ظهور ازدواج
ظهور ازدواج )
( پارت ۳۳۹ فصل ۳ )
انقدر عر میزنن که تنهایی یادش میره.. جیمین کج و با غیض نگاش کرد و گفت بیاین بریم. و راه افتاد و ما هم سه تایی دنبالش رفتیم خونه به محض ورودمون فرد اخم غلیظی کرد و نشست رو صندلی اپن و ظرف شکلات رو کشید جلوي خودش و با یه حالت جدي و عصبي طوري شروع کرد به خوردن شکلات من رو مبل نشستم و نیکول رو دسته مبل و جیمین رفت تو اشپزخونه.. به فرد نگاه کردم. همينجوري پشت سر هم شکلات میکرد تو دهنش. جیمین نگاهی بهش انداخت و گفت: چته؟ فرد گرفته گفت چیزیم نیست جیمین-يعني من تو رو نمیشناسم؟ فرد-خب چمه؟ جیمین از من میپرسی؟ فرد با غیض و کلافه گفت اي بابا..یه جوري پرسيدي و ميگي میشناسیم گفتم شاید تو بهتر میدوني.. خوب خودت بگو دیگه.. و دوتا شکلات دیگه کرد تو دهنش.
و دوتا شکلات دیگه کرد تو دهنش. با غیض گفتم به خودت رحم نمیکنی به اون شکلاتا رحم کن.. با حرص گفت: به توچه؟ مگه تو خريدي؟ جیمین عصبی گفت: چته؟ چرا پاچه اونو میگیری؟ فرد کلافه :گفت میرم مراسم ختم سیم کشیام قاطی میشه..باید برم سرویس بشم.. چجوري سرويس ميشي حالا؟ لبخند خبيث وشيطاني بهم زد و گفت سرویس کارهاي خوبي میشناسم.. بي حياي لعنتي.. سعي کردم نخندم و لبمو گاز گرفتم و سرمو چرخوندم. جیمین براش سر تأسف تکون داد. فرد به نیکول که ساکت و گرفته دسته مبل نشسته روي بود کرد و گفت: تو چرا ساکتی؟۲۰ متر زبونت کجاست؟ نیکول- حوصله تو ندارم. نمك نريز. فرد شاکی گفت اي بابا.. عجب بساطیه؟ یه مشت سگ حوصله گیر هم دیگه افتادیم. چتونه؟ مُرد که مرد... جیمین با غیض گفت: فرد. نگاه بي اعصاب بي فردها اان؟ میموند بچه ها رو هم دیوونه میکرد خوب بود؟ جیمین-كسي عاشق چشم و ابروي ليلي نبود..درد جوزف و نوراست..بعدش پس چرا خودت سیم کشی هات قاطی کرده؟ فرد منم واسه بچه ها و جوزف..اگه... جیمین تلخ گفت: اگه جوزف بفهمه نورا دخترش نیست...هه... دیگه جوزفي باقي نميمونه... فرد-زنيكه ي...ا... ببخشیداا ریدین با این عروس گرفتنتون.. و نفسش رو فوت کرد بیرون از لحنش نتونستم جلوي خودمو بگیرم نرم خندیدم و دست به صورتم کشیدم. گوشي نيکول زنگ خورد. از جیبش در آورد و با دیدن صفحه اش اخم کرد و صداشو قطع کرد. فرد چشماشو باريك كرد و گفت:مزاحم داري؟ نیکول-نه.. فرد-پس کی بود قطع کردی؟ |
خه چي رابطه این پدر و پسر رو اینجور بهم زده بود؟ اصلا نمیفهمم.. نيكول - جیمین شنيدي ؟ ميخواد با تو حرف بزنه...
( پارت ۳۳۹ فصل ۳ )
انقدر عر میزنن که تنهایی یادش میره.. جیمین کج و با غیض نگاش کرد و گفت بیاین بریم. و راه افتاد و ما هم سه تایی دنبالش رفتیم خونه به محض ورودمون فرد اخم غلیظی کرد و نشست رو صندلی اپن و ظرف شکلات رو کشید جلوي خودش و با یه حالت جدي و عصبي طوري شروع کرد به خوردن شکلات من رو مبل نشستم و نیکول رو دسته مبل و جیمین رفت تو اشپزخونه.. به فرد نگاه کردم. همينجوري پشت سر هم شکلات میکرد تو دهنش. جیمین نگاهی بهش انداخت و گفت: چته؟ فرد گرفته گفت چیزیم نیست جیمین-يعني من تو رو نمیشناسم؟ فرد-خب چمه؟ جیمین از من میپرسی؟ فرد با غیض و کلافه گفت اي بابا..یه جوري پرسيدي و ميگي میشناسیم گفتم شاید تو بهتر میدوني.. خوب خودت بگو دیگه.. و دوتا شکلات دیگه کرد تو دهنش.
و دوتا شکلات دیگه کرد تو دهنش. با غیض گفتم به خودت رحم نمیکنی به اون شکلاتا رحم کن.. با حرص گفت: به توچه؟ مگه تو خريدي؟ جیمین عصبی گفت: چته؟ چرا پاچه اونو میگیری؟ فرد کلافه :گفت میرم مراسم ختم سیم کشیام قاطی میشه..باید برم سرویس بشم.. چجوري سرويس ميشي حالا؟ لبخند خبيث وشيطاني بهم زد و گفت سرویس کارهاي خوبي میشناسم.. بي حياي لعنتي.. سعي کردم نخندم و لبمو گاز گرفتم و سرمو چرخوندم. جیمین براش سر تأسف تکون داد. فرد به نیکول که ساکت و گرفته دسته مبل نشسته روي بود کرد و گفت: تو چرا ساکتی؟۲۰ متر زبونت کجاست؟ نیکول- حوصله تو ندارم. نمك نريز. فرد شاکی گفت اي بابا.. عجب بساطیه؟ یه مشت سگ حوصله گیر هم دیگه افتادیم. چتونه؟ مُرد که مرد... جیمین با غیض گفت: فرد. نگاه بي اعصاب بي فردها اان؟ میموند بچه ها رو هم دیوونه میکرد خوب بود؟ جیمین-كسي عاشق چشم و ابروي ليلي نبود..درد جوزف و نوراست..بعدش پس چرا خودت سیم کشی هات قاطی کرده؟ فرد منم واسه بچه ها و جوزف..اگه... جیمین تلخ گفت: اگه جوزف بفهمه نورا دخترش نیست...هه... دیگه جوزفي باقي نميمونه... فرد-زنيكه ي...ا... ببخشیداا ریدین با این عروس گرفتنتون.. و نفسش رو فوت کرد بیرون از لحنش نتونستم جلوي خودمو بگیرم نرم خندیدم و دست به صورتم کشیدم. گوشي نيکول زنگ خورد. از جیبش در آورد و با دیدن صفحه اش اخم کرد و صداشو قطع کرد. فرد چشماشو باريك كرد و گفت:مزاحم داري؟ نیکول-نه.. فرد-پس کی بود قطع کردی؟ |
خه چي رابطه این پدر و پسر رو اینجور بهم زده بود؟ اصلا نمیفهمم.. نيكول - جیمین شنيدي ؟ ميخواد با تو حرف بزنه...
- ۶.۷k
- ۲۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط