نمونهی ترسناک از زنده به گور شدن

 ۱۰ نمونه‌ی ترسناک از زنده به گور شدن

۱۰) ویرجینیا مک دونالد ۱۸۵۱
ویرجینیا مک‌دونالد با پدرش زندگی می‌کرد. او بیمار شد، جانش را از دست داد و در قبرستان گرین‌وود، بروکلین، دفن شد. بعد از مراسم تدفین، مادر ویرجینیا گفت که فکر می‌کند دخترش نمرده، و بر این مسئله تأکید کرد. اعضای خانواده بیهوده تلاش کردند مادر را متقاعد کنند که دخترش مرده. بالاخره او آنقدر بر زنده به گور شدن دخترش اصرار کرد که اعضای خانواده موافقت کردند جسد را بیرون آوردند. آنان، وحشت‌زده، با جسد ویرجینیا رو به رو شدند که به یک سمت خوابیده. او دست‌هایش را به شدت گاز گرفته بود و تمام آثار زنده به گور شدن در وی هویدا بود.
نکته‌ی جالب: وقتی کلیسای Les Innocent در پاریس، فرانسه، از مرکز شهر به حومه‌ی آن منتقل شد، تعداد اسکلت‌هایی که صورتشان به سمت زمین بود، بسیاری از مردم و تعدادی از دکترها را قانع کرد که زنده به گور شدن، امری است بسیار شایع.


۹) مادام بلاندن ۱۸۹۶
وقتی همه گمان کردند که مادام بلاندن فوت کرده، وی، در مقبره‌ی خانواده‌ی بلاندن در کلیسای کوچک روح‌القدس در باسیگستوک انگلستان دفن شد. این مقبره، زیر یک مدرسه‌ی پسرانه بود. روز بعد از به خاکسپاری، پسرها هنگام بازی، صدایی از مقبره‌ی زیر مدرسه‌شان شنیدند. یکی از پسرها خود را دوان دوان به معلمش رساند و خبر شنیده شدن صداها را به او داد. خادم کلیسا را احضار کردند. مقبره و تابوت درست در لحظه‌ای باز شدند که مادام بلاندن نفس آخرش را می‌کشید. تمام تلاش‌ها برای احیا کردن او، بی‌نتیجه ماند. وی، در عذاب جان کندن، صورتش را دیوانه‌وار چنگ زده بود و ناخن‌های دستش را تا ته جویده بود.
نکته‌ی جالب: در طی قرون ۱۸ و ۱۹، طرح‌های فراوانی برای تابوت‌های ایمنی پیشنهاد شد. ساختار تابوت امنیتی به گونه‌ای بود که اگر فردی، زنده دفن می‌شد، می‌توانست دیگران را مطلع کند.


۸) مقاله‌ی New York Times 1886
«ووداستاک، انتاریو، ۱۸ ژانویه – چندی پیش، در اینجا، دختری به نام کالین، به طور ناگهانی فوت کرد، یعنی این طور تصور می‌شد که فوت کرده. یک یا دو روز قبل، جسد او را جهت انتقال به یک محل دفن دیگر، از خاک بیرون آورند و مشخص شد که این دختر، زنده به گور شده است. کفن وی پاره پاره شده بود، زانوهایش نزدیک چانه‌اش قرار داشت، یکی از بازوانش زیر سرش بود و حالات چهره‌اش، حکایت از عذابی موحش داشت.»
نکته‌ی جالب: در قرن نوزدهم، دکتر تیموتی کلارک اهل ورمونت، به حدی نگران زنده به گور شدن بود که ترتیبی داد در دخمه‌ای خاص، مجهز به یک لوله‌ی تنفسی و پنجره‌ای برای نگاه کردن به دنیای زندگان در ۲ متر و ۹۰ سانتی بالای سرش، دفن شود.


۷) مقاله‌ی Daily Telegraph 1889
«گرنوبل، ۱۸ ژانویه – یک ژاندارم، چند روز پیش، در دهکده‌ای نزدیک گرنوبل، زنده به گور شده بود. این مرد، در اثر مصرف مشروبات الکلی مست شده، به خواب عمیقی رفته بود. وقتی او بعد از ۱۲ ساعت، از خواب بیدار نشد، دوستانش گمان بردند فوت کرده، به خصوص که بدنش، همچون بدن جسد، سفت شده بود. اما وقتی مأمور کفن و دفن، نعش ژاندارم نگون‌بخت را داخل قبر می‌گذاشت، از درون تابوت، صدای ناله و ضربه شنید. وی بلافاصله در کنار تابوت، سوراخ هایی ایجاد کرد تا ژنرال بتواند نفس بکشد و سپس در تابوت را گشود. اما ژاندارم، طی تلاش‌های وحشیانه اما بی‌ثمرش برای باز کردن تابوت، به طرز فجیعی به سر خود آسیب رسانده و جان سپرده بود.
نکته‌ی جالب: ترس از زنده به گور شدن را taphephobia می‌گویند. taphephobia از واژه‌ی یونانی taphos به معنای «قبر» و phobia از واژه‌ی یونانی phobos به معنای «ترس» گرفته شده، که معنای آن می‌شود ترس از قبر، یا ترس از زنده دفن شدن در قبر

۶) مقاله‌ی Sunday Times 1838
«تونن، ۳۰ دسامبر – چندی پیش یک مورد وحشتناک از زنده به گور شدن در تونن، Lower Garonne، اتفاق افتاد. قربانی، مردی بود در عنفوان جوانی. هنوز بیش از چند بیل خاک توی قبرش ریخته نشده بود که صدایی از درون تابوتش شنیده شد. گورکن که به شدت وحشت کرده بود، بلافاصله برای کمک گرفتن، از محل دور شد. در این مدت، جمعیت قابل توجهی در اطراف قبر جمع شدند و وقتی او برگشت، بر باز کردن در تابوت اصرار ورزیدند. با باز شدن اولین تخته‌ها، شکی باقی نماند که مرد بیچاره، زنده در تابوت نهاده شده. چهره‌ی وی از شدت عذاب منقبض شده بود. جوان بدبخت بازوهایش را با تقلای بسیار از کفنش که محکم به دورش پیچیده بودند، بیرون کشیده بود. پزشکی که در صحنه حاضر بود، رگی را شکافت، اما خون خارج نشد. مرد نگون‌بخت، جان خود را از دست داده بود.»


۵) مجله‌ی British Medical 1877
«۸ دسامبر – طبق شواهد، زنی که چندی پیش با تمام تشریفات، دفن شده بود، بر خلاف تصور اطرافیانش، زنده، و در حالت بی‌هوشی بوده. چند روز بع
دیدگاه ها (۱۱)

آخرین بی خوابی! سلام من سهیل پازوکی یکی از علاقه مند به ما...

دانستنیهای عجیب.جالب ترسناک(۱)درباره جن:محل زندگی جن ها{اونه...

شنا در خون! مجید محسنی پسری جوان و پرتلاش بودکه شبانه روز ...

اشیایی که جان صاحبانشان را به لب رساندندهمه‌چیز در خانه به ...

..... ز #دانایان بوَد این نکته مشهورکه #دانش در کُتب، داناست...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط