pain

#pain
#P⁸
«ویو جونگکوک»
نمیخواستم بره پس گفتم
جونگکوک: صبر کن برو کافه تریا و یه قهوه بدون شکر و خامه اما با شیر بگیر و همچنین یه لاته بگیرو بیار
کیم با قیافه ای متعجب منو نگاه کرد و سری تکون داد و رفت سمت داخل امیدوار بودم که بره سمته کافه تریا بعد از 10 دقیقه سر و کله ی کیم پیدا شد با یه قهوه و لاته
ازش قهوه و لاته رو گرفتم و خوردم به طرز عجیبی خوش طعم تر از قبل بود
کیم سری تکون داد و رفت روی نیمکتی که دور از منو اکیپم بود اما روبه رومون بود نشست کتابشو باز کرد و مشغول خوندن شد اسمه کتابش از دور سخت بود بخونم ببینم چیه و یکم دقت کردم و دیدم داره کتابه بینوایان رو میخونه چرا باید همچین کتابی رو بخونه اخه مهم نبود با اکیپم گرم صحبت شدم و قهوه ام خوردم و دیگه به کیم فکر نکردم

«ویو تهیونگ»
زنگ آخر بود و ورزش داشتیم همه توی رختکن بودیم و داشتیم لباسامونو عوض میکردم یدفعه نگاهم به بدنه جئون افتاد تتو داشت تا حالا ندیده بودم تتو داشته باشه یعنی تازه تتو زده مثل اینکه جئون متوجه نگاهم شده بود و گفت
جونگکوک: چیه کیم؟ چرا زل زده به بدنم؟ چیه تتوی جدیدمو پسندیدی؟
مثل همیشه با پوزخند گفت، پس درست حدس زدم تتوش جدید بود، وقتی جئون دید جواب نمیدم گفت
جونگکوک: اوه اوه بچه ها کیم عاشقم شده، کیمممم!!! کجایی؟؟
من که تازه به خودم اومده بودم گفتم
تهیونگ: چی؟ عاشق؟ اونم عاشق تو؟ نه بابا فقط.... فقط... چیز... هیچی خب فقط داشتم نگاه میکردم همه داریم همدیگه رو نگاه میکنم دیگه
یکم هول کرده بودم و دنباله بهونه بودم ولی مزخرف ترین چیزو گفتم لعنتی به خودم فرستادم که جئون با پوزخندی که عمیق تر شده بود گفت
جونگکوک: حیح اوکی جالبه
اون پوزخنده مزخرف خیلی رو مخ بود اخم کمرنگی کردم و لباسمو پوشیدم و از رختکن رفتم بیرون نفسمو با فوت بیرون دادم و توی لاین وایسادم که معلم بیاد و تمرین ایندفعه رو بده
کم کم جئون و دارو دسته اش هم به لاین اضافه شدن جئون با من فاصله داشت و اومد نزدیکم به کسی که پیشم بود اشاره کرد که بره و جئون وایسه جاش از این حرکتش سرمو کمی کج کردم و با تعجب و سوالی نگاه کردم اما فقط یه پوزخنده دیگه نصیبم شد
آقای جونگ معلمه ورزشمون وارد سالنه ورزشی شد رو به ما گفت
آقای جونگ: خب اول از همه خودتونو گرم کنید
بعد به طرفه یه سبد بزرگ توپه بسکتبال اشاره کرد و ادامه داد
آقای جونگ: بعد از گرم کردن برید و با اون توپ های بسکتبال تمرین کنید که دفعه بعد قراره بسکتبال بازی کنیم
بعد به سوهو که بازیکنه بسکتبال بود و قده بلندی داشت اشاره کردو گفت
آقای جونگ: سوهو تو به بچه ها چند تا حرکت یاد بده که دفعه بعد دچار مشکل نشن
سوهو سری تکون داد و آقای جونگ رفت
قرار شد سوهو بهم اول نرمش بده بعد تمرین بده...
دیدگاه ها (۰)

#pain #P⁷«ویو تهیونگ» بدون اینکه وایسه من جواب بدم قطع کرد ب...

#pain #P⁶«ویو تهیونگ» با حس دستی که داره تکونم میده بیدار شد...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

black flower(p,257)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط