Part126....
#Part126....
روزعروسیمون به خرج خودم کل خانوادشواوردم کره وعروسیمونوبرگزارکردیم بعدازاونم یکم رابطشون باهامون بهترشدحتی دوماه بعداز بدنیا امدن یولارفتیم ایران همشون ازمون استقبال کردن خانوادش ادمایه خیلی خوبی بودن اونام عاشق یولاشده بودن حتی هنوزم زنگ میزنن تاصداشو بشنون رستام ازاونموقع خیلی خشحالتره بقیه اعضام عروسیشونو گرفتن فقط نامیوجیهوپن که هنوزدوست دخترپسرن اونام دخترایه خوبین همونایین که تویه موزیک ویدئویه دوسال پیشمون کاپلشون بودن رویه تخت درازکشیده بودیموبه یولانگاه میکردیم که باپاهاش بازی میکرد+راستی رستامیدونی کتابمون هزارتایه دیگشم فروش رفت_واقعا+اره امروزاقایه جانگ گفت واینکه من یه هفته دیگه تویه شیکاگوبااعضاکنسرت داریم_چقد میمونی+شایدچهارروزنمیدونم_دلم برات تنگ میشه +خب میخوای باهم بریم_میشه+اره چرانشه_خوبه یه تنوعیم میشه+اره خوابت میاد؟_ن چطور+چرا خوابت میادخسته ای بیااینجابخواب زدم روبازوم که یول روبرداشت وامدتوبغلم بعدازاینکه خوابید گذاشتش توتختشو امدتوبغلم که نفهمیدم چیشد خوابمون بردمن الان خیلی خشبختم برایه داشتن یه خوانواده دوستا وفنایی که همیشه کنارمونن ماتویه کتابمون اززندگیمون گفتیم دردایی که کشیدیم روزایی که گذروندیم زخمایی که برداشتیم حرفایی که داشتیم وارزویی که داشتیم ارزویه مابزرگ بودولی دست نیافتنی نبودما میخواستیم باهم باشیم بدون درد باحمایت مااین کتابونوشتیم برایه همه عاشقایی که فکرمیکنن عشقشون ممنوعس اره عشق ماممنوعه بودولی ماممکنش کردیم اسمشم گذاشتیم عاشقم شوتایادمون باشه همیشه عاشق هم باشیم دوست داشتن کافی نیس پس«عاشقم شو»
the and
سلام به کسایی که تااینجامنواین داستان خیالیمودنبال کردن نمیدونم چجوری بوده ولی تمام سعیموکردم که شماازخوندنش لذت ببرین وپشیمون نشین من خودم باهاش خندیدم گریه کردم باشخصیتاش توزهنم زندگی کردم امیدوارم که برایه شماهم همینطوربوده باشه خب رمان عاشقم شوهم تموم شدولی زندگیامون هنوزم ادامه داره به خاطرچیزایی که میخواین بجنگینوتسلیم نشین امیدوارم همتون به چیزایی که میخواین برسین خلاصه که موفق باشین وممنون بازم ازهمتون اگه این رمانمو دوست داشتین یه رمان تهکوکم میخوام بنویسم البته دوست دختردارن اگه درخواستش زیادباشه مینویسمش اسمشم اربابان عمارت عشقه:)
روزعروسیمون به خرج خودم کل خانوادشواوردم کره وعروسیمونوبرگزارکردیم بعدازاونم یکم رابطشون باهامون بهترشدحتی دوماه بعداز بدنیا امدن یولارفتیم ایران همشون ازمون استقبال کردن خانوادش ادمایه خیلی خوبی بودن اونام عاشق یولاشده بودن حتی هنوزم زنگ میزنن تاصداشو بشنون رستام ازاونموقع خیلی خشحالتره بقیه اعضام عروسیشونو گرفتن فقط نامیوجیهوپن که هنوزدوست دخترپسرن اونام دخترایه خوبین همونایین که تویه موزیک ویدئویه دوسال پیشمون کاپلشون بودن رویه تخت درازکشیده بودیموبه یولانگاه میکردیم که باپاهاش بازی میکرد+راستی رستامیدونی کتابمون هزارتایه دیگشم فروش رفت_واقعا+اره امروزاقایه جانگ گفت واینکه من یه هفته دیگه تویه شیکاگوبااعضاکنسرت داریم_چقد میمونی+شایدچهارروزنمیدونم_دلم برات تنگ میشه +خب میخوای باهم بریم_میشه+اره چرانشه_خوبه یه تنوعیم میشه+اره خوابت میاد؟_ن چطور+چرا خوابت میادخسته ای بیااینجابخواب زدم روبازوم که یول روبرداشت وامدتوبغلم بعدازاینکه خوابید گذاشتش توتختشو امدتوبغلم که نفهمیدم چیشد خوابمون بردمن الان خیلی خشبختم برایه داشتن یه خوانواده دوستا وفنایی که همیشه کنارمونن ماتویه کتابمون اززندگیمون گفتیم دردایی که کشیدیم روزایی که گذروندیم زخمایی که برداشتیم حرفایی که داشتیم وارزویی که داشتیم ارزویه مابزرگ بودولی دست نیافتنی نبودما میخواستیم باهم باشیم بدون درد باحمایت مااین کتابونوشتیم برایه همه عاشقایی که فکرمیکنن عشقشون ممنوعس اره عشق ماممنوعه بودولی ماممکنش کردیم اسمشم گذاشتیم عاشقم شوتایادمون باشه همیشه عاشق هم باشیم دوست داشتن کافی نیس پس«عاشقم شو»
the and
سلام به کسایی که تااینجامنواین داستان خیالیمودنبال کردن نمیدونم چجوری بوده ولی تمام سعیموکردم که شماازخوندنش لذت ببرین وپشیمون نشین من خودم باهاش خندیدم گریه کردم باشخصیتاش توزهنم زندگی کردم امیدوارم که برایه شماهم همینطوربوده باشه خب رمان عاشقم شوهم تموم شدولی زندگیامون هنوزم ادامه داره به خاطرچیزایی که میخواین بجنگینوتسلیم نشین امیدوارم همتون به چیزایی که میخواین برسین خلاصه که موفق باشین وممنون بازم ازهمتون اگه این رمانمو دوست داشتین یه رمان تهکوکم میخوام بنویسم البته دوست دختردارن اگه درخواستش زیادباشه مینویسمش اسمشم اربابان عمارت عشقه:)
۵.۰k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.