وقتی باهات قهر بوددو پارتی
وقتی باهات قهر بود(دو پارتی)
پارت(¹)
از صب هوسوک با من قهر کرده بود خب مشکل اوم منشی بیشعورشه که همش به عشق من میچسبه
فکش بک به صب:٪
داشتیم صبونه میخوردیم گوشی جیهوپ زنگ خورد
جیهوپ گفت بزار رو بلند گو چون داشت کار انجاممیداد
میسو: جیهوپ گوشیت
جیهوپ: عشقم جواب بده بزار رو بلند گو میبینی که کار دارم
میسو:اخه کی سر سفره غذا کار میکنه اول غذاتو بخور بعد
جیهوپ: حالا ی تلفن دیگه
میسو: باشه بابا
میسو تلفونو جواب داد گذاشت رو بلند گو
جیهوپ:بله ؟؟
لیا: الو عشقم چطوری امروز نیومدی؟؟
جیهوپ به میسو نگاه کرد میسو خیلی عصبانی بود
جیهوپ: خانم چوی یکبار دیگه این حرفو بزنین اخراجین
لیا: حالا جیشده چرا ناراحت میشی عزیزم؟؟
میسو سری تلفونو برداشت وگفت: خانم لیا به کسی که دارین میگین عشقم زن و زندگی داره لطفا دیگه مزاحم نشین
بعد تلفونو قط کرد و روبه جیهوپ گفت: این هر روز همینطوریه؟؟*عصبانی*
جیهوپ: خب....
میسو: خب چی ینی همیشه اینطوریه و تو هیچ کاری نمیکنی *داد* اگه باهاش خوشی و دوست داری هر روز ببینیش برو پیش عشقت*با داد*
جیهوپ: اروم باش عشقم چیزی نشده که باش فردا رفدم اخراجش میکنم
میسو: هع اخراج اگه میخواستی تا الان هزار بار اخراج شده بود پس خودت نمیخوای
جیهوپ:بسه دیگه*داد*بزار منم حرف بزنم
میسو: حرفی نمونده اقای جونگ
میسو سریع رفت تو اتاق در و قفل کرد
جیهوپ هم کتشو برداشت از خونه زد بیرون
پایان فلش بک:/
اهههه چرا نیومده ساعت ۱۰ شب شده
باشه بابا من اشتباه کردم ولی اونم مقصر بود
خوابمم نمیبرد اخه شبا فثط تو بغل جیهوپ خوابم میبره
خدایا الان کجاست ینی؟؟
ی دفه صدای در اومد بلند شدم رفتم سمت در دیدم.....
پارت(¹)
از صب هوسوک با من قهر کرده بود خب مشکل اوم منشی بیشعورشه که همش به عشق من میچسبه
فکش بک به صب:٪
داشتیم صبونه میخوردیم گوشی جیهوپ زنگ خورد
جیهوپ گفت بزار رو بلند گو چون داشت کار انجاممیداد
میسو: جیهوپ گوشیت
جیهوپ: عشقم جواب بده بزار رو بلند گو میبینی که کار دارم
میسو:اخه کی سر سفره غذا کار میکنه اول غذاتو بخور بعد
جیهوپ: حالا ی تلفن دیگه
میسو: باشه بابا
میسو تلفونو جواب داد گذاشت رو بلند گو
جیهوپ:بله ؟؟
لیا: الو عشقم چطوری امروز نیومدی؟؟
جیهوپ به میسو نگاه کرد میسو خیلی عصبانی بود
جیهوپ: خانم چوی یکبار دیگه این حرفو بزنین اخراجین
لیا: حالا جیشده چرا ناراحت میشی عزیزم؟؟
میسو سری تلفونو برداشت وگفت: خانم لیا به کسی که دارین میگین عشقم زن و زندگی داره لطفا دیگه مزاحم نشین
بعد تلفونو قط کرد و روبه جیهوپ گفت: این هر روز همینطوریه؟؟*عصبانی*
جیهوپ: خب....
میسو: خب چی ینی همیشه اینطوریه و تو هیچ کاری نمیکنی *داد* اگه باهاش خوشی و دوست داری هر روز ببینیش برو پیش عشقت*با داد*
جیهوپ: اروم باش عشقم چیزی نشده که باش فردا رفدم اخراجش میکنم
میسو: هع اخراج اگه میخواستی تا الان هزار بار اخراج شده بود پس خودت نمیخوای
جیهوپ:بسه دیگه*داد*بزار منم حرف بزنم
میسو: حرفی نمونده اقای جونگ
میسو سریع رفت تو اتاق در و قفل کرد
جیهوپ هم کتشو برداشت از خونه زد بیرون
پایان فلش بک:/
اهههه چرا نیومده ساعت ۱۰ شب شده
باشه بابا من اشتباه کردم ولی اونم مقصر بود
خوابمم نمیبرد اخه شبا فثط تو بغل جیهوپ خوابم میبره
خدایا الان کجاست ینی؟؟
ی دفه صدای در اومد بلند شدم رفتم سمت در دیدم.....
- ۵۰.۱k
- ۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط