ببخشید دیر شدد
#تصادفی
پارت ۶
ویو کوک
تو خواب نازم بودم که این آلارم کوفتی به صدا در اومد
امروز قرار بود که با طراح مدمون یا همون ا.ت قرارداد ببندیم ساعت ۸ فک کنم باید اونجا میبودیم
الان ساعت ۷ بود
_پاشیددددد امروز کلی کار داریم
(هیچ کس جواب نداد)
_پاشیدددد(با داد)
+یا خدا یا هفت جد بنگتننننن چیشده کی مردهههه
ته:بسمالله رحمان رحیمممم من جوونم خدایا منو نکشششششش
_کی خواست تورو بکشه پاشید کاراتونو بکنید
امروز کای کار داریم
+باباا ولم کنننن میخوام بخوابمم(خوابالو)
_باش بخواب پس دیگه باهات قرار داد نمیبندیم
+نه نه گوه خوردممم
_پاشو پس کاراتو بکن
+باشههه من رفتم حموممم
ته:بری دیگه بر نگردی(اروم)
+شنیدمممم
ته:گفتم که بشنویییییی
_مگه تو رو این کراش نبودی؟
ته:چرا ولی خب باید یه جوری نشون بدم که نیستم بعدا توی یه محیط مناسب ازش خاستگاری میکننمممممم
_تسلیت میگم بهت
ته:چرا اونوقت
_چون........
ویو ا.ت
داشتم میرفتم حموم که یه صدایی شنیدم
_تو مگه رو این کراش نبودی؟
ته:(همونایی که گفت)
_تسلیت میگم بهت
ته:چرا
_چون پشتتو ببین
ته برگشت سمتم
ته: یا خدااااااا
+بیا اینجا کاریت ندارممممم
ته: پس اون دمپایی چیه دستتتتتخخخت
+این برام اینه که بکنم تو کو/نت تا بفهمی من جنده نیسمممممممم
ته:من کی گفتم تو جنده اییییی
+نمیدونم ولی من اینجوری برداشت کردمممممم
_واییییییییییی بس کنیددددد
ساعت ۷ نیم شدددد
نیم ساعت وقت داریممممم
+یا خدااا من رفتممم
_بروووو بدوووو
(پرش زمانی به کمپانی)
+واییی چقد بزرگ تر از شرکت ماسسسس
_ببخشیدا اینجا کمپانی بیگ هیته
+خیله خب حالا نکن تو چشمام
ته؛اصلا من میکنم تو چشمتتتت
+تو بکن تو کون
_وایی تورو خدا بس کنید مک بین شما دوتا افتادم عین صگو گربه میمونید
+اون شروع کرددددد
ته:دروغ میگه خوشد شروع کردددد
_خدایا شفا بده
رفتیم تو که اعضا رو دیدیم
_هیونگگگگ جان من بیا این دوتا رو از هم جدا کننن تا اینجا منو خوردنننن
جین:پس چجوری داری راه میری و حرف میزنی؟؟؟
_واییی هیونگگگگ
جین:باشه باباا
جدا شید از همممنم
+هوففف باشهههه
ته:باشههههه
رفتیم تو
پی دی نیم:خیلی خوش اومدید پسرا اون خانوم کیم خوشحالم میبینمتون
+سلام من هم همینطور
پی دی نیم:همه ی داستان هاتونو شنیدم تو هتل(با خنده)
+اوه بله
خب بریم برای قرار داد
پی دی نیم: بله حتما
(پرش زمانی به هتل ولی هنه چی تموم شد و قرار داد هارو بستن)(میدونم گشادم😔)
+واییی خسته شدم
همه با هم: ما هم
که یهو صدای زنگ در اومد
+بشینید من باز میکنم(اها راستی همه توی اتاق کوک ا.ت و ته هستن)
رفتم درو باز کردم که..........
ادامه دارد
پارت ۶
ویو کوک
تو خواب نازم بودم که این آلارم کوفتی به صدا در اومد
امروز قرار بود که با طراح مدمون یا همون ا.ت قرارداد ببندیم ساعت ۸ فک کنم باید اونجا میبودیم
الان ساعت ۷ بود
_پاشیددددد امروز کلی کار داریم
(هیچ کس جواب نداد)
_پاشیدددد(با داد)
+یا خدا یا هفت جد بنگتننننن چیشده کی مردهههه
ته:بسمالله رحمان رحیمممم من جوونم خدایا منو نکشششششش
_کی خواست تورو بکشه پاشید کاراتونو بکنید
امروز کای کار داریم
+باباا ولم کنننن میخوام بخوابمم(خوابالو)
_باش بخواب پس دیگه باهات قرار داد نمیبندیم
+نه نه گوه خوردممم
_پاشو پس کاراتو بکن
+باشههه من رفتم حموممم
ته:بری دیگه بر نگردی(اروم)
+شنیدمممم
ته:گفتم که بشنویییییی
_مگه تو رو این کراش نبودی؟
ته:چرا ولی خب باید یه جوری نشون بدم که نیستم بعدا توی یه محیط مناسب ازش خاستگاری میکننمممممم
_تسلیت میگم بهت
ته:چرا اونوقت
_چون........
ویو ا.ت
داشتم میرفتم حموم که یه صدایی شنیدم
_تو مگه رو این کراش نبودی؟
ته:(همونایی که گفت)
_تسلیت میگم بهت
ته:چرا
_چون پشتتو ببین
ته برگشت سمتم
ته: یا خدااااااا
+بیا اینجا کاریت ندارممممم
ته: پس اون دمپایی چیه دستتتتتخخخت
+این برام اینه که بکنم تو کو/نت تا بفهمی من جنده نیسمممممممم
ته:من کی گفتم تو جنده اییییی
+نمیدونم ولی من اینجوری برداشت کردمممممم
_واییییییییییی بس کنیددددد
ساعت ۷ نیم شدددد
نیم ساعت وقت داریممممم
+یا خدااا من رفتممم
_بروووو بدوووو
(پرش زمانی به کمپانی)
+واییی چقد بزرگ تر از شرکت ماسسسس
_ببخشیدا اینجا کمپانی بیگ هیته
+خیله خب حالا نکن تو چشمام
ته؛اصلا من میکنم تو چشمتتتت
+تو بکن تو کون
_وایی تورو خدا بس کنید مک بین شما دوتا افتادم عین صگو گربه میمونید
+اون شروع کرددددد
ته:دروغ میگه خوشد شروع کردددد
_خدایا شفا بده
رفتیم تو که اعضا رو دیدیم
_هیونگگگگ جان من بیا این دوتا رو از هم جدا کننن تا اینجا منو خوردنننن
جین:پس چجوری داری راه میری و حرف میزنی؟؟؟
_واییی هیونگگگگ
جین:باشه باباا
جدا شید از همممنم
+هوففف باشهههه
ته:باشههههه
رفتیم تو
پی دی نیم:خیلی خوش اومدید پسرا اون خانوم کیم خوشحالم میبینمتون
+سلام من هم همینطور
پی دی نیم:همه ی داستان هاتونو شنیدم تو هتل(با خنده)
+اوه بله
خب بریم برای قرار داد
پی دی نیم: بله حتما
(پرش زمانی به هتل ولی هنه چی تموم شد و قرار داد هارو بستن)(میدونم گشادم😔)
+واییی خسته شدم
همه با هم: ما هم
که یهو صدای زنگ در اومد
+بشینید من باز میکنم(اها راستی همه توی اتاق کوک ا.ت و ته هستن)
رفتم درو باز کردم که..........
ادامه دارد
۱۳.۱k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.