کابوس
کابوس!
part:12
آقای جئون مکثی کرد ..دقیق نمیدونست چیکار کنه..اما بعد از ثانیه ای انگار که چیزی یادش اومده باشه گفت:
همین الان گفتم تو ۱۷ سالته..اون موقع اینکار یه کار غیر قانونیه..ما هم که نمیتونیم طراحی ها رو به اسم خودمون بزنیم
جونگکوک:میتونیم کاری کنیم..توی پرونده ی ات اونو ۱۹ ساله معرفی میکنیم( توجه داشته باشید توی کره ۱۹ سال سن قانونیه به دلایلی)
ات: درسته!کوک همینکارو انجام بده لطفا..من بال اون پرنده رو میشکنم .. میرم داخل اتاقم شب بخیر
\دو روز بعد\
اون روز روزی بود که باید طراحی هایش رو به شرکت معرفی میکرد...لباس شیک و در عین حال ساده و زیبایی پوشید و بعد از یک آرایش ساده از اتاقش بیرون رفت
♤اسلاید۲ لباس ات
♤اسلاید ۳آرایش ات
جونگکوک که روی مبل نشسته بود سرشو بالا اوورد و با دیدن خواهرش لبخندی زد و با لحن شیطونی گفت:
جونگکوک:واسه کی انقدر خوشگل خواهری؟
ات: برای شرکت،نباید خوب به نظر برسم؟
جونگکوک:بله درسته اما مراقب باش ندیدنت
دستایش رو روی پاش تکیه داد و از روی کاناپه بلند شد و به سمت در حرکت کرد اما با صدای دخترک ایستاد:
ات: راستی کوک..
جونگکوک:بله!؟
ات: حواستو جمع کن و مراقب باش طراحی هات به دست کس دیگه ای به جز من و تو نرسه
جونگکوک:برای چی؟چه اتفاقی افتاده؟
ات:یعنی تا به حال به طرح های هیون سو نگاه نکردی؟دیوونه همین دیروز رونمایی شد
جونگکوک:نه ندیدم..داری نگرانم میکنی بگو دیگه چه اتفاقی اافتاده؟
ات:حس میکنم چند تاش شبیه طرح های تو بود..خیلی هم با ظرافت و دقیق بود..فکر میکنم یه جا اونا رو دیدم
جونگکوک:
part:12
آقای جئون مکثی کرد ..دقیق نمیدونست چیکار کنه..اما بعد از ثانیه ای انگار که چیزی یادش اومده باشه گفت:
همین الان گفتم تو ۱۷ سالته..اون موقع اینکار یه کار غیر قانونیه..ما هم که نمیتونیم طراحی ها رو به اسم خودمون بزنیم
جونگکوک:میتونیم کاری کنیم..توی پرونده ی ات اونو ۱۹ ساله معرفی میکنیم( توجه داشته باشید توی کره ۱۹ سال سن قانونیه به دلایلی)
ات: درسته!کوک همینکارو انجام بده لطفا..من بال اون پرنده رو میشکنم .. میرم داخل اتاقم شب بخیر
\دو روز بعد\
اون روز روزی بود که باید طراحی هایش رو به شرکت معرفی میکرد...لباس شیک و در عین حال ساده و زیبایی پوشید و بعد از یک آرایش ساده از اتاقش بیرون رفت
♤اسلاید۲ لباس ات
♤اسلاید ۳آرایش ات
جونگکوک که روی مبل نشسته بود سرشو بالا اوورد و با دیدن خواهرش لبخندی زد و با لحن شیطونی گفت:
جونگکوک:واسه کی انقدر خوشگل خواهری؟
ات: برای شرکت،نباید خوب به نظر برسم؟
جونگکوک:بله درسته اما مراقب باش ندیدنت
دستایش رو روی پاش تکیه داد و از روی کاناپه بلند شد و به سمت در حرکت کرد اما با صدای دخترک ایستاد:
ات: راستی کوک..
جونگکوک:بله!؟
ات: حواستو جمع کن و مراقب باش طراحی هات به دست کس دیگه ای به جز من و تو نرسه
جونگکوک:برای چی؟چه اتفاقی افتاده؟
ات:یعنی تا به حال به طرح های هیون سو نگاه نکردی؟دیوونه همین دیروز رونمایی شد
جونگکوک:نه ندیدم..داری نگرانم میکنی بگو دیگه چه اتفاقی اافتاده؟
ات:حس میکنم چند تاش شبیه طرح های تو بود..خیلی هم با ظرافت و دقیق بود..فکر میکنم یه جا اونا رو دیدم
جونگکوک:
- ۳.۱k
- ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط