ب سوالم جواب بده میری بیرون غذا یا ن؟
آرمین : نمیدونم
امین :باش...رفتم حموم
دیدگاه ها (۰)

#part_❶⓿#khanevadeh_hoseleh_sar_bar+رفتم+حموم+بچه+ها+هم+رفتم...

#part_❶❶#khanevadeh_hoseleh_sar_barمجید:آرمین نمیای؟+هنوز+آم...

#part_❽#khanevadeh_hoseleh_sar_barولی حامیم یه لحضه ای اومد....

#part_❼#khanevadeh_hoseleh_sar_barعه+بابا+این+چه+چیز+مهمیه؟!...

p..86لیژان و دینگ یوشی متوجه خراب شدن هوا شدن باد بدی میوزی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط