تو واقعا کی هستی
تو واقعا کی هستی
پارت ۱۵
وضعیت بدی بود همه چی خراب شده بود مراسم ازدواج بهم خورده بود کوک باهام حرف نمیزد و همش یا بیرون بود یا اتاق کارش این سوک و تهيونگ ام ناپدید شده بودن رونا حال خوبی نداشت
هم من هم رونا حالمون بد بود
گوشیم و در آوردم و به کسی که چند روز پیش بهم زنگ زده بود زنگ زدم
هوش سیاه
ا.ت: نمیتونم زیاد حرف بزنم ولی کسی که دنبالشی اینجاس داخل عمارت جئون جونگ کوک
و قطع کردم و سیمکارتم و عوض کردم و از اتاق خارج شدم نگاهی به رونا که روی مبل نشسته بود و زانو هاش و توی شکمش جمع کرده بود کردم و رفتم داخل اتاق کار کوک
کوک: مگه نگفتم موقع کار مزاحمم نشینن ها
با سردی بهش گفتم
ا.ت: اگر دوسم نداری حست متقابله پس من از عمارتت میرم خدافظ
و از عمارت خارج شدم
به سمت کوچه های بغلی رفتم که نگاهم به
پارت ۱۵
وضعیت بدی بود همه چی خراب شده بود مراسم ازدواج بهم خورده بود کوک باهام حرف نمیزد و همش یا بیرون بود یا اتاق کارش این سوک و تهيونگ ام ناپدید شده بودن رونا حال خوبی نداشت
هم من هم رونا حالمون بد بود
گوشیم و در آوردم و به کسی که چند روز پیش بهم زنگ زده بود زنگ زدم
هوش سیاه
ا.ت: نمیتونم زیاد حرف بزنم ولی کسی که دنبالشی اینجاس داخل عمارت جئون جونگ کوک
و قطع کردم و سیمکارتم و عوض کردم و از اتاق خارج شدم نگاهی به رونا که روی مبل نشسته بود و زانو هاش و توی شکمش جمع کرده بود کردم و رفتم داخل اتاق کار کوک
کوک: مگه نگفتم موقع کار مزاحمم نشینن ها
با سردی بهش گفتم
ا.ت: اگر دوسم نداری حست متقابله پس من از عمارتت میرم خدافظ
و از عمارت خارج شدم
به سمت کوچه های بغلی رفتم که نگاهم به
۱۱.۱k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.