پارت یازده هم

پارت یازده هم =


_ خب من فکر میکنم لیا داره بهم خیانت میکنه

+چی...نه بابا اون تورو خیلی دوس داره

_نه اینطور نیست تو همه چیو نمیدونی

+خب منظورت چیه

_خب چند سال پیش شرکت ما خیلی اوضاعش بد بود ولی

 شرکت لیا شون تو اوج قدرتش بود اون موقع ها لیا ....

 چطور بهت بگم..... هرزه ... بود ... و هر شب با یکی

 بود ..... حتا..لیا ..وقتی ۱۶ سالش بود حامله میشه از ی

 مرد ۲۸ ساله اون موغع لیا میخاست با اون مرده فرار کنه


+عووو پشمام

_اره بعد پدر لیا به پدر من گفت بچه هامون با هم باشن که

 شوگا کاری کنه لیا از اون یارو دور بمونه و منم کاری میکنم

 مقام شرکتوت بره بالا

+الان شما همو دوست ندارین

_لیا رو نمیدونم ولی من واقعن عاشقش شدم

+الانم فک میکنی دوباره اون کاراشو شروع کرده

_اره

_این چند روز قبل از اینکه بیام اینجا وقتی ی روز از خونه

 برگشتم وسط اتاق کا*ن*دوم استفاده شده افتاده بود


+چیزی به لیا نگفتی

_نه

+خب الان چه کاری از دست من برمیاد

_نمیدونم فقط حس کردم باید اینارو به یکی بگم

+هوم

شوگاویو... رفتم خونه که با چیزی که دیدم ..........
دیدگاه ها (۱۲)

پارت دوازده =_لیا داری چه غلتی میکتی هاااا لیا ویو = بعد از ...

پارت سیزده = ۳سال بعد .......شوگا توی ۱۹ سالگیش پدرشم از دست...

پارت دهم = لیا ویو .زنگ زدم به وو بین و.......&بله÷بیا ........

پارت نهم =رفتم زیر نودلو خاموش کردم و رفتم رو تخت کنار ات خو...

پارت دوازدهم خب منو رسوند برم بخوابم *فردا*صبح شده ولی دلم ن...

#عشق_بی_رحمات:ایزول بودتهیونگ:پس کار ایزول بود....چی کارش کر...

p³_ واقعا که ذره ای ادب توی تو شکل نگرفته؟! با بزرگترت درست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط