ته: گفتم این دره گوهو باز کن(داد عصبی)
ات: چاگیا اروم باش درو باز میکنم الان
اروم درو باز کردم و فرار کردم به اون ور اتاق و دستمو گذاشتم رو سرمو و پامو تو خودم جمع کردم که قدمش بهم نزدیک شد و از گوشه نگا میکردم
ات: جیغغغغغ
خم شد و موهامو زد کنار و گرفتم بغل و بعد شروع کرد به بوس کردنم
ته: میدونستی میترسی خیلی کیوت میشی
ات: چی شد الان؟
ته:اره عصبی بودم وقتی دیدمت نمیتونم عصبی باشم چاگیا یوری دختر خالمه و خب ارمیا فک میکنن من باهاش رابطه دارم و اذیتش کردنش و فقد بغلش کردم
ات: خیلی عوضیی میدونی چقد ترسیدم اشغال (گریه)
و شروع کردم به زدنش
ته: شکر خوردم ببخشید گریه نکن دیگه وقتی اشکاتو میبینم دلم میریزه وایی چشات خیلی خوشگلن
و شروع کرد به پاک کردن اشکام و گرفتم بغل
ته: ببین هرکاری بگی میکنم فقد گریه نکن
ات: اممم(لبخند شیطانی)
ته: وای یا خداااا
ات: به مامانت زنگ بزن و بگو (حوصله نوشتنشو ندارم خودتون میفهمین)
ته: نه نمیگم
ات: بخدا اگه زنگ نزنی دیگه باهات حرف نمیزنم میدونی که زیر قولم نمیزنم
ته: چاگیاااا باشه
و شروع کرد به زنگ زدن
(مامان ته: م ت)
م ت: الو
ته: ماماننن سلام میگم من رفتم دستشویی بعد در قفل شده کسیم خونه نیس بیا کمکممم بوی خیلی وحشتناکی میاددد
ات: در حال پاره شدن در اثر خنده
م ت: چی گفتی؟ واقعن ریدی اب قطعه الان من چه گوهی بخورم بچم اندازه خرسی شده بازم من باید گوهشو پاک کنم مردددد بیا ببین بچت چجوری ریده (داد)
ته: عای ات بذار قطع کنم ببین چی کارت میکنم(ارام)
م ت: اصن من باید پدر تورو درارم عروسمو ول کردی عروس به اون گلی و درس خونی عای الان میام ببین چی کارت میکنم تو این سنت باید بیام گوهتو جمع کنم
گوشیو گرفتم
ات: مامان جون(خنده) میگم این چالش بود و اینکه ما داریم دوباره قرار میذاریم
م ت: واقعن؟
ات: بله
م ت: خب الان میام تا ببینمت
ات: بباشه حتما بیاین
ته: الان راحت شدی؟
ات: وای خیلی خوب بود فقد اون موقعی که باباتو صدا کردد(خنده)
ته: اره اینجوری بودا مرددددد بیا ببین بچت چجوری ریده(ادا درمیاره)
ات: فقد بایات که از اون دور ریکشنش این بوده که من چه گوهی خوردم که انقد عصبی شد(خنده)
ته: وای ات عاشقتم خیلی خوبی
و پیشونیمو بوس کرد
که یهو تلفن زنگ خورد
م ت: پسرم ما بجاش فردا با فامیلو اینا میایم خونت الان نمیتونم بای
ته: ات باید غذا درس کنیا
ات: باشه
میدونم مسخره بود ببخشید به حاطر همین شرایطو کم میذارم
۳ لایک و ۳ کامنت
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.