وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس

وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس 2
پارت پانزدهم
ویو ا.ت
رفتم سمت ایستگاه پلیس با چند تا پلیس رفتیم خونه سانا قرار شد من اول برم حرف بزنم و هر وقت اومدم بیرون اون ها دستگیرش کنن
در زدم و وارد خونه شدم سانا با دیدن من تعجب کرد
#ت،تو اینجا چیکار میکنی؟!
+فکر کردی مردم ؟!
#نه من...
+چرا مطمئنم همچین فکری کردی البته با اون تیری که زدی خودمم فکر کردم مردم
#تو...
+نترس به کوک جاتو نمیگم باهات کاری هم ندارم فقط اومدم باهات حرف بزنم
#کوک رو دوست داری؟!
+شاید قبلا نه ولی الان آره
#کوک...من دوسش داشتم ولی اون نه ...هرشب به حرفت داخل کشتی فکر میکنم راست میگفتی از اولم کسی نبود که منو بخواد
+من...
#ولی بد موقعی اومدی
+چ،چی؟!
#کاری باهات ندارم فقط میخواستم خودکشی کنم
+تو سختی های زیادی کشیدی ولی سعی کردی انتقام همه رو بگیری حالا من می‌خوام بهت بگم زندگی همیشه اون چیزی نیست که من و تو فکر میکنیم
تو از طرف خانوادت ترد شدی ولی بازم انتقام مرگشون گرفتی
#ازت یه چی می‌خوام
+چی؟!
#دیدم با پلیس ها اومدی ...ازت می‌خوام پسرم جیهو رو نگه داری
+می‌دونی که کوک...
#من هر،زه نبودم و نیستم نامزدم نداشتم فقط ...فقط ...داییم دایی چهل سالم اینکار رو کرد من نمی‌خواستم ازت خواهش میکنم جیهو رو نگه دار
+باشه
سانا از بغلم رد شد رفت بیرون جلو پلیس ها وایستاد
#من لی سانا هستم
اومدم بیرون پلیس ها سانا رو گرفتن
.ت بابت هر کاری که کردی و نکردی ممنون
پلیس ها سانا رو بردن رفتم داخل جیهو رو گرفتم وسایلش رو جمع کردم و بردم پیش سان
+سان بلیط کره بگیر بریم کره
@من نمیام برمیگردم جزیره
+اما...
@حواست به خودت باشه دوست شدن با تو از بهترین اتفاق های زندگیم بود
+(لبخند)
سان بلیط گرفت برای دو نفرمون رفتیم فرودگاه سان رو بغل کردم
+هر از گاهی با هانول بیا
،چی؟!
+روز آخری باهاش حرف زدم بهت وقت میده عاشق خودت کنیش الانم دوست داره ولی نه اونقدر
@ممنون ا.ت ممنون
+(خنده)...بای
@بای
با جیهو رفتیم سوار هواپیما شدیم بعد از چند ساعت رسیدیم کره و....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JUNGKOOK##fake
دیدگاه ها (۲)

وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس 2پارت شونزدهم (آخر)ویو ا...

وقتی قلدر مدرسه بود...پارت دوازدهم ویو بورام داشتیم همینجوری...

وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس 2پارت چهاردهم ویو کوک رف...

وقتی قلدر مدرسه بود....پارت یازدهم ویو بورام همینجوری داشتیم...

پارت ۷۶ فیک ازدواج مافیایی

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط