part¹⁷
از اتاق خارج شدم وبه سمت هال رفتم، کوک در حال نگاه کردن تلویزیون بود و گوشیش هم کنارش بود!سوالی نگاهش کردم که بهم نگاه انداخت
_چیه
+چیکار داشتی؟*جدی و بی حس
_اماده شو باید شام بریم رستوران بوتین
+من سیرم!*جدی
_من ازت پرسیدم گشنه ای یا سیر؟*با جدیت تمام
+حالم ازت بهم میخوره*کفری
_هرشب که برخلافش رو نشون میدی*پوزخند
به شدت داغ کرده و عصبی بودم،چقدر یک فرد میتونه پرو باشه ، چون حوصله کل کل نداشتم چیزی نگفتم و رفتم داخل اتاق و از روی عصبانیت جیغ خفه ای کشیدم
⁰⁹/⁰⁰ pm_ رستوران بوتین
کوک رفته بود سرویس بهداشتی تا دستاش رو بشوره و منم چون گوشیم رو خونه جا گذاشته بودم گوشی کوک رو گرفته بودم و در حال عکس گرفتن از محیط و آدم های اونجا بودم،وایبی داشت قشنگ بود و دلنشین بود؛در حال فیلم گرفتن از اطراف بودم که چشمم خورد به کسی که از دیدنش نفرت داشتم اون اینجا چیکار میکنه مگه الان نباید امریکا باشه؟،چند ثانیه ای نگاهم روش زوم بود و اون هم با سنگینی نگاهم به سمتم برگشت و نگاهی بهم کرد و با دیدنم اول متعجب شد و بعد لبخندی زد،از سر میزش بلند شد و اومد سمت میزمون که همون موقع کوک که تبدیل به ناجیم شده بود اومد،
+چقدر طولش دادی ؟
کوک نشست سر میز و با پوزخندی که روی لب داشت نگاهم کرد:_دل تنگم بودی؟
چشمم به شخص مورد نظر بود که سر جا خشکش زد و بعد برگشت سر میزش،هوفی کشیدم به کوک نگاه کردم
+شاید
After dinner
احساس سنگینی و تشنگی شدیدی داشتم به کوک که بهش میخورد هم حس باشیم نگاه کردم
_دیرینک بخوریم؟
+اره ولی بریم خونه بخوریم
سرش رو تکون داد و موافقت کرد از سر میز پاشدم و به اطرافنگاهی انداختم خدا رو شکر شخص مورد نظر رفته بود...
⁰¹/⁰⁶ am _we are drunk!
+بیبی یکم بیشتر بریز*با خنده از روی مستی
لیوان رو به سمت کوک بردم ولی لیوان رو ازم گرفت و با ملایمت دست رو سرم کشید
_خیلی خوردی ظریفت بالایی هم نداری حالت بد میشه کار دستمون میدی
شرایط:
follow:¹⁸³
like:²⁴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.