🍃 🌷 🍃
🍃 🌷 🍃
مثل مرد
صبح ها ناشتا میروم سر کار
آخر شب ها خسته و کوفته میرسم خانه.
تازه سیگار هم میکشم!
مردی شده ام برای تو!
فقط مانده یک کار کوچک
که آن هم همین روزها به حول و قوه ی الهی انجام میشود.
منتظر وامی هستم که حاج آقا جوادی پیش نماز محل قولش را به بی بی داده.
دیگر هوندا صد و بیست و پنج را که بگیرم میشوم همان که باید!
فکرش را بکن ...
بعد طبقه ی بالای خانه مان را آماده میکنم
می شود لانه ی عشقمان!
ترک موتورم سوارت میکنم توی محل دور دور میکنیم و دل میسوزانیم .
من دل مریم دختر کج و کوله ی آقا مرتضی فرش فروش را و
تو دل مجتبی پسر عمویت را!
چشم ندارند خوشی مان را ببینند.
شاید اصلا جلوی مجتبی یک تک چرخ هم زدیم دوتایی؟
خوب است نه؟
راستی ...
شب برایم املت هم درست کنی میخورم و جیک نمیزنم ها.
ظرف های شام هم با من..
دیگر چه کار کنم برایت خانومم!
فقط خدا کند امشب آقا رسول رفتگر محل بیاید سر کارش...
وگرنه چه کسی قلاب بگیرد این نامه را
برسانم پشت پنجره ی اتاقت!
آخر بنده خدا از همان سالی که از این جا رفته اید !!!شبها خودش را قایم میکند که قلاب نگیرد برایم!
فکر کنم به خاطر وزنم باشد!
نه؟
قرارمان ساعت نه پشت پنجره...
سوت بلبلی مخصوص را که زدم چارقد سرت کن درد و بلایت بخورد به سر مجتبی ومریم انشا الله!
#حامد_نیازی
مثل مرد
صبح ها ناشتا میروم سر کار
آخر شب ها خسته و کوفته میرسم خانه.
تازه سیگار هم میکشم!
مردی شده ام برای تو!
فقط مانده یک کار کوچک
که آن هم همین روزها به حول و قوه ی الهی انجام میشود.
منتظر وامی هستم که حاج آقا جوادی پیش نماز محل قولش را به بی بی داده.
دیگر هوندا صد و بیست و پنج را که بگیرم میشوم همان که باید!
فکرش را بکن ...
بعد طبقه ی بالای خانه مان را آماده میکنم
می شود لانه ی عشقمان!
ترک موتورم سوارت میکنم توی محل دور دور میکنیم و دل میسوزانیم .
من دل مریم دختر کج و کوله ی آقا مرتضی فرش فروش را و
تو دل مجتبی پسر عمویت را!
چشم ندارند خوشی مان را ببینند.
شاید اصلا جلوی مجتبی یک تک چرخ هم زدیم دوتایی؟
خوب است نه؟
راستی ...
شب برایم املت هم درست کنی میخورم و جیک نمیزنم ها.
ظرف های شام هم با من..
دیگر چه کار کنم برایت خانومم!
فقط خدا کند امشب آقا رسول رفتگر محل بیاید سر کارش...
وگرنه چه کسی قلاب بگیرد این نامه را
برسانم پشت پنجره ی اتاقت!
آخر بنده خدا از همان سالی که از این جا رفته اید !!!شبها خودش را قایم میکند که قلاب نگیرد برایم!
فکر کنم به خاطر وزنم باشد!
نه؟
قرارمان ساعت نه پشت پنجره...
سوت بلبلی مخصوص را که زدم چارقد سرت کن درد و بلایت بخورد به سر مجتبی ومریم انشا الله!
#حامد_نیازی
۱.۶k
۰۹ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.