پارت دوازدهم فیک مافیای جذاب من:
پارت دوازدهم فیک مافیای جذاب من:
( غذا رو میخورن و میان خونه و شب میشه٫تهیونگ آن رو بغل کرده و داره با موهاش بازی میکنه)
-ات؟
+جانم ؟
-چرا فکر کردی که دارم با یونا بهت خیانت میکنم ؟
+چون از زاویه من داشتی بغلش میکردی و بوسش میکردی
-خب چرا اینقدر ناراحت شدی
(ات توی بغل تهیونگ میچرخه و به سمت صورتش )
+تو بودی ناراحت نمیشدی ؟
-اصلا حرفش رو نزن بغضم میگیره
+پس ساکت باش
-ولی آخه من عاشقتم ......
+منم همینقدر عاشقتم (لباش رو میزاره روی لبای تهیونگ )
-ولی من خیلی بیشتر دوست دارم
+تهیونگ داشتم درمورد یه موضوعی حرف میزدم
-چه موضوعی
+من خیلی دوست دارم و میخوام باهات ازدواج کنم چون نمیتونم قبلش باهات رابطه داشته باشم
-نمیتونی ؟!
+آره رسم خانواده ماست و اگر ضدش عمل کنم برام بد میشه
-اوممم ولی ما همو نمیشناسیم
+آها ولی برای رابطه همو میشناسیم ؟
-ات منظورم این نبود
+چرا دیگه تو قصدت از دوستی با من همینه
-چی ؟!نه
+دقیقا همینه ریکشن خودتو دیدی ؟؟
-ات تروخدا بس کن
+تو هم مثل بقیه ای
-ات عزیزم آروم باش من میدونم این رفتارت بخاطر چیه
+اصلا هم نمیدونی
-فقط بیا بغلم همین
+...............
-ات چند ساعت دیگه باید بریم مهمونی
+چی؟ چه مهمونی ؟ من لباس ندارم
-چون مهمونی خیلی مهمی هست من برات لباس رو خریدم میکاپ ارتیست هم الان میاد و ارایشت میکنه اوکی؟
+باشه
(ات و تهیونگ کارشون رو انجام میدن)
+ات آماده ای ؟ بیا بیرون دیگه
-اومدم
(ات میاد بیرون و یه لباس خیلی خوشگل تنش هست و مثل ماه شده )
-واو ات خیلی خوشگل شدی نمیتونی بیای
+چی چرا ؟؟
-چون همه عاشقت میشن ولی باید بیای دیگه
+مسخره
(رفتن به مهمونی )
(سلام آقا خوبین
-بله آقای کانگ
(وام چه خانم زیبایی
-پارتنر بنده هستن
+سلام
(واو یا پارتنر نداری یا خوشگلشو داری
-بله دیگه
+وای اینجوری نیست
(خب از مهمونی لذت ببرین و بعد از پذیرایی از خودتون برین طبقه بالا
-اوکی
( غذا رو میخورن و میان خونه و شب میشه٫تهیونگ آن رو بغل کرده و داره با موهاش بازی میکنه)
-ات؟
+جانم ؟
-چرا فکر کردی که دارم با یونا بهت خیانت میکنم ؟
+چون از زاویه من داشتی بغلش میکردی و بوسش میکردی
-خب چرا اینقدر ناراحت شدی
(ات توی بغل تهیونگ میچرخه و به سمت صورتش )
+تو بودی ناراحت نمیشدی ؟
-اصلا حرفش رو نزن بغضم میگیره
+پس ساکت باش
-ولی آخه من عاشقتم ......
+منم همینقدر عاشقتم (لباش رو میزاره روی لبای تهیونگ )
-ولی من خیلی بیشتر دوست دارم
+تهیونگ داشتم درمورد یه موضوعی حرف میزدم
-چه موضوعی
+من خیلی دوست دارم و میخوام باهات ازدواج کنم چون نمیتونم قبلش باهات رابطه داشته باشم
-نمیتونی ؟!
+آره رسم خانواده ماست و اگر ضدش عمل کنم برام بد میشه
-اوممم ولی ما همو نمیشناسیم
+آها ولی برای رابطه همو میشناسیم ؟
-ات منظورم این نبود
+چرا دیگه تو قصدت از دوستی با من همینه
-چی ؟!نه
+دقیقا همینه ریکشن خودتو دیدی ؟؟
-ات تروخدا بس کن
+تو هم مثل بقیه ای
-ات عزیزم آروم باش من میدونم این رفتارت بخاطر چیه
+اصلا هم نمیدونی
-فقط بیا بغلم همین
+...............
-ات چند ساعت دیگه باید بریم مهمونی
+چی؟ چه مهمونی ؟ من لباس ندارم
-چون مهمونی خیلی مهمی هست من برات لباس رو خریدم میکاپ ارتیست هم الان میاد و ارایشت میکنه اوکی؟
+باشه
(ات و تهیونگ کارشون رو انجام میدن)
+ات آماده ای ؟ بیا بیرون دیگه
-اومدم
(ات میاد بیرون و یه لباس خیلی خوشگل تنش هست و مثل ماه شده )
-واو ات خیلی خوشگل شدی نمیتونی بیای
+چی چرا ؟؟
-چون همه عاشقت میشن ولی باید بیای دیگه
+مسخره
(رفتن به مهمونی )
(سلام آقا خوبین
-بله آقای کانگ
(وام چه خانم زیبایی
-پارتنر بنده هستن
+سلام
(واو یا پارتنر نداری یا خوشگلشو داری
-بله دیگه
+وای اینجوری نیست
(خب از مهمونی لذت ببرین و بعد از پذیرایی از خودتون برین طبقه بالا
-اوکی
۸.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.