یاااا… مگه چقدر خوابیدیم
یاااا… مگه چقدر خوابیدیم
مامان بزرگ ا/ت :از 11 صبح دیروز گرفتین خوابیدین تا الان که 8 صبحه
+ عووووووووفاه… .کوک
-بیدارش نکن
هینی کشیدم
+اونجووو… لیسووووو
دویدم و بغلشون کردم… هر دوشون گریه کردن
~خوبی?
+اوهوم خوبم قشنگم گریه نکن
-مطمئنی?
+اره الان که شماهارو دیدم بهترم شدم
~خوبه
+تعریف کنین ببینم… کی رسیدین ? اصلا چرا اومدین ??
-دلمون تنگ شد همین
+شماها هر وقت باهم دعوا میکنین دلتنگ من میشین… باز چیشده?
-ا/ت من نمیتونم… نمیتونم این دختره ی خل و چلو درک کنم ..تو هم که اینطوری… حتی نمیدونستم خوبی یا نه… یه زنگم نمیزنی… مردم از استرس (زد زیر گریه )
+هییییش اروم… اروم گریه نکن… لیسووو. تو دیگه چرا گریه میکنی?
~پاهات…
+خوبم ..دکتر گفت جاش نمیمونه
هر دوشون تو بغلم جا گرفتن
×عااام… مثل اینکه تو انتخاب همسر عجله کردما… انقدر سرو صدا نکنین
+اععع??? راست میگی ???پشیمونی ??
×اصلا… (لبامو بوسید)
~ا/ت میشه حرف بزنیم?
+اره ..بگو..
~تنهایی
+خیلی خب بیا بریم تو حیاط
رفتیم تو حیات
~(بغضش ترکید) ا/ت من… من یه کاری کردم که فقط میتونم به تو بگم
+چیشده لیسو…
~من ..من با تهیونگ… چیزه ..یعنی.. خوابیدم
+چییییی???
~اونجو هم چون فکر میکرد اینکارو کردم باهام دعوا کرد ..اما من به دروغ به اون گفتم نکردم
+عووووف لیسو عوووف
~ا/تتت
+جانم خواهرم
~تروخدا تو نرو.. تو دعوام نکن
+من چجوری دعوات کنم اخه… عیبی نداره ..فقط مراقب بودین دیگه نه ??
~اههه. ا/ت من بار اولم بود
+خب بابا خب جوری حرف میزنه انگار هیچ وقت فیلم یا وانشات اسمات نخونده
~خوندن با انجام دادنش زمین تا اسمون فرق داره ا/ت..راستی تو و کوک…?!
+نهههه بابااا
~عووف حالا تهیونگ با من قهر کرده
+اون دیگه چرا .?
~چون خواستم مخفی بمونه
+لیسو نباید بترسی… بنظرم اگه با اونجو حرف بزنی و همینارو به اونم بگی درکت میکنه
~تو کمکم میکنی بهش بگم ?
+باشه ..فعلا بیا بریم بالا…
#loveme°•
مامان بزرگ ا/ت :از 11 صبح دیروز گرفتین خوابیدین تا الان که 8 صبحه
+ عووووووووفاه… .کوک
-بیدارش نکن
هینی کشیدم
+اونجووو… لیسووووو
دویدم و بغلشون کردم… هر دوشون گریه کردن
~خوبی?
+اوهوم خوبم قشنگم گریه نکن
-مطمئنی?
+اره الان که شماهارو دیدم بهترم شدم
~خوبه
+تعریف کنین ببینم… کی رسیدین ? اصلا چرا اومدین ??
-دلمون تنگ شد همین
+شماها هر وقت باهم دعوا میکنین دلتنگ من میشین… باز چیشده?
-ا/ت من نمیتونم… نمیتونم این دختره ی خل و چلو درک کنم ..تو هم که اینطوری… حتی نمیدونستم خوبی یا نه… یه زنگم نمیزنی… مردم از استرس (زد زیر گریه )
+هییییش اروم… اروم گریه نکن… لیسووو. تو دیگه چرا گریه میکنی?
~پاهات…
+خوبم ..دکتر گفت جاش نمیمونه
هر دوشون تو بغلم جا گرفتن
×عااام… مثل اینکه تو انتخاب همسر عجله کردما… انقدر سرو صدا نکنین
+اععع??? راست میگی ???پشیمونی ??
×اصلا… (لبامو بوسید)
~ا/ت میشه حرف بزنیم?
+اره ..بگو..
~تنهایی
+خیلی خب بیا بریم تو حیاط
رفتیم تو حیات
~(بغضش ترکید) ا/ت من… من یه کاری کردم که فقط میتونم به تو بگم
+چیشده لیسو…
~من ..من با تهیونگ… چیزه ..یعنی.. خوابیدم
+چییییی???
~اونجو هم چون فکر میکرد اینکارو کردم باهام دعوا کرد ..اما من به دروغ به اون گفتم نکردم
+عووووف لیسو عوووف
~ا/تتت
+جانم خواهرم
~تروخدا تو نرو.. تو دعوام نکن
+من چجوری دعوات کنم اخه… عیبی نداره ..فقط مراقب بودین دیگه نه ??
~اههه. ا/ت من بار اولم بود
+خب بابا خب جوری حرف میزنه انگار هیچ وقت فیلم یا وانشات اسمات نخونده
~خوندن با انجام دادنش زمین تا اسمون فرق داره ا/ت..راستی تو و کوک…?!
+نهههه بابااا
~عووف حالا تهیونگ با من قهر کرده
+اون دیگه چرا .?
~چون خواستم مخفی بمونه
+لیسو نباید بترسی… بنظرم اگه با اونجو حرف بزنی و همینارو به اونم بگی درکت میکنه
~تو کمکم میکنی بهش بگم ?
+باشه ..فعلا بیا بریم بالا…
#loveme°•
۱۱.۲k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.