پارت. 15
#پارت. 15
اصلا باورم نمیشد هانیه همچین کاری کرده باشه، منکه میخواستم باهاش حرف بزنم اون اول این دعوارو شروع کرد،
امیر حسین هانیه رو خیلی دوست داشت ولی هانیه ولش کرد و الانم ک پیش حسامه
2 سالی میشد خبری از امیر حسین نداشتم و خطمم عوض کرده بودم اون یکی خطم خاموش بود ولی امیر حسین فقط همون یه خطمو داشت
تصمیم گرفتم اون خطمو روشن کنمو بهش زنگ بزنم
وقتی بهش زنگ زدم با 2،3 بوق اول جواب داد
پارسال دوست امسال آشنا آیدا خانم
خندیدمو گفتم
ب خدا خطمو باید خاموش میکردم یه دست گلی ب آب داده بودم نمیشد هیج جوره جمعش کرد مجبور شدم این خطمو خاموش کنم
گفت
اشکالی نداره، چه خبر از هانیه؟
فهمیدم هنوزم دوسش داره
گفتم
از منو تو ک بهتره میای بام؟ کارت دارم
گفت
اره نیم ساعت دیگ اونجام و بعدش قطع کرد
هنوزم دلیل اصلی جداییشونو نمیدونم ولی کار هانیه
بود امیر حسین خیلی دوسش داشت و داره
حاضر شدم و رفتم سمت بام
امید وارم امیر بتونه کمکم کنه
اصلا باورم نمیشد هانیه همچین کاری کرده باشه، منکه میخواستم باهاش حرف بزنم اون اول این دعوارو شروع کرد،
امیر حسین هانیه رو خیلی دوست داشت ولی هانیه ولش کرد و الانم ک پیش حسامه
2 سالی میشد خبری از امیر حسین نداشتم و خطمم عوض کرده بودم اون یکی خطم خاموش بود ولی امیر حسین فقط همون یه خطمو داشت
تصمیم گرفتم اون خطمو روشن کنمو بهش زنگ بزنم
وقتی بهش زنگ زدم با 2،3 بوق اول جواب داد
پارسال دوست امسال آشنا آیدا خانم
خندیدمو گفتم
ب خدا خطمو باید خاموش میکردم یه دست گلی ب آب داده بودم نمیشد هیج جوره جمعش کرد مجبور شدم این خطمو خاموش کنم
گفت
اشکالی نداره، چه خبر از هانیه؟
فهمیدم هنوزم دوسش داره
گفتم
از منو تو ک بهتره میای بام؟ کارت دارم
گفت
اره نیم ساعت دیگ اونجام و بعدش قطع کرد
هنوزم دلیل اصلی جداییشونو نمیدونم ولی کار هانیه
بود امیر حسین خیلی دوسش داشت و داره
حاضر شدم و رفتم سمت بام
امید وارم امیر بتونه کمکم کنه
۲.۸k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.