اسلاید دوم:لباس دلارام
اسلاید دوم:لباس دلارام
اسلاید سوم:لباس کوک
اسلاید چهارم:لباس ورزشی دلارام
.
.
.
Part"13
سارینا:بله
عااا یعنی نه
یعنی چیزه خب
ایشششششش گند زدم
سریع رفتم داخل حموم اتاقش
°جیهوپ°
بدو بدو رفت داخل حموم
داشت همینجوری رژه میرفتو با خودش بلند بلند حرف میزد
هوپی:عاااا سارینا میدونستی حموم از جنس شیشه هست و همینطور ماته و منم دارم تورو میبینم و حرفاتم میشنوم؟
سارینا اومد بیرون یه اههه بلند گفتو از اتاق رفت بیرون
هوپی:دیوونه دوست داشتنی( مود من :دیوونه ی دوست داشتنی از دلم کاش نری خواستی کم باش ولی باش🤣😂😐😑)
صبح روز بعد
°دلارام°
دیشب جونگ کوک و دیدم و بهم گفت که فردا برم داخل باشگاه توی خونه و لباس ورزشی هم حتما با خودم بیارم
اما فکر نمیکنه اون خونه باشگاه داشته باشه
داره؟
لباسا مو پوشیدم ( عکسشو میزارم)
وسایلمم برداشتم و رفتم
زنگ زدم که نامجون درو باز کرد
نامی:اوه سلام دلارام خوبی
ببین اعضا نیستن منم یه کار فوری دارم غذای جین هم روزانه لطفا مراقبش باش و...
دلارام:دادا نفس بکششش
باشه حواسم هست برو
نامجون رفتش منم رفتم داخل خونه
همین که رفتم بوی سوختگی کل خونه رو برداشته بود
رفتم داخل اشپزخونه که دیدم غذا و قابلمه هردو باهم سوخته
دلارام:فرزندم اخه مگه چیزی ازش مونده که بخوام مراقبش باشم؟😐😑
ای خدا خربکارس دیگر چه کنیم
هوففف الان اون یکی کجا رفته
جونگ کوک
جونگ کوک شیییی
کوکییییییی
ایشششششش
خرگوش عضله ایی( با داد)
کوک:خرگوش عضله ایی؟
دلارام: یا اکثر امام زاده ها
وحشت کردم
یه اهنی اوهونی بکن وقتی میای
سرمو با گرفتمو با یه قیافه کیوت و لباس و هیکل دختر کشش رو به رو شدم
ای خدا چقده تو ژذابیییی بشررررررر
کوک:میگم این بوی سوختنی از کجا میاد
دلارام:شاهکار لیدر گرامیست
کوک:ایییی بازممممم؟
دلارام:متاسفانه بله
عااا راستی چرا گفتی لباس ورزشی بیارم
کوک:عام من خب میخوام باهات مبارزه کنم
دلارام:اومممم اونوقت چه ورزشی؟
کوک:بوکس
دلارام:اوووو اوکی قبوله کجا بریم
کوک:دنبال بیا
دلارام:باشه
کوک:خب اول برو لباساتو عوض کن بعد بیا
دلارام:اوکی
لباسامو عوض کردمو( عکسشو میزارم)رفتم پیشش
کوک:خب شروع میکنیم
دلارام:وایسا یه سوال
من باهات مبارزه میکنی ولی اگه برنده بشم چه سودی واسه من داره و اگه تو ببری چطور؟
کوک:عاممم .....خب چطوره هرکی بازنده شد باید یکی از ارزو های برنده رو براورده کنه ......
اسلاید سوم:لباس کوک
اسلاید چهارم:لباس ورزشی دلارام
.
.
.
Part"13
سارینا:بله
عااا یعنی نه
یعنی چیزه خب
ایشششششش گند زدم
سریع رفتم داخل حموم اتاقش
°جیهوپ°
بدو بدو رفت داخل حموم
داشت همینجوری رژه میرفتو با خودش بلند بلند حرف میزد
هوپی:عاااا سارینا میدونستی حموم از جنس شیشه هست و همینطور ماته و منم دارم تورو میبینم و حرفاتم میشنوم؟
سارینا اومد بیرون یه اههه بلند گفتو از اتاق رفت بیرون
هوپی:دیوونه دوست داشتنی( مود من :دیوونه ی دوست داشتنی از دلم کاش نری خواستی کم باش ولی باش🤣😂😐😑)
صبح روز بعد
°دلارام°
دیشب جونگ کوک و دیدم و بهم گفت که فردا برم داخل باشگاه توی خونه و لباس ورزشی هم حتما با خودم بیارم
اما فکر نمیکنه اون خونه باشگاه داشته باشه
داره؟
لباسا مو پوشیدم ( عکسشو میزارم)
وسایلمم برداشتم و رفتم
زنگ زدم که نامجون درو باز کرد
نامی:اوه سلام دلارام خوبی
ببین اعضا نیستن منم یه کار فوری دارم غذای جین هم روزانه لطفا مراقبش باش و...
دلارام:دادا نفس بکششش
باشه حواسم هست برو
نامجون رفتش منم رفتم داخل خونه
همین که رفتم بوی سوختگی کل خونه رو برداشته بود
رفتم داخل اشپزخونه که دیدم غذا و قابلمه هردو باهم سوخته
دلارام:فرزندم اخه مگه چیزی ازش مونده که بخوام مراقبش باشم؟😐😑
ای خدا خربکارس دیگر چه کنیم
هوففف الان اون یکی کجا رفته
جونگ کوک
جونگ کوک شیییی
کوکییییییی
ایشششششش
خرگوش عضله ایی( با داد)
کوک:خرگوش عضله ایی؟
دلارام: یا اکثر امام زاده ها
وحشت کردم
یه اهنی اوهونی بکن وقتی میای
سرمو با گرفتمو با یه قیافه کیوت و لباس و هیکل دختر کشش رو به رو شدم
ای خدا چقده تو ژذابیییی بشررررررر
کوک:میگم این بوی سوختنی از کجا میاد
دلارام:شاهکار لیدر گرامیست
کوک:ایییی بازممممم؟
دلارام:متاسفانه بله
عااا راستی چرا گفتی لباس ورزشی بیارم
کوک:عام من خب میخوام باهات مبارزه کنم
دلارام:اومممم اونوقت چه ورزشی؟
کوک:بوکس
دلارام:اوووو اوکی قبوله کجا بریم
کوک:دنبال بیا
دلارام:باشه
کوک:خب اول برو لباساتو عوض کن بعد بیا
دلارام:اوکی
لباسامو عوض کردمو( عکسشو میزارم)رفتم پیشش
کوک:خب شروع میکنیم
دلارام:وایسا یه سوال
من باهات مبارزه میکنی ولی اگه برنده بشم چه سودی واسه من داره و اگه تو ببری چطور؟
کوک:عاممم .....خب چطوره هرکی بازنده شد باید یکی از ارزو های برنده رو براورده کنه ......
۴.۵k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.